د فتر آیت الله منتظری در قم، متن گزارش دیدار اعضای دفتر
تحکیم وحدت با آیت الله منتظری در روزهای اخیر را منتشر کرد.
مطابق این گزارش:
در ابتدا دبير سياسي دفتر تحكيم گفت:
ما در مجموعه دفتر تحكيم ، جنابعالي را نه تنها به عنوان آيت
الله العظمي منتظري و يك مرجع و مجتهد ديني بلكه به عنوان
مرجع و الگويي
كه در تمام ابعاد صاحب نظر هستيد ميشناسيم
و از شما به عنوان مرجعمان
الگوپذيري داريم
.
خصوصيت خاص جنابعالي اين است كه به قدرت "نه " گفتيد; هر
دليلي كه مدنظرتان بود به راحتي با قدرت متاركه كرديد. كاري كه
شما كرديد
خيلي ها حاضر به انجامش نيستند و دودستي قدرت را چسبيده اند.
آنها كشور
را امروزه متأسفانه تا حد جنگ پيش برده اند و به منافع ملي
توجهي ندارند.
يكي از بحث هايي كه خواهي نخواهي در ميان مجامع علمي
دانشگاهي و ميان دانشجوها مطرح است بحث ولايت فقيه است و اينكه
برخي مطرح
كرده اند كه مخالف ولي فقيه
در مسلمان بودنش بايد شك كرد! ميخواستم
در
ابتدا جنابعالي در اين خصوص بياناتي بفرماييد.
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم ، بسم الله الرحمن الرحيم
اينكه كسي شخص ولي فقيه را قبول نداشته باشد يا نظريه ولايت
فقيه را، اين
دو مسأله است . ولي قبول نداشتن اين دو هيچ كدام منافات با
مسلماني ندارد.
درباره نظريه ولايت فقيه ، اگر يادتان باشد - بعضي از شما
شايد يادتان
باشد - در اول انقلاب شعار مردم واقعا اين بود: "استقلال ،
آزادي ، جمهوري
اسلامي "; استقلال معنايش اين است كه بيگانگان نخواهند در
مسائل و امور
كشور دخالت كنند. آزادي هم يعني مردم بتوانند حرفشان را بزنند.
زيرا در
زمان شاه مردم آزاد نبودند. آزادي يعني همه گروهها در مسائل
اظهارنظر
كنند. از آيت الله خميني در پاريس پرسيدند: كمونيست ها هم حق
دارند
اظهارنظر كنند؟ گفتند آنها هم انسانند و اظهارنظر اشكال
ندارد مگر يك
كساني بخواهند قيام مسلحانه بكنند كه با آنها برخورد ميشود.
جمهوري
اسلامي دو تا كلمه است ، جمهوري يعني حكومت ناشي از مردم ،
آراء مردم
اساس حكومت باشد، و اسلامي يعني حاكميت بر اساس موازين اسلام
باشد. از باب
اينكه ما عقيده مان اين است كه دين اسلام فقط منحصر به مسائل
عبادي
-
اخلاقي نيست بلكه در همه شئون انسانها نظر دارد، اگر بنا باشد
كه برطبق
موازين اسلام كشور اداره شود، لابد كارشناس موازين اسلام يك
مجتهد عادل
است بلكه اعلم ، او در مسائل ميتواند
اظهارنظر كند.
ولايت فقيه اين است كه جهات اسلامي حاكميت را ولي فقيه
تشخيص دهد نه اينكه اداره تمام شئون كشور دست او باشد و هر
جايي بخواهد
دخالت كند. چون هركاري تخصص خاص خود را دارد. دنياي امروز
دنياي تخصص
است . سياست خارجي متخصص دارد، امور اقتصادي متخصص دارد.
كارهاي ديگر
همگي متخصص دارند. در روابط بين كشورها مثلا با آمريكا رابطه
داشته
باشيم يا نداشته باشيم ، اينجا بايستي كساني كه تخصص دارند
در اين امور
نظر بدهند. بنابراين اينكه يك نفر بخواهد در همه امور دخالت
كند درست
نيست . و لذا در بازنگري قانون اساسي كه اواخر عمر مرحوم آيت
الله خميني
انجام شد، در بحث ولايت فقيه كلمه
مطلقه را اضافه كردند ولي من
قبول نداشتم ، با اينكه اينجانب ولايت فقيه را نوشته ام و در
چهار جلد
چاپ شده اما كلمه مطلقه را من قبول نداشتم و به آن رأي هم
ندادم و خيلي
ها هم رأي ندادند، براي اينكه خلاف عقيده مان بود. مرحوم شيخ
محمدحسين
اصفهاني كمپاني ميفرمايند:
هيچ تناسب ندارد اموري كه مربوط به فقيه
نيست ، آن فقيه در اين چيزها نظر بدهد. فقيه يعني آن كسي كه
فقه بلد است
بنابراين در اموري كه مربوط به فقه و دانش اسلامي است متخصص
ميباشد
و
نظرش متبع است ، اما در اموري كه او متخصص نيست اصلا معني
ندارد بگوييم
نظر او متبع باشد بلكه بايستي به متخصصش مراجعه بشود. پس
ولايت فقيه كه
يك مشكلي شده است براي شماها و ديگران اگر بخواهد قدرت مطلقه
باشد، من
هم قبول ندارم . درست هم نيست و بر خلاف عقل و منطق هم هست .
اگر
ميخواهيد
بگوييد اصلا فقيه دخالت نكند، بنابراين "اسلامي " كه در
جمهوري اسلامي گفتيد بايد حذفش كنيد; در صورتي كه ما ميگوييم
كشور ما
كشور اسلامي است و با اين اضافه كه دين مقدس اسلام منحصر به
مسائل
اخلاقي و عبادي نيست و در ساير مسائل چون اقتصاد، سياست و
نحوه حاكميت
نيز قرآن و سنت اظهارنظر كرده اند. عقل هم ميگويد
عالم بر غير عالم
مقدم است ، توانا بر غيرتوانا و عادل بر فاسق مقدم است .
بنابراين مسأله
ولايت فقيه
را شما ديكتاتوري فرض نكنيد،
گرچه در مقام عمل اين گونه
جلوه
كرده است . گاهي بعضي ها از آن سوءاستفاده ميكنند
كه كار غلطي ميكنند.
عرض كردم در بازنگري كلمه مطلقه را آوردند ولي من قبول ندارم
و رأي
ندادم با اينكه بنده متخصص اين فن بودم
.
در مجلس خبرگان قانون اساسي كه بوديم من و مرحوم دكتر بهشتي
ميخواستيم
درباره ولايت فقيه صحبت كنيم ، مثال ميزديم
و ميگفتيم
: در
حكومت كمونيستي شوروي چون آنها بر اساس ماركسيسم ميخواستند
حكومت كنند
قهرا يك كسي كه ايدئولوگ آنان بود ميآوردند
روي كار، حالا يك وقت
اشتباه ميشد
مسأله ديگري است اما بالاخره آن كسي كه روي كار ميآمد
بايد ايدئولوگ مسائل ماركسيسم باشد تا بتواند اقتصاد را بر
اساس مسائل
ماركسيسم اداره كند. ما هم كه ميگوييم
: "اسلامي "، بايد اداره كشور بر
اساس مسائل اسلامي باشد; اما اينكه همه امور به او مربوط باشد
غلط است .
معناي دولت همين است كه هر وزيري متخصص يك قسمت و امور مربوط
به آن
باشد. من از اينكه شما دانشجوها در عين حالي كه درستان را ميخوانيد
- و
حتما بخوانيد براي اينكه اگر شما كه متعهد هستيد درس نخوانيد
ديگراني كه
بي تعهدند درس ميخوانند
و آينده كشور مال آنها ميشود،
براي اينكه دنيا
و آخرت بر اساس علم ميچرخد.
پس درستان را خوب بخوانيد و هميشه نمره
بالا داشته باشيد - در امور كشور هم اظهار نظر ميكنيد
از شما تشكر
ميكنم
.
نكته اي كه درباره "جمهوريت " بايد گفته شود اين است كه معني
جمهوري
يعني حكومت مردمي ، يعني حكومت طبق آراء مردم تعيين شود، حتي
ولي فقيه
هم بايد از ناحيه مردم تعيين شود. در صورتي كه چند نفر حائز
شرايط ولي
فقيه باشند مردم ببينند كدام عادل و اعلم است و او را تعيين
كنند. دنياي
امروز بر اساس تشكيلات و احزاب اداره ميشود
و بايستي احزاب زيربناي
حاكميت باشند، آنها حكومت را بياورند روي كار، آنها هميشه به
حكومت
نظارت داشته باشند و حدوثا و بقائا نقش داشته باشند. دليلش هم
اين است
كه خداوند تبارك و تعالي ميفرمايد
امربه معروف بر همه واجب است ، جميع
مؤمنين و مؤمنات امربه معروف و نهي از منكر كنند. امربه
معروف و نهي از
منكر دو مرحله دارد: يك وقت در امور جزئي است ، مثلا كسي ميخواهد
دروغ
بگويد، بگويي دروغ نگو. يك وقت ميخواهيم
اساس كشور بر اساس معروف باشد
و منكر در جامعه نباشد. در امور اجتماعي ، سياسي ، اقتصادي و
امور كلي
ميخواهيم
امربه معروف و نهي ازمنكر داشته باشيم كه اين توقف دارد بر
تشكيلات و تحزب . حالا اسمش را دفتر تحكيم وحدت بگذار يا اسم
ديگر. اين
مسأله كه همه متشكل باشند مهم است چون به تنهايي نمي توان
كاري كرد.
بايستي تشكيلات باشد تا اين تشكيلات بتواند در يك مسأله
اساسي كشور
اظهارنظر كند. مثلا انرژي هسته اي داشته باشيم يا نداشته
باشيم ؟
انسان نبايد مأيوس باشد بلكه بايد
وظيفه اش را انجام دهد. من با اينكه حالا در جهات سياسي كشور
به اصطلاح
مسئوليتي ندارم ، اما با اين حال نظرياتي اگر دارم در مصاحبه
ها و جاهاي
ديگر ميگويم
و اين را به عنوان انجام وظيفه ميگويم
.
من ضمن تشكر از حضور شما عرض ميكنم
: اولا درس خوب بخوانيد كه آينده
مال شما باشد، و ثانيا در مسائل كشور نيز اظهارنظر كنيد براي
اينكه معني
جمهوري يعني حكومت هم حدوثا و هم بقائا وابسته به مردم است .
در مصاحبه
اي كه اخيرا با خبرنگاري از تركيه داشتم - شايد ديده باشيد -
اين جهت را
تذكر دادم كه اگر يك حاكميتي باشد، حرف اول را در مسائل مهم
هميشه مردم
بايد بزنند. در كشور تركيه با اينكه رئيس جمهور و نخست وزير
دارد اما
ارتش به قدري مسلط است كه در مسائل مهم ،
ارتش حرف اول را ميزند.
متأسفانه كشور ما هم دارد اين جور ميشود،
حرف اول را نيروهاي نظامي و
انتظامي و بسيج ميخواهند
بزنند، و اين درست نيست . بايستي نظر مردم
باشد. همين انرژي هسته اي هم واقعا بايد نظر مردم ملاك باشد. و
اينكه
بخواهند از خارج به ما تحميل كنند و بگويند شما حق انرژي هسته
اي
نداريد، درست نيست . البته چيزي كه هست عقلاي قوم كه قدرت
دستشان هست
نخواهند با زور برخورد كنند. دنياي امروز دنياي جنگ و زور
نيست . در
جنگ ويتنام كه آمريكا با ويتنام جنگ ميكردند،
جنگ در ويتنام برقرار بود
ولي در پاريس هم جلسه مذاكره ديپلماسي داشتند. بايستي كه
مسائل با
ديپلماسي و با زبان خوش حل بشود. همه اش درگيري و تنش نباشد
كه ما شعار
بدهيم عليه آنها و آنها هم عليه ما. بالاخره صاحبان قدرت چه
بسا چماقي
برخورد ميكنند،
جلوي زبان زور را حتي المقدور بايد گرفت ، عقل به آدم
اين جور ميگويد.
اما در عين حال زير بار زور هم نرويد.
سئوال:
قبل از اينكه بخواهم سؤال كنم يك توضيحي راجع به جمع حاضر
بدهم
، اينها همه بزرگترينشان متولدين اواخر دهه شصت هستند، زماني
كه
حضرتعالي قائم مقام رهبري بوديد، اصلا، حتي به ذهنشان نمي
آيد، به قول
آقاي كديور ميگفتند
روز به روز كه ميگذرد
به تاريخ كه رجوع ميكني
ما
به ارزش افرادي مثل آقای منتظری بيشتر پي ميبريم
، سؤالي من اينجا دارم راجع به
مسائل هسته اي است ، نمي دانم شما بيانيه هسته اي ما را
خوانديد؟
ميخواهم
راجع به همين مسائل سؤال كنم ، ما در بيانيه اشاره اي داشتيم
در اين زمينه كه در حكومت حاضر ما برخي حاكمان ناشايسته اي
داريم حالا
خيلي رك و پوست كنده بخواهم بگويم الان در حال حاضر برخي از
كساني كه
زمامدار حكومت ايران هستند بر قد و قواره آنها اين قبا
سنگيني ميكند.
مسأله هسته اي به يكي از مسائل روز تبديل شده است ، ما وقتي
نگاه
ميكنيم
ميبينيم
كه گر چه اين پديده را به عنوان يك پروژه ملي ياد
ميكنند
ولي ملت ما كوچكترين نقشي در مسائل هسته اي ما ندارند، حتي
حضرتعالي در ديدارتان با اعضاء نهضت آزادي حديثي را بيان كرده
ايد. به
هر حال عوام نگاه ميكنند
ببينند باد به پرچم چه كسي دارد ميخورد.
آيت الله منتظري
:
مولا اميرالمؤمنين (ع ) در نهج
البلاغه در خطبه 210 ميفرمايند:
"و انما الناس مع الملوك والدنيا الا
من عصم الله " مردم نوعا با پادشاهان و قدرتمندان و دنيا
هستند مگر كسي
كه خدا حفظش كند. يعني مردم نوعا درك سياسيشان كم است .
البته اين در
سابق بوده حالا نوعا مردم بيدار شده اند، نخبگان در جامعه
زياد هستند كه
مسائل را تشخيص بدهند، اين طور نيست كه دولت هم بتواند از
مردم مسائل را
مخفي كند. واقعا بايستي با نخبگان جامعه مشورت كنند و از
نظرات آنها
بهره برند.
نظر شما در مورد برنامه هسته اي فعلي جمهوري اسلامي - كه من
احساس ميكنم
كشور دارد تا آستانه جنگ پيش ميرود
- چيست ؟
آيت الله منتظري
:
در مصاحبه هاي اخير عرض كرده ام
نبايد بگذارند به جنگ و درگيري برسد، بايد دوستانه مسائل را
حل كنند. من
بارها گفته ام كه روزگاري فكر ميكرديم
اشغال سفارت آمريكا درست بوده
-
كه آن هم درست نبوده - حتي ما هم آن وقت تأييد كرديم ، اما
درست نبود
چون اشغال سفارت معنايش اشغال يك قسمتي از كشور آمريكاست .
آن گذشت ولي
فعلا بايستي مصالح كشور در نظر گرفته شود. به عقيده من غير
از اسرائيل
كه ما نمي توانيم روابط با آن داشته باشيم چون دولت غاصبي
است با دولت
هاي ديگر بايد روابط حسنه باشد و دوستانه مسائل را حل كنند. |