دوم بهمن
ماهی که از نيمه گذشته، همچنين
سالروز
درگذشت عارف قزوينی، شاعر
ملی
و تصنيفسرای
انقلابی ايران نيز بود.
عارف،
پس از درآمدن از لباس روحانی و
آغاز كار ادبی
در
قالب
کلاسيک و مرسوم شعر می سرود،
اما رفتهرفته
که
با محيط و اوضاع و احوال اجتماعی
و سياسی کشور آشنا شد شور انقلابی در شعرش راه يافت و با
وقايع
انقلاب
مشروطه،
به شاعری انقلابی
و آزاديخواه تبديل شد.
غلامحسين متين در كتاب «عارف، شاعر مردم» مینويسد: انقلاب
مشروطه در شكل گرفتن شخصيت حقطلبی و آزادیخواهی عارف نقشی
عمده
داشت و مبارزه با رژيم سلطنت را بهشدت دنبال میكرد و حكومت
جمهوری را میستود.
عارف با استفاده از قالب تصنيف و آميختن شعرهای خويش با امثال
و حكم و ضربالمثلهای عادی مردم، شعر خود را هر چه بيشتر
ساده و
روان ساخت و بهقول د. س كاميسلروف: آثار عارف قزوينی نمونه
مناسبات جديد انقلابی نسبت به شعر و نمودار پرهيز از تفنن و
شاخص تبديل ادبيات به
يك وسيله واقعی مبارزه
در راه آرمانهای ملی است.
عشق به ميهن در تمامی دورانهای زندگانی دشوار
عارف
بهچشم میخورد. او قبل از مرگ مینويسد: «من يك ايرانی پاك كه
برای او هيچ
چيز گرانبهاتر از وطنش نيست، بوده و باقی خواهم ماند. بگذار
كه در گمنامي(تبعيد
همدان بدستور رضا شاه)
بميرم و
آرزوی من اين است كه ملتم نيرومندتر و سربلند و كشورم شكوفا
باشد.»
در دوران انقلاب مشروط عارف بيشتر در تهران بود.
مدتی
كوتاه نيز در گيلان، اصفهان و اراك بسر برد. وقايع انقلابی،
بقدری شاعر جوان را تحت سيطره خود گرفت كه بقيه مسائل زندگی را
در درجه دوم اهميت
قرار داد. او تمامی استعداد خويش را در موسيقی، در خوانندگی و
شاعری، وقف
انقلاب
کرد.
در اين احوال شعرهای عارف در
جرايد چاپ و در معابر بوسيله مردم خوانده میشد و از همين دوره
بهعنوان شاعر
ملی، وطنپرست و مبارز شهرت بسيار يافت.
كليات ديوان عارف
مشتمل
بر 97 غزل، 89 تصنيف و 12 شعر
هجويه است.
عارف سال 1300 هجری قمری در قزوين متولد
شد. پدرش ملاهادی وكيل بود. عارف صرف و نحو عربی و فارسی را در
قزوين فراگرفت. خط
شكسته و نستعليق را بسيار خوب مینوشت. موسيقی را نزد حاج صادق
خوارزمی فراگرفت.
در سال 1323 هجری شمسی در 23سالگی كه زمزمه مشروطيت بلند شده
بود،
عارف
نيز با غزلهای خود به
استقبال
مشروطه
رفت.
برخی
تصنيفهای او از دوران مشروطيت و جنگ جهانی اول تا امروز بر سر
زبانهاست.
|