احمدی نژاد روز دوشنبه لایحه بودجه سال هشتاد و هفت را - البته
اینبار هم با تاخیر- جهت بررسی و تصویب به مجلس تحویل داد و
امروز قرار است سرمای بی سابقه ایران را بحث های تند و جدی
مجلس بر سر این لایحه گرم کند! مجلس هفتم چنین نفسی خواهد
داشت؟ و یا روبوسی نزدیک به دست بوسی شمار زیادی از نمایندگان
در روز دوشنبه، بصورت چاپلوسی برای راه یافتن به مجلس هشتم
جلوه خواهد کرد؟ این درحالی است که در این لایحه مواردی وجود
دارد که بشدت جای نگرانی دارد و باید روی آن دقیق شد.
1- در مناظره اخیر دکتر ستاری فر با رهبر رییس سابق سازمان
مدیریت مهمترین پرسشی که از سوی ستاری فر مطرح و رهیر به عنوان
نماینده دولت از پاسخ به آن عاجز ماند سوال در مورد محل هزینه
شدن بیش از یکصد و بیست ملیارد دلار درآمد ارزی است که باید در
صندوق ذخیره ارزی موجود باشد اما هیچ اثری از آن نیست.با توجه
به این خیانت آشکار دولت و بر باد دادن این ثروت هنگفت ملی با
توجه به اینکه قیمت فروش هر بشکه نفت در سال آینده در بودجه
حدود چهل دلار (39.7) در نظر گرفته شده که اگر پیش بینی
کارشناسان نفتی در مورد سیر صعودی قیمت نفت در سال آینده را
نادیده گرفته و بر اساس قیمت امروز نفت یعنی بشکه ای یکصد دلار
با تولید 4.2 میلیون بشکه در روز بخواهیم میزان ارزی را که از
صادرات نفت و گاز نصیب کشور میشود را محاسبه کنیم حداقل مبلغی
در حدود دویست ملیارد دلار خواهد بود که با توجه به لایحه
بودجه این پول هنگفت نیز نه تنها بر سر سفره مردم دیده نخواهد
شد بلکه به یکصد و بیست ملیارد دلار مفقود شده قبلی خواهد
پیوست.
2-طی دو سال گذشته با افزایش بیش از دو برابری حجم نقدینگی در
کشور نرخ تورم به شدت افزایش یافته که بیش از همه طبقات فقیر
جامعه دچار آسیبهای جبران ناپذیری از آن شده اند .که البته بخش
عمده این افزایش نقدینگی به دلیل وامهای کلانی بود که به دستور
دولت و از طریق بانکها به اسم طرحهای زود بازده و غیره در
اختیار طبقه سرمایه دار کشور قرار گرفت اما پس از انکار دو
ساله دولت در مورد افزایش کمر شکن نرخ تورم دولت ناگهان به
این نتیجه رسیده است که نرخ تورم بالاست و در بودجه سال آینده
باید سیاست انقباضی پیش گرفته شود اما این سیاستهای انقباضی نه
تنها طبقه مرفه و عاملین اصلی افزایش نقدینگی ر ا هدف قرار
نداده بلکه علی رغم پیش بینی دولت در مورد نرخ تورم 16 درصدی
سال آینده در لایحه بودجه حداکثر 6 درصد افزایش حقوق برای
کارکنان دولت و به تبع آن احتمالا در مورد حقوق کارگران در
نظر گرفته شده است که نشان میدهد نه تنها بودجه کارگران و
کارمندان در سال آینده افزایش پیدا نکرده بلکه اگر پیش بینی
نرخ تورم از سوی دولت همچون دو سال گذشته دور از واقغیت نباشد
و نرخ تورم 16 در صد باشد حداقل ده درصد از قدرت خرید اکثریت
جامعه کاسته میشود.و به این ترتیب طبقه متوسط و پایین جامعه هم
چوب را خورده اند و هم پیاز را .هم گرانی و تورم دوسال گذشته
را بدون اینکه هیچ منفعتی شامل انها شده باشد تحمل کرده اند و
هم از این پس به دلیل کاهش حقوق و مزایا از سوی دولت برای
مقابله با تورم دچار آسیب جدی خواهند شد.
3-در لایحه بودجه سال آینده به گفته احمدی نژاد درآمدهای
مالیاتی 23 درصد رشد خواهد داشت که با توجه به شفاف نبودن
درآمد افراد در ایران و وجود اقتصاد زیرزمینی که بررسی و تشخیص
آن برای دولت غیر ممکن است عملا تنها دو طبقه کارمند و کارگر
جامعه هستند که به دلیل شفاف بودن میزان درآمدشان بزرگترین
قربانی این افزایش درآمدهای مالیاتی دولت در سال آینده خواهند
بود.
4-احمدی نژاد با افتخار اعلام کرده که در همین بودجه به اصطلاح
انقباضی "براي اولين بار براي ساخت حوزهها و مدارس علميه و
مساجد، رقم قابل توجهي اختصاص
يافته كه 30 ميليارد تومان براي مصلاها و 60 ميليارد تومان
براي مساجد در نظر گرفته شده است."که به راستی جای سوال دارد که در جامعه ای که در
هر مسجد آن هنگام نماز جماعت به طور میانگین ده نفر هم حاضر
نمیشوند اما از سوی دیگر معلمان بسیاری وجود دارند که در سطح
کشور در سخت ترین شرایط انهم به طور قراردادی و نه رسمی مشغول
تدریس هستند و ماههاست که حقوق خود را دریافت نکرده اند و
فرزندان این مرز و بوم در نقاط بسیار محروم بدون داشتن حتی
سرپناهی به عنوان کلاس مشغول تحصیل هستند کدام ضرورت دولت را
بر آن داشته تا چنین بودجه عظیمی را برای ساختن مساجد در نظر
بگیرد؟
به این ترتیب به نظر میرسد در بودجه سال آینده نه تنها
بزرگترین غارت ثروتهای ملی کشور تدارک دیده شده بلکه قصد آن
دارند تا بخش عمده ای از جامعه که طی دو سال اخیر آرزویی شبیه
خانه دار شدن دیگر برایش به یک رویای دست نیافتنی تبدیل شد را
به جایی برسانند که داشتن یک شکم سیر نیز از این پس برای آنها
خواب و خیالی بیش نباشد و سیکل معیوب فقر،فساد،فحشا،اعتیاد روز
به روز تشدید شده و بنیانهای جامعه را بیش از گذشته دچار
فروپاشی کند.
اینکه اگر قرار باشد انتخابات آینده در فضای نیمه آزاد برگزار
شود چطور دولت و مجلس تن به این لایحه بودجه داده اندکه مطمئنا
بسیاری از مردم را از آنها رویگردان خواهد کرد سوال مهمی
است.اینکه آیا به انها در مورد فرمایشی بودن انتخابات تضمینی
داد ه شده یا خیر که دولت و مجلس اینگونه بی تفاوت از کنار
نارضایتی جامعه عبور میکنندسوال مهمی است که باید برای آن
پاسخی یافت اما سوال مهمتر این است که به راستی از جامعه ای که
اینچنین سال اینده زیر چرخهای تورم،گرانی و فقر له خواهد شد چه
چیز بر جای خواهد ماند؟
|