دو
کشور بزرگ اروپائی، يعنی فرانسه و آلمان دوران کوتاه اما بسيار
مهمی را برای جهت گيری های استراتژيک جهانی می گذرانند و اين
درحالی است که انگلستان، سومين کشور بزرگ اروپائی با هدايت حزب
حاکم به استراتژی خود در همسوئی با امريکا ادامه ميدهد. از
ميان آن دو کشور، يعنی فرانسه و آلمان، فعلا فرانسه تا نتيجه
انتخابات رياست جمهوری اين کشور که در پيش است، در يک رکود
تصميم گيری بسر می برد. پس از اين انتخابات است که مشخص خواهد
شد فرانسه به متحد سياست خاورميانه ای امريکا تبديل خواهد شد و
يا به اندک استقلال خود ادامه خواهد داد. شواهد حکايت از
پيروزی کانديدای حزب سوسياليست دارد و اين پيروز در انتظار، از
هم اکنون تقريبا مواضع خود را در سفر به اسرائيل روشن کرده
است: مقابله جدی با سياست اتمی جمهوری اسلامی، بعنوان مهم ترين
و بلند ترين گامی که فرانسه را به امريکا وصل می کند.
اما آلمان!
آنگونه که از اخبار جسته گريخته و منتشره در مطبوعات اين کشور
بر می آيد، در درون دولت اين کشور بزرگترين چالش ها بر سر
سياستی که در برابر ايران و عراق بايد داشت جريان دارد. چالشی
که در سرانجام خود اين کشور را همسوتر با استراتژی امريکا در
منطقه خواهد کرد و يا موفق به اندک فاصله کنونی از اين
استراتژی خواهد شد.
سفر کم سر و صدای رئيس جمهور مصر "مبارک" به آلمان و مذاکرات
افشاء نشده اش با صدراعظم اين کشور و بدنبال وی، سفر نخست وزير
اسرائيل که در پيچيده ترين شرايط امنيتی راهی آلمان شده است،
نشان دهنده حساسيتی است که نسبت به موضع گيری های آينده اين
کشور وجود دارد. پيش از سفر رئيس جمهور مصر و نخست وزير
اسرائيل به آلمان، جورج بوش در ادامه موضع گيری هايش در رابطه
با طرح "جيمزبيکر" از اروپا و بويژه آلمان خواست تا در برابر
آينده عراق فعال تر عمل کنند و سهم نظامی خود را بپذيرند. در
واقع اين پيامی بود برای آلمان و ناتو، که رهبران آلمان مفهوم
آن را خيلی سريع درک کردند، چنان که در آخرين موضع گيری صدر
اعظم آلمان منعکس شد: موافقت با حضور نظامی در عراق!
اما اين موافقت تا عمل به آن، فاصله ای را بايد طی کند که با
مقاومت ها و بحث های جدی در کابينه ائتلافی اين کشور همراه
خواهد شد. از هم اکنون و شايد برای نخستين بار در تاريخ آلمان،
وزير خارجه در برابر صدراعظم ايستاده و با حضور نظامی آلمان در
عراق مخالفت کرده است. اشتاين ماير در توجيه اين مخالفت که در
واقع می تواند زمينه ساز شکست ائتلاف سوسيال دمکرات ها و حزب
سی. د. او باشد گفته است: من نتوانستم در آخرين سفرم به امريکا
(هفته گذشته) که همزمان بود با حضور نخست وزير انگلستان در
واشنگتن از نظرات دقيق امريکا در برابر عراق اطلاع حاصل کنم.
درحاليکه ما هنوز نمی دانيم امريکا می خواهد چه کند، عاقلانه
نيست که نيروی نظامی به عراق اعزام داريم.
وزير خارجه آلمان مستند به سفر خويش به امريکا اظهار نظر کرده،
اما اشاره به نتايج سفر نخست وزير اسرائيل و رئيس جمهور مصر به
آلمان نکرده است. دو سفری که باندازه پيام بوش برای ورود نظامی
آلمان به عراق در موضع گيری جديد صدراعظم اين کشور موثر بوده
است. بدين ترتيب، شايد بايد منتظر يکسره و يکسويه شدن دولت در
آلمان نيز بود. همانگونه که بايد منتظر تغيير دولت در فرانسه
بود. دو رويدادی که حاصل آن بزودی معلوم خواهد شد. |