جهان

        www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

هم درايران و هم در امريکا انتخابات آرايش جنگی دارد
ايران ميان دو انتخابات
مجلس شورا- کاخ سفيد
افسانه نگاهی
با اعلام "هاکابی" بعنوان معاون رئيس جمهور و "ليبرمن" بعنوان وزير خارجه
کابينه "مک کين" از سد دمکرات ها گذشته و وارد کاخ سفيد خواهد شد!

 
 
 
 

 

پشت همه بحث هائی که پيرامون ترکيب آينده مجلس ايران و انتخابات آن جريان دارد، تدارک حوادث آينده خوابيده است. يعنی می خواهند مجلسی برای شرايط جنگی و اتمی تشکيل بدهند. هيچکس اين را نمی گويد و برای اين کار يک نام رمز درست کرده اند بنام "اصولگرائی" و "اسلام پذيری". ترکيب اين دو، يعنی قبول بی چون و چرای سياست های نظامی و رفتن به سوی عواقب برنامه های اتمی- نظامی. از نظر من، اين "لُب" کلام است و بقيه مسائل متاثر ازآن يا مرتبط با آن.

جالب اينست که در امريکا نيز انتخاباتی که برای رفتن به کاخ سفيد در جريان است و تدارک ديده می شود، همين مضمون را دارد. يعنی آماده شدن امريکا برای يک دوره کامل تر نظامی و حتی جنگی. در ايران رقبا و مخالفان سياست های اتمی و حاکميت سپاهی ها را چنان از دم تيغ گذرانده اند که يک مکلای تازه به چل چلی رسيده بنام کدخدازاده که سخنگوی شورای نگهبان است می گويد مهم نيست که کسی روحانی باشد يا روحانی نباشد. مهم اينست که متعهد به اسلام باشد. اين تعهد به اسلام، همان نام رمز سياست اتمی و نظامی است. همين بازی در امريکا هم جريان دارد، منتهی نه با آن روش های چماقی مرسوم در جمهوری اسلامی، بلکه با زيرکانه ترين روش ها. به همين دليل خطر کم شرکت کردن مردم در انتخابات مجلس آينده ايران، به هيچ وجه در امريکا مطرح نيست و باحتمال زياد به گونه ای برنامه ريزی کرده اند که در اين دوره بيش از دوره های گذشته مردم در انتخابات رياست جمهوری شرکت خواهند کرد.

من در گزارش های قبلی خودم در باره انتخابات رياست جمهوری امريکا گوشه ای از اين بازی را نوشته ام، اين بار و در اين گزارش می خواهم درباره چشم اندازهای ديگر بنويسم.

لولوی ايران را بار ديگر دارند باد می کنند و به گمان من در ماه های آينده با ترتيب دادن حوادثی و در چاله انداختن سپاه و احمدی نژاد، اين لولو را چنان باد خواهند کرد که مردم امريکا برای ترکاندن آن حاضر شود رئيس جمهوری را با "جوالدوز" به کاخ سفيد بفرستند.

پيروزی های اخير "مک کين"، پس از پيش انتخابات سه شنبه بزرگ که پشت سر گذاشته شد، اکنون می رود تا با مانورهای سياسی مهمی همراه شود. من دراين گزارش نمی خواهم در باره دمکرات ها چيزی بنويسم. هم در گذشته نوشته ام و هم در آينده بيشتر خواهم نوشت، بحث من دراين گزارش بازی ديپلماتيک داخلی "مک کين" و جمهوريخواهان است. جمهوريخواهان به دو جناح تقسيم شده اند با دو کانديدا، که يکی از آنها مک کين است. جناح دوم، مک کين را متهم به ليبرال بودن می کند. اين ليبرال بودن را بايد شکافت تا معلوم شود از آن سهمی به جمهوری اسلامی نمی رسد. مک کين موافق فشار اقتصادی بيشتر به مردم امريکا نيست و به همين دليل متهم به ليبرال بودن است، و الا در سياست خارجی هيچ بهره ای از ليبرال بودن نبرده است. او در شمال امريکا که پايگاه سنتی دمکرات هاست، در سه شنبه بزرگ توانست نه تنها پيروز شود؛ بلکه بخشی از آرای دمکرات ها را نيز به خود اختصاص بدهد. می ماند جنوب امريکا که رقيب او "هاکابی" از حزب جمهوريخواه رای دارد. يعنی "هاکابی" که دقيقا يک کشيش مرتجع را تداعی می کند و حزب الله حزب الله است. او با جنگ و تهاجم مخالف نيست، بلکه در سياست داخلی طرفدار فشار اقتصادی به مردم و ترويج سنت های کليسائی است.

گام بعدی "مک کين" شعار وحدت حزب جمهوريخواه است که از هم اکنون زمزمه آن را شروع کرده است. اين وحدت به آسانی بدست خواهد آمد. به اين ترتيب که "مک کين" بر خلاف دو کانديدای دمکرات که با هم کنار نيآمده اند، با رقيب حزب خود به آسانی کنار خواهد آمد و او را معاون خود اعلام خواهد کرد. با اين انتخاب، او نه تنها رای شمال امريکا را دارد، بلکه رای جنوب را هم بدست خواهد آورد و فاتح کاخ سفيد خواهد شد. سناتوری با سابقه جنگی، مجروح و اسير جنگی ويتنام، که دستهايش را به آسانی نمی تواند تا شانه هايش بالا بيآورد و هر بار که اين ناتوانی که ناشی از دوران اسارت و زندان است را در مقابل تلويزيون به نمايش می گذارد، احترام و آراء بيشتری از مردم عادی را جلب می کند.

تاکنون و بدليل حرکت سايه به سايه "ليبرمن" در پشت "مک کين" اين گمان وجود داشت که مک کين او را معاون خود اعلام خواهد کرد، اما بنظر من، مک کين سياستمدارتر و با تجربه تر از آنست که ليبرمن را معاون خود کند. در کارنامه او، يک دوره همکاری با "ال گور" معاون کلينتون و رقيب جورج بوش در انتخابات 8 سال پيش امريکا ثبت است. اما مک کين او را از کف نخواهد داد. او وزيرخارجه ای مهاجم و طرفدار حمله به ايران و تغيير حکومت در ايران است که جايش در کابينه مک کين است. دشوار بتوان تصور کرد که دمکرات ها بتوانند اين ترکيب را شکست بدهند!

بنظر من، نه تنها سياستمداران کارکشته امريکا، بلکه مطبوعات اين کشور هم بتدريج متوجه شده اند باد در کدام پرچم است. به همين دليل مديراداره اطلاعات ملی امريکا"مايکل مک کانلی"، پس از سه شنبه بزرگ، عملا يک خط قرمز روی گزارش قبلی سازمان های اطلاعاتی امريکا مبنی بر متوقف شدن برنامه های توليد سلاح اتمی در جمهوری اسلامی از سال 2003 کشيد و حتی پا را فراتر از آن گذاشت. او دندان تيز امريکا را نشان چين و روسيه نيز داد و در مصاحبه اش گفت: «روسيه و چين مانند القاعده، عراق و ايران منبع تهديد خارجی برای آمريکا هستند.»

به اين ترتيب، اگر بنويسيم "ايران ميان دو انتخابات" اصطلاح مناسبی را برای سرانجام انتخابات مجلس آينده ايران و کاخ سفيد امريکا انتخاب کرده ايم.