ديدگاه‌ها

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

مشاهدات من از
کاروان انتخابات
در تجريش
سيامک زند

 
 
 
 
 

امروز رفته بودم تجريش قدمی بزنم و هوا تازه کنم. درحال و هوای خودم بودم که متوجه شدم يک کاروان برای تبليغات انتخاباتی وارد منطقه شده است. از سرکنجکاوی و بيکاری دنبال کاروان راه افتادم تا ببينم چه می کنند و مردم چه برخوردی دارند. اينهانی را که می نويسم مشاهدات مستقيم خودم است که شايد تابلوی بخشی از جامعه امروز باشد:

کاروان رفت به ميان جمعی از مردم محروم از محرومين. کاروانيان چند شاخه گل به آنها دادند و سپس در باره انتخابات و تبليغ کانديداهايشان صحبت کردند. چند نفری گل ها را گرفتند و سپس پوسترهائی را که به آنها دادند پاره کردند. اعضای کاروان که ظاهرا منتظر چنين عکس العملی بودند هيچ اعتراضی نکردند. فکر می کنم از اصلاح طلب ها بودند، خيلی خونسرد شروع کردند با مردم حرف زدن و از ضرورت شرکت درانتخابات گفتند. ازآنجا فکر می کنم کاروان اصلاح طلب ها بود که طرفداران دولت فقط از تلويزيون تبليغ می کنند.

دختر خانمی وسط حرف هايش، با گريه پرسيد: قراره شماها پول نفت را بيآوريد سر سفره؟

خانمی که می گفت مادر شهيد است، گفت: برای ما هيچ کاری نشده، يک سقف مطمئن هم روی سرمان نداريم. وقتی باران می آيد کاسه بدست از شب تا صبح توی اتاق زير سوراخ های سقف کاسه می گيريم.

يک جوانی از خانمی که در اين کاروان خيلی فعال بود و شايد هم سرپرست بقيه پرسيد: جديدا گوشت خريده ايد؟ من امروز در مولوی تخم مرغ خريدم دانه ای صد تومان. پادشاه مگر شاخ دارد؟ هرچه رهبر بگويد اجرا می شود.

من زياد خيابان گردی می کنم، باور کنيد تا بحال مردم را تا اين حد درمانده نديده بودم.

کاروان رفت سراغ مغازه دارهای تجريش. برخی ها می گفتند رای نمی دهيم و کاروان را مسخره می کردند. برخی هم تحويل می گرفتند و با دقت به حرف ها گوش می کردند. يک کارمند و کارگر شرکت واحد گفت: ما با شماها مسئله ای نداريم، اما به ليست دارو  دسته چمران نبايد رای داد. اين آدم طرح خصوصی سازی شرکت واحد را داد. ما راضی به گرفتن اتوبوس نيستيم و برو بچه های ما شديدا از خصوصی سازی ناراضی اند. جوان ديگری که می گفت دانشجوی  رشته هنر است، وسط همه حرف ها و گله هايش گفت: از زمانی که احمدی نژاد انتخاب شده وقتی می رويم فرهنگسرا از ما می پرسند که موسيقی سنتی می خواهيد کار کنيد يا جهانی. وقتی می گوييم جهانی، ديگر هيچگونه امکاناتی در اختيار ما قرار نمی دهند و مسئولين فرهنگسرا می گويند فقط اگر موسيقی ايرانی کار کنيد امکانات در اختيارتان می گذاريم. من بر خلاف نظر اين آقا( همان کارمند و يا کارگر شرکت واحد منظورش بود که در جمع ايستاده بود) به ا صلاح طلبان رای می دهم اما خدايش اين چمران بد هم کار نکرده.

فضای انتخابات هم مثل هوای تهران هنوز سرد است و انتخاباتی نيست. شايد هم چون شورای شهر است  مردم زياد اهميت نمی دهند. ولی وقتی با انها حرف ميزنيد و فضای انتخاباتی را احساس می کنند، مثلا می گويند اشتباه کرديم در رياست جمهوری رای نداديم و اين احمدی نژاد رفت آن بالا نشست. و تعبير هايی از اين قبيل.

درباره انتخابات خبرگان اصلا بحثی در بين مردم و يا لااقل آن محافل و مجامع و محلاتی که من می شناسم و سرک می کشم نيست.