فيلم "غرورو تعصب" كه براساس رمان "جن استين" ازقرن هيجدم
انگلستان ساخته شده، اززمانی سخن می گويد كه منزلت و شان
انسان ها با آنها بدنيا می آمد. جن استين در زمان خود رمانی
متفاوت را خلق كرد. رمانی كه درآن انسان ها قادر بودند ازپرده
تعصب و غرور خود ومعيارهای سرد و غيرانسانی زمان خود عبوركنند
و دريچه قلبشان را به عشق، اين پاك ترين احساس بشری بازكنند.
اين رمان درسال 1995 برروی پرده سينما آمد. اما بی ترديد ساخت
دوباره آن در اوج عشق ستيزی جهان در سال 2005 توسط "جورايت" و
بازيگران جوان "متيومكفادين" و "كيرانايتلی” معنای ديگری
داشت. بازيگر زن فيلم كانديدای اسكارشد.
صحنه های لطيف و زيبای فيلم به همراه موسيقی كه تا رگ و پی
بيننده فيلم نفوذ می كند، عشقی ايده ال را در عصر بی عشقی به
ما معرفی می كند.
در عصر ترور و تروريسم، جنگ و تجاوز و خوف تكرار هيروشيما و
ناكازاكی. صدای جيرجيرك ها، غوك ها و بارش باران و نفس های تنگ
يك عاشق ساده، همان چيزهائی است كه همه ما گم كرده ايم.
متيو مكفادين بازيگرانگليسی نقش های دراما كه كارخود را با
تئاترهای شكسپيرآغازكرد، دراين فيلم با مهارت در برابر شخصيت
"دارسی” هنرپيشه اصلی مرد فيلم ظاهر می شود. كيرانايتلی كه
درگذشته فيلم هايی در زمينه هايی كمتردرام و سبك تربازی كرده
بود دراين فيلم بسيارموفق " ليزی” را خلق می كند. فيلم را از
ماهواره ديدم و چه خوب و چه زود ويدئوی آن درتهران دست بدست
شد، گرچه به زبان اصلی ونه فارسی. اما مگر عشق زبانی بين
المللی نيست! |