نمی دانم مایه تاسف است یا باید این را طبیعی دانست که «صدای
بحران به گوش افراد عاقل می رسد». اینکه دولت کنونی هم با بخش
مهمی از نخبگان و از جمله نیروهای اصلاح طلب مشکل دارد، ناشی
از همین امر است. وقتی اقتصاددانان نامه یی می نویسند که این
راه پیش گرفته شده به تورم می رسد، بر همین اساس است. ولی آقای
احمدی نژاد تا خودش تجربه نکند، قبول ندارد و تجربه های جاری
دنیا برایش ملاک نیست. در مجلس نیز به همین شکل شاهد برداشت
های مکرر از صندوق ذخیره ارزی بودیم که باعث افزایش حجم
نقدینگی موجود است. بنابراین میتوان بر این مدعا پای فشرد که
«مشکل مدیریت» مشکلی است که کاملاً در دولت کنونی، روی خودش را
نشان داده است. در این شرایط، مجلس هشتم می توانست دریچه خروج
نظام از وضع فعلی مدیریت باشد. حداقل کار این است که بگذاریم
در مجلس هشتم حتی به صورت کنترل شده نسیمی بوزد و حرف مخالف هم
زده شود و مردم حس کنند مجلس زنده است که ظاهراً به نظر می رسد
تصمیم بر این گرفته شده که این دریچه
باز نشود یا دست کم ردصلاحیت گسترده نامزدهای اصلاح طلب
در هیات های اجرایی و نظارت این مساله را نشان می دهد. بر این
مبنا می توان دو ارزیابی از آینده ارائه داد؛ نخست برای کلیت
کشور و دوم برای اصلاح طلبان یا حداقل بخش مهمی از آنان که
ظاهراً تصمیم برای حذف آنها از ارکان حکومت و ممانعت از
ورودشان به انتخابات جدی است. در صورت عدم اصلاح وضع موجود
ردصلاحیت ها، چیزی که برای کشور اتفاق خواهد افتاد این است که
ظواهر امر حفظ خواهد شد و مشکل مدیریت در ابعاد مختلف شدیدتر
می شود. این ادعایی نیست که صرفاً از سوی اصلاح طلبان مطرح شده
باشد. بزرگان جناح اصولگرا هم به خوبی می دانند که مدیریت
یکسویه گروه آقای احمدی نژاد مدیریتی است که کشور را روز به
روز بیشتر در بحران فرو می برد و حتی اگر تمام جناح راست هم به
کار گرفته شود، باز معلوم نیست این کار به نتیجه برسد. در
واقع، ما اگر مجموع توان مدیریتی کشور را هم به کار بگیریم،
باز در مدیریت پایین هستیم. منظورم این نیست که در دوران دولت
های قبلی نوابغ مدیریت را داشته ایم، ولی حداقل فضای بازتر و
گسترده تری وجود داشت که در آن، یک کارشناس از اظهارنظر شخصی
خودش نگران نبود و می توانست کنار یک وزیر بنشیند و پیشنهادهای
خود را مطرح کند؛ چه آن وزیر قبول کند چه نکند. ولی امروز
وضعیتی که ما می بینیم این است که کارشناس باید حرفی زده باشد
که وزیر بپسندد و وزیر هم باید حرفی بزند که رئیس جمهور
بپسندد.اما در صورت ادامه وضع موجود در ردصلاحیت ها و ممانعت
از ورود همه یا بخش مهمی از اصلاح طلبان به عرصه رقابت، نتیجه
یی که اتفاق خواهد افتاد، یک دوره
چهار تا ده ساله بسیار مبهم است. اصلاح طلبان البته می
توانند در گوشه و کنار جامعه مدنی بنشینند و تا جایی که درها
به روی آنها بسته نشود، مسائل را رصد کنند. البته این رصدکردن
وضع موجود هم در جامعه ما با مشکل مواجه است.
...
به هر شکل، وضعیتی که بر روند کلی اداره کشور (به طور عام) و
انتخابات (به طور خاص) حاکم شده، نوعی فضای دلمردگی است که
کشور را دربرگرفته و تبعات این فضا، به مراتب از دیگر تبعات
وضع موجود (و از جمله حذف اصلاح طلبان و منتقدان) خطرناک تر و
بدتر است و متاسفانه با تداوم روند موجود، این یأس و دلمردگی
به همه بخش ها تسری پیدا کرده است.(خلاصه شده و برگرفته از
اعتماد) |