سازمان فدائيان اکثريت، با صدور بيانيه ای ارزيابی های خود را از انتخابات مجلس هشتم اعلام داشت. در بخش هائی از اين بيانيه آمده است:

جريان اصولگرا-  زير اين عنوان دو جريان راست افراطی و راست سنتی فعاليت ميکنند. در انتخابات شوراهای محلی آندو جريان حکومتی جداگانه برآمد کردند. جريان وابسته به احمدی نژاد به تصور اينکه صاحب ۱۷ ميليون رای است از ائتلاف با راست سنتی سرباز زد. اما اين جريان در انتخابات شورای محلی شکست سختی خورد و راست سنتی به پيروزی نسبی رسيد. انتخابات شوراهای محلی زنگ خطری برای راست افراطی و بويژه جريان احمدی نژاد بود.
راست افراطی بيم آن را دارد که همانند اصلاح طلبان حکومتی در سراشيب سقوط قرار گيرد. لذا پيروزی و شکست در انتخابات آتی مجلس برای راست افراطی از اهميت زيادی برخوردار است.

راست افراطی از يکطرف از حمايت تام شورای نگهبان برخوردار است، وزارت کشور را در اختيار دارد، سپاه پاسداران و ولی فقيه حامی آن است و از طرف ديگر موقعيت دشواری در انتخابات دارد.

 اگر تا قبل از انتخابات رياست جمهوری دوره نهم، راست افراطی شناخته شده نبود و شعارهای آن برای گروههائی از جامعه جذابيت داشت، امروز راست افراطی تنها شعار، برنامه و چهره های جديد نيست. شعارها و برنامه اين جريان در چند سال گذشته در عمل محک خورده است. راست افراطی هم در مقام قوه مقننه و هم در جايگاه قوه مجريه کارنامه مردودی ارائه داده است. اکثريت مردم سياستهای جريان حاکم را در زندگی روزمره تجربه کرده و دريافته اند که روی کار آمدن جريان راست افراطی برای کشور ما پيآمدی جز افزايش تحريم های بين المللی و خطر حمله نظامی، تشديد سرکوب، گسترش فقر، فساد و بيکاری و تعميق شکاف طبقاتی نداشته است.

احمدی نژاد و ياران او اين بار دريافته اند که به تنهائی قادر به پيروزی در انتخابات نيستند. بهمين خاطر پذيرفتند که با ساير دستجات راست افراطی و جريان راست سنتی وارد ائتلاف در انتخابات آتی شوند. آنها با برگزاری نشتهای متعدد، جبهه متحد اصولگرايان را تشکيل داده اند.

ائتلافی بر اساس برنامه جريان محافظه کار اصلاح طلبان شکل گرفته است. ائتلاف بزرگ از مشارکت تا کارگزاران را در بر ميگيرد.

ارزيابی اصلاح طلبان حکومتی اين است که ذهنيت مردم با توجه به عملکرد جريان حاکم تغيير کرده و برخوردها نسبت به اصلاح طلبان در بين برخی گروههای اجتماعی مثبت تر شده است. بنظر آنها انتخابات شوراهای محلی اين امر را نشان داد. اصلاح طلبان با توجه به تغييرات در ذهنيت مردم و گسست گروههائی از جامعه از جريان راست افراطی و با در نظر گرفتن ائتلاف بزرگ که نيروی آنها را متحد کرده است، اميدوارند که در انتخابات آتی به پيروزی هائی نائل آيند. نگرانی آنها رد صلاحيت کانديداهاشان توسط شورای نگهبان است.

نهضت آزادی و نيروهای ملی ـ مذهبی اميد چندانی برای تائيد صلاحيت کانديداهای خود در انتخابات آتی ندارند. لذا حرکت مستقلی از جانب آنها برای ارائه ليست مشاهده نميشود. ولی آنها منتظر وضعيت ائتلاف اصلاح طلبان حکومتی و برخورد شورای نگهبان با ليست کانديداهای آنها هستند. اگر شورای نگهبان کانديداهای اصلاح طلبان را بصورت گسترده رد صلاحيت نکند، انها باحتمال از ليست اصلاح طلبان حمايت خواهند کرد.

در بين ساير فعالين سياسی داخل کشور حرکت مشخصی در رابطه با انتخابات مشاهده نمی شود. تنها اقدامی که توسط عده ای از اين نيروها صورت گرفته است، تشکيل کميته انتخابات آزاد و تدوين معيارهای بيست گانه آن است.

در انتخابات آتی خامنه ای و جريان حاکم کوشش خود را بکار خواهند گرفت که مجلس شورا برای دومين بار دست اصلاح طلبان حکومتی نيافتد و اصلاح طلبان در آن دست بالا را پيدا نکنند.

اگر ائتلاف جريان های راست افراطی و راست سنتی شکل گيرد و آنها ليست واحدی را تنظيم کنند، باحتمال زياد جبهه متحد اصولگرايان با کمک صدا و سيما، وزارت کشور، شورای نگهبان و حزب پادگانی نتايج انتخابات را بسود خود رقم خواهد زد.

اين احتمال وجود دارد که وزن عناصر منتقد در بين اصول گرايان و کانديداهای حزب اعتماد ملی در ترکيب نمايندگان مجلس آتی افزايش پيدا کند.

سپاه پاسداران اين بار هم قصد دارد که فرماندهان خود را بر کرسی های مجلس بنشاند. از مدت ها قبل برای چنين حضوری تدارک استعفای شماری از فرماندهان سپاه (50 تن) ديده شد.
ما از انتخابات آزاد، دمکراتيک و سالم که با فراهم بودن شروط مندرج در منشور بيست ماده ای "کميته دفاع از انتخابات آزاد امکان پذير است"، دفاع و برای تحقق آن مبارزه می کنيم. انتخابات در جمهوری اسلامی همواره غيردمکراتيک بوده و شورای نگهبان حتی بخشی از "خودی ها"ی حکومت را هم در هر انتخابات رد صلاحيت می کند. قوانين موجود جمهوری اسلامی و نظارت استصوابی شورای نگهبان امکان برگزاری انتخابات آزاد را منتفی ميکند.

آنچه در ماههای مانده به انتخابات مطرح است، شرکت در کارزار انتخاباتی با هدف ارائه راههای برون رفت از بحران هسته ای، طرح آزاديهای سياسی و اجتماعی، حقوق بشر، دمکراسی و عدالت اجتماعی و مطالبات گروههای مختلف اجتماعی در عرصه سياسی، صنفی، اجتماعی و فرهنگی است.

بايد کوشيد راههای برون رفت از بحران هسته ای و مبارزه برای صلح، آزادی، دمکراسی و عدالت اجتماعی به مسئله اصلی در کارزار انتخاباتی تبديل شود.