|
برف و سرما، خواه نا خواه تمام خواهد شد، اما رو سياهی فاجعه
ای که 10 روز است مملکت را فلج کرده برای هميشه بر چهره دولتی
که با حمايت بيت رهبری و شورای نگهبان بر سر کار آمد خواهد
ماند.
رئيس دولتی که تکليف اسرائيل و امريکا را می خواست روشن کند و
رهبری که فرماندهان سپاه پاسداران او را رهبر جهان سوم لقب
داده اند و سفر شاهنشاهی اش به شهر يزد آشکارا نشان داد که می
خواهد سرازيری سال 1355 شاه را طی کند، زير بارش 10 روز برف و
سرما وا ماندند. ادعاهای شاه نيز با زلزله طبس نقش بر آب شد.
دولت و حاکميتی که با ادعاهای بزرگ بزرگ اتمی و نظامی زير بار
10 روز برف و سرما زمين گير شد، ادعای مقابله ومقاومت در برابر
حمله سراسری نظامی به ايران را دارد! سرما و برف 10 روز اخير،
يک هزارم آنچه که بر سر مردم يوگسلاوی در جريان بمباران آن آمد
نيست و آنچه با ماجراجوئی و ادعاهای نظامی و بلند پروازی
های رهبر و احمد جنتی و فرماندهان سپاه ممکن است بر سر ايران
بيايد با 10 روز برف و سرما و بمباران يوگسلاوی قابل مقايسه
نيست.
تهران همه ايران نيست، اما پايتخت است و بيشترين امکانات در آن
متمرکز. حال اين پايتخت 10 روزاست با يک برف بزرگترين فرودگاهش
فلج است، ادارات و مدارسش تعطيل، وسائط نقليه اش فلج و مردمش
در گوشه های خانه زير چارپايه ها و ميزهائی که روی آن لحاف و
پتو انداخته اند و زيرش لامپ برقی روشن کرده و يا بخاری برقی
گذاشته و به زير آن پناه برده اند. واقعيت ايران همين وضع
موجود است که مردم در اين روزها می بينند، نه آن ادعاها که
رهبر در برابر دستچين شدگانی که بخدمتش برده شده اند می کند و
يا در نماز جمعه ها، امام جمعه های دائم و موقت می کنند!
ده روز است فرودگاه خمينی در تهران فلج است. نه فقط فلج، بلکه
همه آنها که در اين روزها، اين فرودگاه را ديده اند تبديل آن
به يک زباله دانی را گواهی می کنند. اين همان فرودگاهی است که
سپاه پاسداران با پرواز شکاری بمب افکن ها بر فراز آن اجازه
نداد دولت خاتمی آن را افتتاح کند زيرا می خواست خود دراختيار
داشته باشد. فضولات مستراح های آن تا راهروهای ارتباطی پيش
آمده است. مسافرانی که ساعت های متمادی در آنجا گير کرده اند و
نه امکان پرواز دارند و نه امکان بازگشت به خانه (بدليل نداشتن
وسيله نقليه) گاه تا دو روز چيزی برای خوردن نداشته اند. يک
گيشه و يا مغازه و يا دوره گرد برای فرودختن نان خالی هم در
فرودگاه خمينی يافت نشده است.
نمايندگاه خفقان گرفته مجلس هفتم که بيشترشان در انتظار انتقال
به مجلس هشتم هستند و امام جمعه هائی که دو روز پيش برای جهان
از پشت ميکرفن تعيين تکليف کردند، کوچکترين اشاره ای به اين
واقعيات نمی کنند و نکرده اند. رهبر نيز در سخنرانی اول ماه
محرم، باد در گلو، همه را تهديد کرد تا تن به يک انتخابات
فرمايشی ديگر بدهند و برای اين هدف همه چيز گفت و ادعا کرد،
اما کوچکترين اشاره ای به فاجعه ای که 10 روز است مملکت را
فلج کرده نکرد!
دولت امام زمان، که می خواست جاده اتوبان از جمکران به تهران
بکشد تا امام زمان از طريق اين جاده زودتر به تهران برسد،
يگانه هنری که بخرج داده برکناری اين و آن وزير و مقام مرتبط
با جاده ها و فروگاه ها و سوخت رسانی است. عوامفريبی پشت
عوامفريبی. انگار برکناری اين و آن برای مردم گاز و برق و
انرژی و نان و راه و جاده می شود!
آخرين تصميم در ادامه تصميمات قبلی، برکناری رئيس فرودگاه
خمينی بنام "باقريان" که از سرداران سپاه بايد باشد بود. "خلعت
زاده" را که معاون برنامه ريزی و پشتيبانی فرودگاه بين‌المللی
خمينی است و او نيز بايد از وابستگاه سپاه باشد فعلا بعنوان
سرپرست اين فرودگاه منصوب شد.
فاجعه در شهرستانها وسيع تر از تهران است.
مردم به پيک نت نوشته اند:
در هفته قبل، قبل از اينکه برف شروع شود رفتم تبريز، و گرفتار
شدم. نه پرواز بود نه ماشين نه قطار. بعد از 4 روز توانستيم
با يک پرواز 2 نصف شب که از سوريه می آمد برگردم تهران.
هواپيمای پرواز سوريه در باند فرودگاه خمينی راحت نشست اما
جاده ها و باندهای داخله فرودگاه، يعنی جاهائی که با ماشين می
توانند تا دم هواپيما آنها را تميز کند، زير برف مانده بود.
اين جاده ها تا پله ای که مردم از اتوبوس پياده می شوند زير
برف است. برف تا جلوی سالن ها را بسته. چرخ دستی ها تا چند
خيابان آنطرف تر فرودگاه در خيابان ولواند. ماشين در پارکينگ
سر باز فرودگاه و خيابان های اطراف آن زير برف مانده و تا کمر
در برف اند. صاحبان آنها هم حتما مثل من يک جائی گير کرده اند.
هيچ تحرکی برای ادامه کار فرودگاه ديده نمی شود. حتی بنظر می
رسد که اين فلج سازی عمدی است. |
