آنچه را امسال مردم ايران بمناسبت عاشورا به
چشم ديدند و مردم جهان از طريق فيلم های خبری در تلويزيون ها،
فاجعه ای بود از رسوخ و ترويج خرافات و تحجر مذهبی که در دولت
احمدی نژاد و با حمايت رهبر زمينه آن فراهم آمد. برای عده
بسيار زيادی عاشورا فرصتی بود برای تنوع و حضوری خيابانی. گرچه
آنها نيز آلوده به خرافات. برای مردم بيچاره و فقير کشور که
اکثريت جامعه را تشکيل ميدهند، فرصتی بود تا چنگ به دامن امام
حسين و سقاخانه ها بزنند و زير علم و کوتل بروند تا بلکه دهها
گره فرو بسته شان باز شود. برای بخشی از جوان ها خودنمائی
خيابانی بود و برای گروه ديگری از آنها همين خودنمائی خيابانی
اما با باورهای مذهبی غليظ تر. آنها که خود را به گل آلوده
کردند و يا با شمشير و قمه بر سر خود کوبيدند، با زنجير پشت
خود را کبود کردند و... نه تاجر بودند، نه فرمانده سپاه، نه
آقا زاده، نه کارمند، نه طلبه، نه وزير و دولتمدار و نه
دانشجو. شايد کارگران بيکار شده ای که غم نان دارند، شايد
کارگران شاغلی که چند ماه است حقوق نگرفته اند، شايد بيکاران،
شايد روستائيان بی پناه مانده و گرسنه.
اين "شاه" کار، پس از 3 دهه که از انقلاب 57
می گذرد، در اوج رهبری و اقتدار علی خامنه ای ممکن شد. مترجم
کتاب "سيد قطب" بنيانگذار انگليسی اخوان المسلمين (پدرخوانده
حجتيه) در سالهای پيش از انقلاب که هنوز نسخه هائی از آن در
برخی کتابخانه های شخصی يافت میشود. يکصد و پنجاه سال قافله
اجتماعی را به عقب بُردن برای رسيدن به به "اتم"! گرچه ديگر
حکومتيان شعار "انرژی هسته ای، حق مسلم ماست" را نمی دهند. |