مهندس عزتالله سحابی رئیس شورای ملی- مذهبی و دکتر حبیبالله
پیمان دبیر کل جنبش مسلمانان مبارز صبح جمعه در نشستی
انتخاباتی آخرین مواضع فعالان ملی- مذهبی را درخصوص انتخابات
هشتمین دوره مجلس بیان کردند.
سحابی با اشاره به سه بیانیه شورای فعالان ملی- مذهبی در خصوص
انتخابات هشتمین دوره مجلس که در روزهای گذشته منتشر شده است
بار دیگر بر عدم شرکت ملی مذهبی ها در انتخابات دوره هشتم
مجلس تاکید کرد و بعنوان دلائل خود گفت:
اینگونه انتخابات مشروع نیست، چرا که به اعتقاد ما وضعیت
بهگونهای طراحی شده است تا هیچ فردی خارج از جریان حاکم در
مجلس حضور نداشته باشد. البته، در نهایت تصمیم بر عهده مردم
است که در انتخابات شرکت کنند یا نکنند.
در صورتی که ساخت و سازهای پنهان علیه ملت و از جیب منافع
عمومی اتفاق بیفتد، مجلس خاص فاقد مشروعیت است.
با وجود دستور صریح امام مبنی بر عدمورود نظامیان به سیاست،
بخشی از مسوولان نظامی هستند. این انتصابات روابط را امنیتی
کرده و فاصله میان حاکمیت و مردم را زیاد کرده است.
حاکمیت یک کورس مقابله با آمریکا گذاشته اما مردم کاری به این
مسآله ندارند. البته نه اینکه مردم نسبت به سیاستهای آمریکا
بی تفاوت باشند، بلکه میبیند همه کشورهای منطقه از هر لحاظ
جلو افتاده و پیشرفت کردهاند اما ما از آنها عقب ماندهایم.
درآمد نفت در طول 28 سال بیش از 900 میلیارد دلار بوده اما
مشخص نیست که این درآمد در کجا خرج شده است.
بهرغم شعارهای مرگ بر آمریکا که در این سالها داده شده است
به نظر میرسد در سالهای آینده
سازشهایی با آمریکا انجام شود. البته به صورت پنهان و
بدون اینکه مردم از محتوای آن مطلع شوند.
مجلس هشتم هم برای حاکمیت معنای خاصی دارد و هم برای مردم.
آن چه موجب پیدایش انقلاب سال 57 شد وضعیت مطلقه وحشتناک و
امنیتی آن دوران بود. آن چه قبل از انقلاب به آن خرده گرفته
میشد که غیرقانونی است گویا پس از انقلاب نمای قانونی به خود
گرفته است.
آقای احمدینژاد هر کاری توانست بر سر بودجه آورد؛ سازمان
برنامه را حذف کرد و نظارت مجلس را به حداقل رساند. این وضعیت
بازگشت به گذشته همچون دوران قاجاراست.
نمایندهای که منفعلانه وارد مجلس شود، هیچکاره است چون فاقد
جسارت و قدرت لازم برای ایستادن در مقابل مصوباتی شبیه بودجه
87 است.
حبیباللـه پیمان
گفت:
تا قبل از انقلاب مشروطه، این زور بود که تعیین میکرد چه کسی
حکومت کند نه رای مردم. انقلاب مشروطه به مردم حق رای داد. این
مسئله آنقدر اهمیت داشت که حتی حکومت دیکتاتوری بعد از انقلاب
مشروطه نیز نتوانست آن را نادیده بگیرد؛ هرچند با زور کارشان
را به پیش بردند.
انقلاب سال 1357 حق انتخاب را یکسره به جمهور مردم داد، یعنی
کسی حق نداشت برای مردم تعیینتکلیف کند.
تضادهایی که بعد از پیروزی انقلاب به وجود آمد ربطی به روح
انقلاب نداشت.
هستهای متصلب که خود را قیم و سخنگوی انقلاب میداند نهتنها
تاثیری در انقلاب نداشته، بلکه برخی از آنان با شاه نیز هیچ
مخالفتی نداشتهاند. موضوعی که رقبای درون حکومت این افراد نیز
به آن اذعان دارند.
کسانی که به افراد انگ ضدانقلاب میزنند پاسخ بدهند که خودشان
چه نقشی در بوجود آمدن انقلاب داشتند، کجا بودند؟
همین افراد با انواع و اقسام جملات برچسبی میآیند و میگویند
براندازی نرم و انقلاب رنگی. آنان به راحتی رقبا را ضدانقلاب و
ضدنظام مینامند تا افرادی که از جانب آنها تحمل نمیشوند
کناررفته و در نهایت حذف شوند.
با اصل انتخابات موافق هستند اما به نحوه اجرای آن اعتراض
دارم. ما میگوییم جمهوری اسلامی برآمده از انقلاب است، دارای
قانون اساسی است که اصولی از آن نادیده گرفته شده است که باید
اجرا شود.
این خلاف مصالح ملی و انسانی است که ما به کسی که نمیشناسیم
رای دهیم.
رای ندادن ما خالی کردن صحنه نیست.
جریانی که غالب قدرت را در اختیار دارد برای کسب مشروعیت نیاز
به اصل مراجعه به آرای عمومی دارد. بنابراین سعی میکند ضمن
برگزاری انتخابات به اشکال مختلف در این آرا و اجماع دخالت
کند، چرا که نمیتوانند این قاعده را برهم زند.
روشنفکران و گروههای آگاه جامعه باید با نفوذ میان تودههای
مردم ضمن به خودآگاهی رساندن آنان مانع از بیتفاوتی مردم نسبت
به منافع ملی شوند. |