پيک هفته

   

پيک نت

پيوندهای پيک بايگانی پيك

hafteh@peiknet.com

 

    hafteh@peiknet.com

 

پيک هفته

در رابطه با پيک هفته


چنگ او بر افشاری و سه گاه را بشنوید!

سه گاه

افشاری

 

 

 

 

دیدار دفتر تحکیم وحدت با آیت الله منتظری

می گویند مخالف ولی فقیه مسلمان نیست!

آقامنتظری:‏اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

ولایت فقیه شده دیکتاتوری و مثل ترکیه نظامی ها حرف آخر را می زنند.

 

د فتر آیت الله منتظری در قم، متن گزارش دیدار اعضای دفتر تحکیم وحدت با آیت الله منتظری در روزهای اخیر را منتشر کرد. مطابق این گزارش:

در ابتدا دبير سياسي دفتر تحكيم گفت:

ما در مجموعه دفتر تحكيم ، جنابعالي را نه تنها به عنوان آيت الله العظمي‏ ‏منتظري و يك مرجع و مجتهد ديني بلكه به عنوان مرجع و الگويي كه در تمام ابعاد صاحب نظر هستيد ميشناسيم و از شما به عنوان مرجعمان الگوپذيري داريم .

خصوصيت خاص جنابعالي اين است كه به قدرت "نه " گفتيد; هر دليلي كه مدنظرتان بود به راحتي با قدرت متاركه كرديد. كاري كه شما كرديد‏ ‏خيلي ها حاضر به انجامش نيستند و دودستي قدرت را چسبيده اند. آنها كشور را امروزه متأسفانه تا حد جنگ پيش برده اند و به منافع ملي توجهي ندارند.

‏يكي از بحث هايي كه خواهي نخواهي در ميان مجامع علمي دانشگاهي و ميان دانشجوها مطرح است بحث ولايت فقيه است و اينكه برخي مطرح كرده اند‏ ‏كه مخالف ولي فقيه در مسلمان بودنش بايد شك كرد! ميخواستم در ابتدا جنابعالي در اين خصوص بياناتي بفرماييد.

‏اعوذ بالله من الشيطان الرجيم ، بسم الله الرحمن الرحيم

‏اينكه كسي شخص ولي فقيه را قبول نداشته باشد يا نظريه ولايت فقيه را، اين دو مسأله است . ولي قبول نداشتن اين دو هيچ كدام منافات با مسلماني ندارد.

‏ ‏درباره نظريه ولايت فقيه ، اگر يادتان باشد - بعضي از شما شايد يادتان باشد - در اول انقلاب شعار مردم واقعا اين بود: "استقلال ، آزادي ، جمهوري اسلامي ";‏ ‏استقلال معنايش اين است كه بيگانگان نخواهند در مسائل و امور كشور دخالت كنند. آزادي هم يعني مردم بتوانند حرفشان را بزنند. زيرا در زمان شاه مردم آزاد‏ ‏نبودند. آزادي يعني همه گروهها در مسائل اظهارنظر كنند. از آيت الله خميني در پاريس پرسيدند: كمونيست ها هم حق دارند اظهارنظر كنند؟ گفتند آنها هم انسانند‏ ‏و اظهارنظر اشكال ندارد مگر يك كساني بخواهند قيام مسلحانه بكنند كه با آنها برخورد ميشود. جمهوري اسلامي دو تا كلمه است ، جمهوري يعني حكومت‏ ‏ناشي از مردم ، آراء مردم اساس حكومت باشد، و اسلامي يعني حاكميت بر اساس موازين اسلام باشد. از باب اينكه ما عقيده مان اين است كه دين اسلام فقط‏ ‏منحصر به مسائل عبادي - اخلاقي نيست بلكه در همه شئون انسانها نظر دارد، اگر بنا باشد كه برطبق موازين اسلام كشور اداره شود، لابد كارشناس موازين اسلام‏ ‏يك مجتهد عادل است بلكه اعلم ، او در مسائل ميتواند اظهارنظر كند.

ولايت فقيه اين است كه جهات اسلامي حاكميت را ولي فقيه‏ ‏تشخيص دهد نه اينكه اداره تمام شئون كشور دست او باشد و هر جايي‏ ‏بخواهد دخالت كند. چون هركاري تخصص خاص خود را دارد. دنياي امروز‏ ‏دنياي تخصص است . سياست خارجي متخصص دارد، امور اقتصادي‏ ‏متخصص دارد. كارهاي ديگر همگي متخصص دارند. در روابط بين كشورها‏ ‏مثلا با آمريكا رابطه داشته باشيم يا نداشته باشيم ، اينجا بايستي كساني كه‏ ‏تخصص دارند در اين امور نظر بدهند. بنابراين اينكه يك نفر بخواهد در همه‏ ‏امور دخالت كند درست نيست . و لذا در بازنگري قانون اساسي كه اواخر عمر‏ ‏مرحوم آيت الله خميني انجام شد، در بحث ولايت فقيه كلمه مطلقه را‏ ‏اضافه كردند ولي من قبول نداشتم ، با اينكه اينجانب ولايت فقيه را نوشته ام و‏ ‏در چهار جلد چاپ شده اما كلمه مطلقه را من قبول نداشتم و به آن رأي هم‏ ‏ندادم و خيلي ها هم رأي ندادند، براي اينكه خلاف عقيده مان بود. مرحوم شيخ‏ ‏محمدحسين اصفهاني كمپاني ميفرمايند: هيچ تناسب ندارد اموري كه‏ ‏مربوط به فقيه نيست ، آن فقيه در اين چيزها نظر بدهد. فقيه يعني آن كسي كه‏ ‏فقه بلد است بنابراين در اموري كه مربوط به فقه و دانش اسلامي است‏ ‏متخصص ميباشد و نظرش متبع است ، اما در اموري كه او متخصص نيست‏ ‏اصلا معني ندارد بگوييم نظر او متبع باشد بلكه بايستي به متخصصش مراجعه‏ ‏بشود. پس ولايت فقيه كه يك مشكلي شده است براي شماها و ديگران اگر‏ ‏بخواهد قدرت مطلقه باشد، من هم قبول ندارم . درست هم نيست و بر خلاف‏ ‏عقل و منطق هم هست . اگر ميخواهيد بگوييد اصلا فقيه دخالت نكند،‏ ‏بنابراين "اسلامي " كه در جمهوري اسلامي گفتيد بايد حذفش كنيد; در‏ ‏صورتي كه ما ميگوييم كشور ما كشور اسلامي است و با اين اضافه كه دين‏ ‏مقدس اسلام منحصر به مسائل اخلاقي و عبادي نيست و در ساير مسائل چون‏ ‏اقتصاد، سياست و نحوه حاكميت نيز قرآن و سنت اظهارنظر كرده اند. عقل هم‏ ‏ميگويد عالم بر غير عالم مقدم است ، توانا بر غيرتوانا و عادل بر فاسق مقدم‏ ‏است . بنابراين مسأله ولايت فقيه را شما ديكتاتوري فرض نكنيد، گرچه در‏ ‏مقام عمل اين گونه جلوه كرده است . گاهي بعضي ها از آن سوءاستفاده ميكنند‏ ‏كه كار غلطي ميكنند. عرض كردم در بازنگري كلمه مطلقه را آوردند ولي من‏ ‏قبول ندارم و رأي ندادم با اينكه بنده متخصص اين فن بودم .

‏در مجلس خبرگان قانون اساسي كه بوديم من و مرحوم دكتر بهشتي‏ ‏ميخواستيم درباره ولايت فقيه صحبت كنيم ، مثال ميزديم و ميگفتيم : در‏ ‏حكومت كمونيستي شوروي چون آنها بر اساس ماركسيسم ميخواستند‏ ‏حكومت كنند قهرا يك كسي كه ايدئولوگ آنان بود ميآوردند روي كار، حالا‏ ‏يك وقت اشتباه ميشد مسأله ديگري است اما بالاخره آن كسي كه روي كار‏ ‏ميآمد بايد ايدئولوگ مسائل ماركسيسم باشد تا بتواند اقتصاد را بر اساس‏ ‏مسائل ماركسيسم اداره كند. ما هم كه ميگوييم : "اسلامي "، بايد اداره كشور بر‏ ‏اساس مسائل اسلامي باشد; اما اينكه همه امور به او مربوط باشد غلط است .‏ ‏معناي دولت همين است كه هر وزيري متخصص يك قسمت و امور مربوط‏ ‏به آن باشد. من از اينكه شما دانشجوها در عين حالي كه درستان را ميخوانيد‏ ‏- و حتما بخوانيد براي اينكه اگر شما كه متعهد هستيد درس نخوانيد ديگراني‏ ‏كه بي تعهدند درس ميخوانند و آينده كشور مال آنها ميشود، براي اينكه دنيا‏ ‏و آخرت بر اساس علم ميچرخد. پس درستان را خوب بخوانيد و هميشه‏ ‏نمره بالا داشته باشيد - در امور كشور هم اظهار نظر ميكنيد از شما تشكر‏ ‏ميكنم .

‏نكته اي كه درباره "جمهوريت " بايد گفته شود اين است كه معني جمهوري‏ ‏يعني حكومت مردمي ، يعني حكومت طبق آراء مردم تعيين شود، حتي‏ ‏ولي فقيه هم بايد از ناحيه مردم تعيين شود. در صورتي كه چند نفر حائز‏ ‏شرايط ولي فقيه باشند مردم ببينند كدام عادل و اعلم است و او را تعيين كنند.‏ ‏دنياي امروز بر اساس تشكيلات و احزاب اداره ميشود و بايستي احزاب‏ ‏زيربناي حاكميت باشند، آنها حكومت را بياورند روي كار، آنها هميشه به‏ ‏حكومت نظارت داشته باشند و حدوثا و بقائا نقش داشته باشند. دليلش هم‏ ‏اين است كه خداوند تبارك و تعالي ميفرمايد امربه معروف بر همه واجب‏ ‏است ، جميع مؤمنين و مؤمنات امربه معروف و نهي از منكر كنند. امربه‏ ‏معروف و نهي از منكر دو مرحله دارد: يك وقت در امور جزئي است ، مثلا‏ ‏كسي ميخواهد دروغ بگويد، بگويي دروغ نگو. يك وقت ميخواهيم اساس‏ ‏كشور بر اساس معروف باشد و منكر در جامعه نباشد. در امور اجتماعي ،‏ ‏سياسي ، اقتصادي و امور كلي ميخواهيم امربه معروف و نهي ازمنكر داشته‏ ‏باشيم كه اين توقف دارد بر تشكيلات و تحزب . حالا اسمش را دفتر تحكيم‏ ‏وحدت بگذار يا اسم ديگر. اين مسأله كه همه متشكل باشند مهم است چون به‏ ‏تنهايي نمي توان كاري كرد. بايستي تشكيلات باشد تا اين تشكيلات بتواند در‏ ‏يك مسأله اساسي كشور اظهارنظر كند. مثلا انرژي هسته اي داشته باشيم يا‏ ‏نداشته باشيم ؟

 انسان نبايد مأيوس باشد بلكه بايد وظيفه اش را‏ ‏انجام دهد. من با اينكه حالا در جهات سياسي كشور به اصطلاح مسئوليتي‏ ‏ندارم ، اما با اين حال نظرياتي اگر دارم در مصاحبه ها و جاهاي ديگر ميگويم و‏ ‏اين را به عنوان انجام وظيفه ميگويم .

‏من ضمن تشكر از حضور شما عرض ميكنم : اولا درس خوب بخوانيد كه‏ ‏آينده مال شما باشد، و ثانيا در مسائل كشور نيز اظهارنظر كنيد براي اينكه‏ ‏معني جمهوري يعني حكومت هم حدوثا و هم بقائا وابسته به مردم است . در‏ ‏مصاحبه اي كه اخيرا با خبرنگاري از تركيه داشتم - شايد ديده باشيد - اين‏ ‏جهت را تذكر دادم كه اگر يك حاكميتي باشد، حرف اول را در مسائل مهم‏ ‏هميشه مردم بايد بزنند. در كشور تركيه با اينكه رئيس جمهور و نخست وزير‏ ‏دارد اما ارتش به قدري مسلط است كه در مسائل مهم ، ارتش حرف اول را‏ ‏ميزند. متأسفانه كشور ما هم دارد اين جور ميشود، حرف اول را نيروهاي‏ ‏نظامي و انتظامي و بسيج ميخواهند بزنند، و اين درست نيست . بايستي نظر‏ ‏مردم باشد. همين انرژي هسته اي هم واقعا بايد نظر مردم ملاك باشد. و اينكه‏ ‏بخواهند از خارج به ما تحميل كنند و بگويند شما حق انرژي هسته اي نداريد،‏ ‏درست نيست . البته چيزي كه هست عقلاي قوم كه قدرت دستشان هست‏ ‏نخواهند با زور برخورد كنند. دنياي امروز دنياي جنگ و زور نيست . در‏ ‏جنگ ويتنام كه آمريكا با ويتنام جنگ ميكردند، جنگ در ويتنام برقرار بود‏ ‏ولي در پاريس هم جلسه مذاكره ديپلماسي داشتند. بايستي كه مسائل با‏ ‏ديپلماسي و با زبان خوش حل بشود. همه اش درگيري و تنش نباشد كه ما‏ ‏شعار بدهيم عليه آنها و آنها هم عليه ما. بالاخره صاحبان قدرت چه بسا‏ ‏چماقي برخورد ميكنند، جلوي زبان زور را حتي المقدور بايد گرفت ، عقل به‏ ‏آدم اين جور ميگويد. اما در عين حال زير بار زور هم نرويد.

 سئوال: ‏قبل از اينكه بخواهم سؤال كنم يك توضيحي راجع به جمع حاضر بدهم ، اينها‏ ‏همه بزرگترينشان متولدين اواخر دهه شصت هستند، زماني كه حضرتعالي قائم‏ ‏مقام رهبري بوديد، اصلا، حتي به ذهنشان نمي آيد، به قول آقاي كديور ميگفتند‏ ‏روز به روز كه ميگذرد به تاريخ كه رجوع ميكني ما به ارزش افرادي مثل آقای منتظری ‏بيشتر پي ميبريم ، سؤالي من اينجا دارم راجع به مسائل هسته اي است ، نمي دانم‏ ‏شما بيانيه هسته اي ما را خوانديد؟ ميخواهم راجع به همين مسائل سؤال كنم ، ما‏ ‏در بيانيه اشاره اي داشتيم در اين زمينه كه در حكومت حاضر ما برخي حاكمان‏ ‏ناشايسته اي داريم حالا خيلي رك و پوست كنده بخواهم بگويم الان در حال‏ ‏حاضر برخي از كساني كه زمامدار حكومت ايران هستند بر قد و قواره آنها اين‏ ‏قبا سنگيني ميكند. مسأله هسته اي به يكي از مسائل روز تبديل شده است ، ما‏ ‏وقتي نگاه ميكنيم ميبينيم كه گر چه اين پديده را به عنوان يك پروژه ملي ياد‏ ‏ميكنند ولي ملت ما كوچكترين نقشي در مسائل هسته اي ما ندارند، حتي‏ ‏حضرتعالي در ديدارتان با اعضاء نهضت آزادي حديثي را بيان كرده ايد. به هر‏ ‏حال عوام نگاه ميكنند ببينند باد به پرچم چه كسي دارد ميخورد.

‏ ‏آيت الله منتظري : مولا اميرالمؤمنين (ع ) در نهج البلاغه در خطبه 210‏ ‏ميفرمايند: "و انما الناس مع الملوك والدنيا الا من عصم الله " مردم نوعا با‏ ‏پادشاهان و قدرتمندان و دنيا هستند مگر كسي كه خدا حفظش كند. يعني مردم‏ ‏نوعا درك سياسيشان كم است . البته اين در سابق بوده حالا نوعا مردم بيدار‏ ‏شده اند، نخبگان در جامعه زياد هستند كه مسائل را تشخيص بدهند، اين طور‏ ‏نيست كه دولت هم بتواند از مردم مسائل را مخفي كند. واقعا بايستي با‏ ‏نخبگان جامعه مشورت كنند و از نظرات آنها بهره برند.

نظر شما در مورد برنامه هسته اي فعلي جمهوري اسلامي - كه من احساس‏ ‏ميكنم كشور دارد تا آستانه جنگ پيش ميرود - چيست ؟

‏ ‏آيت الله منتظري : در مصاحبه هاي اخير عرض كرده ام نبايد بگذارند به جنگ و‏ ‏درگيري برسد، بايد دوستانه مسائل را حل كنند. من بارها گفته ام كه روزگاري‏ ‏فكر ميكرديم اشغال سفارت آمريكا درست بوده - كه آن هم درست نبوده -‏ ‏حتي ما هم آن وقت تأييد كرديم ، اما درست نبود چون اشغال سفارت معنايش‏ ‏اشغال يك قسمتي از كشور آمريكاست . آن گذشت ولي فعلا بايستي مصالح‏ ‏كشور در نظر گرفته شود. به عقيده من غير از اسرائيل كه ما نمي توانيم روابط با‏ ‏آن داشته باشيم چون دولت غاصبي است با دولت هاي ديگر بايد روابط حسنه‏ ‏باشد و دوستانه مسائل را حل كنند.