حسین مرعشی قائم مقام حزب کارگزاران سازندگی و رئیس ستاد
ائتلاف اصلاح طلبان تهران برای برخی توضیحات پیرامون
ضرورت شرکت در انتخابات، در جمع دانشجویان دانشگاه امیرکبیر
برای یک پرسش و پاسخ انتخاباتی حاضر شده و گفت: حتما در سیاست
پروسهای هم به نام قهر و عدم شرکت وجود دارد و همیشه همهی
برگها حکم نمیکند که شرکت کنید، اما وقتی باید از این اهرم
استفاده کنیم که منجر به هدف بهتری شود. ممکن است شرایط مختلفی در انتخابات رقم بخورد اما اساس و اصل
این است که نهادهای جمهوری اسلامی باید از سوی مردم انتخاب
شوند.
در مجلس هفتم مهمترین دستآوردی که هماکنون مسوولان آن
اعلام میکنند این است که ما آرامش را در کشور زیاد کردیم.
سوال اینست که این آرامش چه ثمری داشته است؛ آیا رشد رخ داده
یا تورم؟
دوستان من در مجلس هفتم که ما را عمدتا تشنجآفرین و جنجالی
خطاب میکنند بپذیرند که در صدا و سیما در یک برنامهی مفصل
تلویزیونی در حضور خبرنگاران و افکار عمومی مناظره کنیم و بحث
کنیم که مجلس ششم چه کرد و مجلس هفتم با کشور چه کرد؟
مجالس و جهتگیری سیاسی آن کاملا بر زندگی روزمره مردم اثر
میگذارد و به همین دلیل این طور نیست که تفاوتی نکند چه گروهی
و چه تفکری حاکم شود. اما آنچه در عرصه سیاسی ایران مورد نقد
ماست اینست که مردم باید به معنی واقعی قدرت انتخاب داشته
باشند و اثرات انتخابشان را ببینند.
بارها در تاریخ ایران رخ داده که تحت تاثیر ظرفیت کم مسوولان،
کشور از افراد استخواندار خالی شده و لطمه دیده است. روزی که
پهلوی اول حکومتش را مستقر کرد حجم وسیعی از افراد طراز اول را
از عرصهی سیاسی حذف کرد و برای اینکه خودش بزرگ شود بزرگان را
کنار زد و پهلوی دوم نیز چنین کاری کرد که این حذف کردنها به
ضرر او تمام شد.
همیشه این طور نیست که ما فکر کنیم کشور یک جزیره ثبات است.
کشور احتیاج به افراد باتجربهای دارد که به نظام کمک کنند و
چه دلیلی وجود دارد که ما برای اثبات خودمان فکر کنیم که باید
همه را نابود کنیم.
فعلا نمیتوانند احترام رهبر را نداشته باشند اما اگر بتوانند
به همه حمله میکنند.
ارزیابی ما این است که گرایش مردم به اصلاحطلبان بیشتر از
اصولگرایان است و گرایش به اصلاحطلبان تقویت شده و شاید یکی
از دلایل ردصلاحیتهای گسترده همین باشد.
مجلس بیشتر به افراد باتجربه نیاز دارد و مجلس جای آدمهای
پختهتر و جاافتادهتر است.
ما هماکنون بچهها را وادار میکنیم که در مدرسه قرآن یاد
بگیرند و به آن نمره میدهیم اما آیا به واقع تعلیم اجباری
نهال شوق را نسبت به کلام الهی زنده میکند یا قرآن نیز به یک
تکلیف در کنار درس ریاضی قرار میگیرد.
از نظام لائیک ترکیه، اسلامخواهی بیرون آمد. از نسلی که در
زمان طاغوت پرورش یافته بودند جوانانی بیرون آمدهاند که تمام
افتخارات جبهه و جنگ برای آنهاست. چه شد که تمام آن فشارها
جوانها را وفاداران به امام کرد اما حالا فشارهای مذهبی ما
نتیجهای ندارد؟
بعضی میگویند که اصرار بیش از حد حکومتها برای تربیت بچهها،
اثر منفی گذاشته، اما نه ما سختیگیریهایمان جواب داده و نه
غیرسختگیریهایمان و باید بپذیریم که تعلیم وتربیت علم است و
با دستور نمیشود کاری را از پیش برد.
مرعشی در پاسخ به سئوال یکی از دانشجویان مبنی بر اینکه با
توجه به این حد از رد صلاحیتها چرا اصرار دارید در انتخابات
شرکت کنید و با این تعداد اگر به مجلس هم بروید نمیتوانید
کاری کنید، گفت:
سیاست همیشه نسبی است و سیاستمدار حرفهای اگر بخواهد از اهرم
تحریم استفاده کند فقط برای به دست آوردن کرسی بیشتر است نه از
دست دادن کرسیها.
تشخیص ما این است که یک گروهی بدشان نمیآید که اصلاحطلبان
ایران را به اپوزیسون خارج از کشور تبدیل کنند و بفرستند به
بایگانی تاریخ.
ممکن است در کشور جابهجاییای رخ دهد که بتوانیم تاثیرگذاری،
فراتر از اقلیت را هم داشته
باشیم. سیاست در مبارزه است و اگر به ما تشر زدند و خواستند با
رجزخوانی به گوشه برانند ما نباید خودمان به گوشه برویم و فکر
نمیکنم کنار رفتن به نفع کشور باشد و در آینده به ضرر همه
تمام میشود.
ما بدنبال تشکیل یک حزب سراسری اصلاحطلبان هستیم.
ما باید از بین اصولگرایان نیز یارگیری داشته باشیم چرا که این
باد ممکن است به خرمن آنها هم بوزد. به عنوان یک درد مشترک
باید با بخشی از اصولگراها نیز جلو برویم.
یکی از دانشجویان پرسید: چطور میتوانیم به برقراری دموکراسی
امیداور باشیم و چه لزومی دارد که در چنین انتخاباتی شرکت کنیم
و آیا ترکیب شورای نگهبان به کل دچار مشکل نیست؟
مرعشی در پاسخ گفت:
کمتر از 10 درصد مردم مثل شما فکر میکنند. مجلس ششم تحصنی
انجام داد که عقیده سیاسی جامعه با آن همراهی نکرد اما در
مشروطه مدرس یک نفره تحصن میکرد و بازار تهران تعطیل میشد.
یکی از دانشجویان گفت: دلیل عدم حمایت مردم از تحصن این بود که
مجلس ششم دیر تحصن کرد.
مرعشی گفت: این که تصور میکنیم مردم همهی آن چیزی که شما
میگویید را میفهمند، اشتباه است.
در انتخابات مجلس هفتم دچار یک استراتژی متضاد شدیم. گروهی از
ما به طرف تحصن حرکت کردند و گروهی وارد عرصه انتخابات شدند و
یکی از نمایندگان کرمان استراتژی متضاد را برای خودش گرفت به
طوری که در مجلس ششم استعفا داد اما وارد عرصه انتخابات مجلس
هفتم شد.
در انتخابات ریاست جمهوری نهم ما از تعدد کاندیداها ضربه
خوردیم.
دراین انتخابات ما در حوزههایی که کاندیدا برای رقابت نداریم،
فعال نمیشویم و رسما هم اعلام
میکنیم که در این حوزهها امکان رقابت وجود ندارد. هر جا که
بتوانیم وارد میشویم و میگوییم زندهایم!
مگر نمیگویند افکار عمومی با اصلاح طلبان نیست؟ پس چرا
اجازه نمیدهند که رقابت کنیم؟ ما الان هم میگوییم که بهترین
معیار رای است. |