هاشمی رفسنجانی:
یک کودتای خزنده علیه روحانیت در جریان است، اما کور خوانده
اند!
پرونده اتمی ایران
هنوزهم خطرناک است
درگزارش جیمز بیکر، 80 بار نام ایران آمده است.
دربحث شورای رهبری و یا رهبر که پس از درگذشت امام در مجلس
خبرگان بالا گرفته بود، مقام رهبری، بنده و عده ای دیگر مخالف
رهبری فردی بودیم و حتی اعضای شورای سه نفره رهبری هم تهیه
شدند که عبارت بودند از آقایا مشکینی، مقام رهبری و آیت الله
موسوی اردبیلی. بالاخره رای گیری شد و 45 نفر موافق انتخاب فرد
بودند و 20 نفر موافق شورای رهبری. سپس عده ای آیت الله
گلپایگانی را کاندیدای رهبری کردند و از این طرف هم آقای خامنه
ای پیشنهاد شد.
هاشمي رفسنجاني،
چهارشنبه گذشته
در جمع روحانيون شهر ري
حاضر شده و طی سخنانی گفت:
بنده احساس ميكنم، دشمن با ريشه استكباري خود البته نه در
مسائل كوچك داخلي،
كودتاي خزندهاي
را آغاز كرده و به فكر
زدن ریشه
ساختار ولايت فقيه
است.
آنهايي كه تصور ميكنند، ميتوانند ريشه روحانيت را بزنند
سخت در اشتباهند؛ چون در واقع ريشه خود را ميزنند.
علما در سراسر كشور هزاران مريد دارند و رنجاندن آنان كار خوبي
نيست.
در بين روحانيون كساني وجود داشتند كه به مردم خيانت كردند،
اما تعداد آنها اندك بود، روحانيت در طول تاريخ همواره در كنار
مردم بود. در مشروطه و سالهاي قبل از مشروطه، آنان
(سلطنتطلبان) قدرت روحانيت را كشف و فكر كردند كه ميتوانند
ريشه روحانيت را بزنند، غافل از اينكه در واقع ريشه خود را
زدند. پهلوي همه چيز از جمله مساجد و مدارس و حوزهها را خرد
كرد، اما مشاهده كرديد كه پس از بيرون راندن شاه، مدارس، مساجد
و حوزهها زنده شدند و علما با قدرت بيشتري به ميدان آمدند.
در دهه 30 و 40، آيتالله بروجردي با سياست درستي كه اتخاذ
كرد، مدتي دندان روي جگر گذاشت و وارد ميدان سياست نشد؛ اما در
عين حال به تقويت مساجد و حوزهها پرداخت ولي زماني كه خواست
وارد عمل شود، عمرشان كفاف نداد و امام (ره) آمد و ميدان را پر
كرد و كاري كرد كارستان.
وقتی
بحث ولايت فقيه در قانون اساسي مطرح شد،
آن زمان خيليها با تأسيس ساختاري براي ولايت فقيه مخالفت
كرده و استعفا دادند و حتي عدهاي نيز انتخابات را تحريم
كردند.
پس از رحلت امام مجلس خبرگان در همان زمان عظمت و ارزش خود را
نشان داد. آن زمان هنوز پيكر امام (ره) دفن نشده بود كه آقايان
در مجلس خبرگان رهبري، به سرعت تصميمگيري كردند و بهترين
تصميم را گرفتند. در همان موقع بحث بر سر اين بود كه ولايت
فقيه بر عهده يك فرد باشد يا يك شورا. طبق اصول قانون اساسي
براي ما مشكل بود كه يك فرد را براي اين امر مهم انتخاب كنيم
يا يك شورا را، كه رهنمودهاي امام (ره) براي ما راهگشا شد.
در آن زمان ما حتي اعضاي
شوراي رهبري
را هم مشخص كرديم كه بر اساس آن، "آيتالله مشكيني، مقام معظم
رهبري و آيتالله موسوي اردبيلي"
سه عضو
اين شورا بودند. عدهاي طرفدار فرد بودند و عدهاي شوراي
رهبري را ترجيح ميدادند. در آن زمان مهمترين مخالفت با رهبري
يك فرد را، خود مقام معظم رهبري داشتند. بنده نيز
رهبري فرد
را نقد كردم.
در نهايت در مجلس خبرگان رهبري رأيگيري كرديم و بر اين اساس،
45
نفر به رهبري فرد و بيش از
20
نفر نيز به شوراي رهبري رأي دادند. بنابراين قرار شد كه يك فرد
به عنوان وليفقيه انتخاب شود، عدهاي آيتالله گلپايگاني و
عدهاي آيتالله خامنهاي را مطرح كردند، اما در نهايت
آيتالله خامنهاي با كسب
دو سوم
آراء
رهبر انقلاب اسلامي شدند. آيتالله خامنهاي پيش از اينكه
كانديد شوند، اعلام كردند كه بنده
ولايت فرد را قبول ندارم،
به همين دليل كانديد نميشوم كه پس از يكسري صحبتهايي كه
انجام داديم، ايشان را متقاعد به كانديداتوري كرديم كه در
نهايت براي رهبري نظام رأي آوردند.
رفسنجانی درباره
گزارش كميسيون تحقيق آمريكا در مورد عراق و شرايط منطقه، گفت:
در اين گزارشي كه "بيكر" از حزب جمهوري و " ليهميلتن" از
حزب دموكراتها، نه ماه بر روي آن كار كردند و روز گذشته
(چهارشنبه) گزارش نهايي خود را به كاخ سفيد و كنگره آمريكا
ارايه دادند، صريح اعلام شده است كه سرانجام جنگ عراق پيروزي
نبوده و هرچه جلوتر رويم، اين جنگ فاجعهآميزتر ميشود و راه
حل نظامي ندارد. در اين گزارش، آخرين فرصت، براي حل مسئله
عراق، اعراب و فلسطين
پايان سال 2008 اعلام شده است.
مسئله بعدي كه در اين گزارش آمده است مسئله ايران و سوريه به
ويژه ايران است. در گزارش مزبور،
80 بار
نام ايران آمده است و روي ايران حساب ويژهاي باز كردهاند.
اين نشان ميدهد كه آمريكاييها بنبست را جدي گرفته و
راه نظامي را منتفي و راه سياسي را آغاز كردهاند كه در اين
راه نيز، ايران و سوريه مد
نظر قرار دارند.
رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام با اشاره به حضور آمريكا در عراق و
افغانستان، گفت: آمريكا در باتلاق عراق گيرده كرده و بايد با
"بكسل" بيرون كشيده شود، هرچند كه چنين بكسلي وجود ندارد.
باتلاق افغانستان هم كمتر از عراق نيست. آمريكا در افغانستان
هيچ كاري انجام نداد، معضل مواد مخدر، مسئله طالبان و بنلادن
حل نشده است. آمريكاييها به قصد محاصره ايران به خليجفارس
آمدهاند كه بنده در خطبهاي در نماز جمعه اعلام كردم كه
ايران در محاصره آمريكا قرار ندارد، بلكه اين آمريكاست كه در
محاصره ايران است، چون آنان در دسترس ما هستند.
آمريكا و اروپا دو سه سال است كه بر روي نقطه خاصي كه همان
پرونده هستهاي كشورمان است، فشار ميآورند، موضوع پرونده
هستهاي ايران
هنوز هم خطرناك
است و نبايد احساس امنيت كرد، اما اين مسئله با تدبير قابل حل
است.
مسئله هستهاي كشورمان با شعار حل نميشود، در اين راستا،
نيازمند كار متراكم، دانش و حوصله هستيم كه اين امر نيز قابل
تحقق است. در اين مسئله نيازمند انسجام هستيم. نبايد علائمي
ارسال كنيم كه دشمن گمان كند كه ميتواند ما در داخل بهم
بريزد، انجام اين كار و دادن اين علائم كار درستي نيست.
|