درحاليکه نفس مطبوعات را بريده اند و در سيمای جمهوری اسلامی
جز سيمای رهبر و احمدجنتی منعکس نيست، در هفته ها و روزهای
گذشته مصاحبه ها و مطالب مهمی در نشريات کم تيراژ و کمتر مشهور
منتشر شده است. تا از اين مطالب اطلاع دقيق حاصل نشود، اهميت
انتخابات کنونی مجلس خبرگان که اينگونه محمد خاتمی از خويش
مايه گذاشته و درآن ورود کرده معلوم نمی شود. از جمله اين
مطالب و مصاحبه ها، گفتگوئی است که مدتی پيش
هاشمی رفسنجانی با نشريه
"حكومت
اسلامی»
کرد. اين گفتگو درحضور سه شاهد انجام شده که دو تن انان روحانی
بوده اند:
حجج اسلام محمد سروش محلاتی، سيدمسعود معصومی و دكتر كدخدايی.
اين گفتگو و اظهارات رفسنجانی بازتاب دهنده آن مقاومت و
حساسيتی است که رهبر نسبت به انتخابات مجلس خبرگان از خود نشان
ميدهد و با تمام امکانات خود برای تبديل آن به ماشين اتومات
تائيد تصميمات رهبر وارد عمل شده است. بحث محوری فرماندهی بی
نظارت بر کل قوای نظامی است که اکنون مجهز به سياست جنگی نيز
شده است! گره اصلی انتخابات خبرگان اينجاست.
رفسنجانی می گويد:
من فكر میكنم ممكن است در هر زمانی تعداد زيادی از فقها باشند
كه صلاحيت داشته باشند، ولی نهايتاً بايد يكی از آنها انتخاب
شود، يا در فرض شورايی بودن ، بايد سه يا پنج نفررا از ميان آن
تعداد زياد انتخاب كرد. لذا راهكار عقلايی اين است كه افراد
متخصص دراين امر، آنها را تعيين كنند. البته معلوم نيست كه
هميشه آن كسی كه اصلح است،
انتخاب شود. ممكن است در انتخاب
اشتباه هم رخ بدهد؛ يعنی اكثريت اعضای مجلس خبرگان به
يك فرد رای بدهند، اما در عين حال فرد اصلحی هم در جامعه وجود
داشته باشد.
در چنين صورتی طرفداران نظريه كشف چه می گويند، آنها بايد
بپذيرند فردی كه انتخاب شده، ولی امر
واقعی نيست. من از هيچ دليلی برداشت نمیكنم كه در عصر
غيبت چنين تعيّنی وجود داشته باشد. اين طور نيست كه در آنجا يك
مكشوفی باشد و ما به آن مكشوف دست پيدا كنيم، بلكه كسانی هستند
كه صلاحيت دارند و خبرگان هم از ميان آنهايك نفر را انتخاب می
كند و ممكن است در اين انتخاب اشتباه هم بكند. چون در خبرگان
به ناچار ملاك رای اكثريت است و نظرات مخالف هم وجود دارد و
قبول نظر آرای اكثريت يك قاعده عرفی معقول است.
رهبر بايد مورد قبول مردم باشد، ركن اصلی رهبری همين است .
مشكل ما اين است كه اگر بخواهيم از توده مردم بپرسيم، برای
مردم تشخيص اين مسأله مشكل است ونمی توانند از ميان فقهای واجد
شرايط يكی را انتخاب بكنند. به همين خاطر انتخاب رهبری دو
مرحله ای قرار داده شد تا با دقت بيشتری به فرد صالح برسند
والا رای مردم ركن است
آيا مجلس خبرگان در بعد شناسايی در صورت بروز مشكل، فردی را
معين كردهاند يا خير؟
- گروهی از بزرگان در مجلس خبرگان مشخص شده اند و در اين خصوص
مشغول انجام وظيفه هستند. افرادی را كه احتمالاً ممكن است در
محدوده صالحان برای رهبری باشند، شناسايی می كنند و به صورت
سری نگه می دارند و زمانی كه
نياز شد دراختيار مجلس خبرگان قرار می دهند،
كاملاً سری در اختيار آن گروه
قرار دارد.
از درون يكی از اين كميسيونها چند نفر برای اين موضوع انتخاب
شدند.
مجلس خبرگان بايد برای مهم ترين موضوع كشور آمادگی داشته باشند
كه اگر خطری پيش آمد، انجام وظيفه كنند، كه همان انتخاب رهبر
است. يك بارهم به خوبی عمل كردند. نظارت بر رهبری هم يكی از
كارهای مهم مجلس خبرگان است كه روی اين موضوع نيز كارهايی صورت
میگيرد.
مجلس خبرگان فرضش بر اين بود كه هر چيزی كه به رهبری مربوط می
شود را پيگيری كند مثل مجمع تشخيص مصلحت نظام، صداوسيما،
نيروهای مسلح و هر چه كه تحت امر رهبری است . اينها به مجلس
خبرگان فراخوانده شوند وگزارش كارهای خودشان را به خبرگان
بدهند و خبرگان هم سوال كنند و آنها هم توضيح بدهند و احياناً
اگر اشكال و ايرادی هم بود، در همان جلسه مطرح شود تا همه در
جريان قرار بگيرند، اين به صورت قانون در آمد. اما وقتی بعضی
از اين نهادها دعوت شدند كه در جلسه خبرگان حضور پيدا كنند تا
گزارش عملكردهای خودشان را بدهند،
دفتر رهبری مانع حضور آنها در خبرگان شد و اظهار داشتند
كه رهبری نظرشان اين است كه اين موضوع جزو وظايف خبرگان نيست .
ايشان گفته بودند:
«مگر
دولت از اين نهادها مستثنی است؟ همه چيز
زير
نظر رهبری است. بله، اگر شك كنيد به اينكه رهبری در نصب
مسوولين درست عمل نكرده است، شما میتوانيد اين كار را بكنيد.»
به خاطر اينكه نظر رهبری تأمين بشود، فقط كار تحقيق از
نهادهای زير نظر رهبری انجام می شود. اما اينكه از آنها دعوت
بشود برای گزارش به خبرگان بيايند، چنين چيزی نيست .چون اين
قبيل مسائل میتوانست تبعات سياسی خودش را داشته باشد، لذا
چنين كاری صورت نمی گيرد.
- نظارتی كه گفته میشود اين نيست كه خبرگان بروند و ببينند
هركاری كه رهبری انجام می دهد، دخالت كنند. بلكه از اين جهت
است كه ببينند كاری را كه رهبری انجام می دهد، متناقض با
مديريت يا عدالت و يا تقوا هست يا نيست؟ پس خبرگان می خواهند
نظارت بر بقای شرايط داشته باشند و شرايط رهبری هم در عملكرد
است.
خبرگان اگر اطلاع نداشته باشند، نمیتوانند قضاوت كنند. چون
كسی كه از اختيارات وسيعی برخوردار است و در امور دخالت دارد و
امر و نهی میكند، بايد
در عمل با آن شرايطی كه گفته شد، منطبق باشد، طبعاً خبرگان
بايد كاری را كه مقدماتش واجب است، انجام دهند. لذا نظارت
استصوابی اگر يك جا معنا داشته باشد،
همين جا است كه اگر خبرگان مطلع شدند، رهبری اين شرايط را
ندارد، می توانند اقدام كنند.
آيا مجلس خبرگان ، برای نظارت دائمی خود، بر اموری كه در دفتر
رهبری می گذرد، دفتری در بيت رهبری دارد و آيا اين موضوع به
تصويب خبرگان هم رسيده است يا خير؟ و اگر به تصويب رسيده ،
الان هم بر پا است؟
مجلس خبرگان چنين چيزی را تصويب نكرده . اما خود رهبری فرموده
بودند:
«اگر
می خواهيد، يك جايی را در دفتر داشته باشيد.»
اما اينكه خبرگان چنين چيزی را تصويب كرده باشند، بياد ندارم
.
به لحاظ عقلايی برای شما پذيرفتنی است كه بدون نظارت، ولايت
مطلق به شخصی سپرده شود؟
- ما كه نمی گوييم بدون نظارت باشد
.نظر
خبرگان هم نظارت برعملكرد است نه نظارت از دور.مردم
هم
می توانند از طريق مطبوعات هم نظراتشان را اعلام كنند. اين طور
نيست كه اينجا چيز ويژه و استثنايی باشد.
ضمنا
در قانون اساسی هيچ منعی برای زمان
دار كردن رهبری وجودندارد و نامحدود كردن رهبری با
تصميم و رای خبرگان بوده است
.در
همان قانونهايی كه میگذارند می تواند
رهبری را زمان دار هم بکنند.
آنچه كه ما در عمل ديده ايم اين است كه شخصيتهايی كه می
توانند در حوزه رهبری تحقيق كنند، زياد نيستند. حتی با بحثهای
فراوان به اين نتيجه رسيديم كه همين آقايانی هم كه میآيند و
عضو اين كميسيون می شوند، با اكراه اين كار
را میكنند.
از آنچه در گروه تحقيق می گذرد،
مردم
مطلع نمیشوند. چون اين گروه حتی بر نهادهای زير نظر رهبری مثل
قوه قضاييه ،
نيروهای مسلح ، صدا و سيما و امثال اينها هم نظارت می كنند.
اگر مسائلی باشد، می روند و بارهبری مطرح می كنند و در گزارشی
به خبرگان هم ارائه میدهند، منتهی معمولاً به اين نتيجه میرسند
كه رهبری درست عمل كرده اند.
در مجموع آنچه كه من خبر دارم اخيراً گروهی از آقايان مسائل
زيادی ازقبيل اقتصادی ، سياسی ، فرهنگی و مسائل قضايی را خدمت
رهبری مطرح كرده بودند وتوضيح خواسته بودند، ايشان هم توضيح
داده بودند. بنابراين اگر سوالی بكنند، ايشان پاسخ می دهند و
اگر مربوط به ايشان هم نباشد، می گويند اين به كجا مربوط می
شود. |