گفتگو مصطفی تاج زاده، معاون سياسی وزارت کشور در دولت خاتمی و
مسئول انتخابات مجلس ششم با سايت "بهارستان" در باره رد صلاحيت
های گسترده .
«اصلاح طلبان از ابتدا هشدار دادند كه تلاش برای يكدست كردن
حكومت به منظور باز كردن فضای سياسی نيست بلكه برای انسداد
هرچه بيشتر درون جامعه مدنی و نيز درعرصه حكومت است. در سال
جاری نيز هشدار داديم كه متوجه کردن اتهام انجام انقلاب مخملی
به اصلاح طلبان ،
ngo
ها ، جوانان ، زنان و دانشگاهيان برای انجام يک کودتای مخملی و
پارلمانی توسط اصولگرايان است .
پيش بينی ما اين بود كه هيات های اجرايی منتخب وزارت کشور دولت
احمدی نژاد اصلاح طلبان را به صورت فله ای ردصلاحيت كنند و سپس
شورای نگهبان تعدادی از آنان را تائيد خواهند كرد. البته با
شناختی كه من از جنتی دارم، بعيد نمی دانم كه تعدادی از تاييد
صلاحيت شدگان هيات های اجرايی را هيات های نظارت و شورای
نگهبان رد صلاحيت كنند و بدين ترتيب اجازه ندهند تا چند
روزمانده به انتخابات اصلاح طلبان ليست نهايی خود را؛ در صورت
امكان و تصميم به شركت در انتخابات تنظيم كنند.
اصولگرايان می دانند كه متكی به حمايت تنها 15 درصد ايرانيان
هستند به همين دليل به انتخابات آزاد تمکين نمی کنند.
باعث تاسف است كه كمونيست های آمريكای لاتين به انتخابات آزاد
تن داده اند اما دولت احمدی نژاد برای ملت ايران به اندازه
مردم نيكاراگوئه، ونزوئلا و بوليوی شعور و آگاهی قائل نيست و
ثابت کرد ادعاهايی كه رئيس دولت نهم در دانشگاه كلمبيا مطرح
كرد ، به دور از حقيقت و صداقت است.
دليل اصلی رد صلاحيت اصلاح طلبان ، اقبال وسيع مردم به آنها و
ضعف و ناكارآمدی اصول گرايان ونيز نارضايتی روز افزون اکثريت
مردم از بی كفايتی مديريتی آنها است . در عين حال اختلافات
اصول گرايان را نيز در تضعيف پايگاه اجتماعی شان نبايد از نظر
دور داشت. عنصر ديگری هم در رد صلاحيت فله ای داوطلبان موثر
است، آن احساس امنيت اصول گرايان از گزارش جامع سازمان های
اطلاعاتی آمريكا درباره موضوع هسته ای ايران است. گزارشی كه
پيرو مذاكرات و همكاری های گسترده و امنيتی ايران و آمريكا در
عراق صورت گرفت، مسئله جنگ را تا حدود زيادی منتفی و حتی گسترش
تحريم های اقتصادی را نيز با دشورای هايی مواجه كرده است. بدين
ترتيب به نظر می رسد اقتدارگريان راهبرد سازش در خارج و سركوب
در داخل را انتخاب کرده اند، زيرا حداقل در كوتاه مدت، نگرانی
جدی از آمريكا احساس نمی کنند. بنابراين به تضييع حقوق منتقدان
خود و در راس همه اصلاح طلبان پرداخته اند.
اگر اين استراتژی جواب می داد انقلاب اسلامی در ايران اتفاق نمی
افتاد و هنوزخاندان پهلوی در ايران حكومت می كرد . علاوه بر
اينكه شرايط ملی و بين المللی برای ايجاد انسداد و برگزاری
انتخابات نمايشی و تشكيل مجلس فرمايشی روز به روز دشوارتر می
شود. خصوصا به دليل شكسته شدن انحصار اطلاع رسانی توسط حکومت
ها .
مقصر اصلی در رد صلاحيت ها ابتدا دولت احمدی نژاد و در مرحله
بعدی آقای جنتی و دوستان ايشان در شورای نگهبان هستند. درست
است كه آنها مقصر اصلی هستند اما در اين ميان رانت خواران
سياسی و كسانی كه در رقابت های انتخاباتی دوپينگ كرده و
داوربازی را وام دار خود می كنند و به روش های غير اخلاقی و
غير قانونی مسابقه يك اسبه ای را ترتيب می دهند و رقبای خود را
رد صلاحيت می کنند، شريک جرم آقايان احمدی نژاد و جنتی هستند.
برای مثال آقای علی لاريجانی از ضرورت آشتی ملی و تشكيل دولت
وفاق ملی سخن می گويد اما برادرش آقای صادق لاريجانی پا به پای
آقای جنتی صلاحيت داوطلبان اصلاح طلب يا مستقل که رقبای برادرش
در اين انتخابات هستند را رد می کند.
اينکه آقای جواد لاريجانی برای جلب حمايت بيگانگان از نامزد خود
به لندن سفر می کند و نيز اينکه آقای صادق لاريجانی به قلع و
قمع داوطلبان می پردازد، مستقل از رای و اراده ما کار می کنند،
اما رای آوردن يا نياوردن علی لاريجانی دست مردم است .
از آقای حداد عادل انتظاری نيست. اساسا ورود وی به مجلس ششم غير
قانونی و غير اخلاقی بود و اگر از مجلس حقوقی دريافت كرده باشد
به نظر من حرام بوده است، چرا كه وی به ناحق جايگزين آقای
عليرضا رجايی در مجلس ششم شد. بنابراين از وی انتظار اعتراض به
حذف رقبای خود نمی رود زيرا افرادی مانند او هرگز متعرض رانت
خواری سياسی نشده اند، اگر چه به عنوان رييس مجلس لازم است
ظاهر امر را رعايت و رد صلاحيت فله ای را محکوم کنند.
آقايان باهنرو احمد توكلی نيز بايد تکليف خود و مردم را روشن
کنند و توضيح دهند که چرا آنان با سكوت خود عملا اين روش يعنی
حذف رقبا و رانت خواری سياسی و دوپينگ سياسی را تائيد می كنند.
در حقيقت تنها کسانی که در رقابت آزاد با اصلاح طلبان توان جلب
آراء کافی مردم را ندارند، از رد صلاحيت رقبای خود خشنودند و
به آن اعتراض نمی کنند !
به آقای احمدی نژاد نمی پردازم كه نگران سلامت انتخابات در
آمريكا بود و خواهان اعزام ناظران به آن كشور شد. حال آنكه
برای نخستين بار هيات های اجرايی پيشنهادی فرمانداران دولت وی
داوطلبان را قلع و قمع وبلكه سلاخی كرده اند .
معتقدم سلاخی داوطلبان تنها شکست اصولگرايان نبود بلکه اعلام
ورشكستگی آنان است. اصول گرايان با دست های آلوده در اين
انتخابات حاضر می شوند؛ اگر رد صلاحيت فله ای داوطلبان را صريح
و آشکارمحکوم نکنند.
رفتار انتخاباتی مردم می تواند چنان درسی به اصول گرايان بدهد
كه آنان را مجبور به پذيرش و رعايت قواعد رقابت های انتخاباتی
كند. مردم شريف ايران بايد توجه كنند تنها
30 سال طول كشيد تا خلافت
پس از رحلت پيامبراكرم به سلطنت
مطلقه و موروثی تبديل شد. اگر جامعه ما هوشيار نباشد
هيچ بعيد نيست كه اصول گرايان به نام دولت اسلامی استبداد دينی
ايجاد و اساسا برگزاری انتخابات را منتفی كنند و همچنان كه آيت
الله توسلی رئيس دفتر امام (ره) كه نامزد اصلاح طلبان در
انتخابات ميان دوره ای خبرگان است فرمودند انحرافات ايجاد شده
پس از رحلت امام(ره) خدای نا كرده نهادينه می شود و آثار شوم
خود را بر جای می گذارد.
رد صلاحيت ها چنان وسيع و غير قابل دفاع است که اکنون هيچ کس
حاضر نيست مسووليت آن را بپذيرد وعلنا ازآن دفاع کند. بر عکس
اصولگرايان اعلام می کنند اين رد صلاحيت ها موقتی است و بايد
تا اظهار نظر هيات های نظارت صبر کرد .
اگر قرار است ايران با روش های استبدادی اداره شود چه ضرورتی
دارد اين كار به نام اسلام و روحانيت صورت بگيرد؟ تا كنون
افتخار روحانيت شيعه آن بوده است كه ازيك سو پای هيچ قرارداد
استعماری را امضا نكرده و از سوی ديگر پيشتاز مبارزات رهايی
بخش استقلال طلبانه و عدالت جويانه بوده است. ولی اكنون
روحانيون معدودی مانند آقای جنتی با عملكرد خود چهره ای
غيردموكرات؛ بسته و هراسان از آزادی از روحانيت شيعه ارائه می
كنند، به گونه ای كه اکنون با نظاميان سكولار تركيه كه استاد
كودتاهای نظامی بوده اند در برپايی انتخابات آزاد و رعايت حقوق
رقبای مسلمان خود غير قابل مقايسه اند . » |