16 آذر نماد تلاش برای استقرار دموکراسی در داخل و
نفی سلطه در نظام بينالملل است و اين در
حالی است كه نظام بينالملل در بسياری از
زمانها به دنبال منافع خويش بوده و در
بسياری از مواقع با مرتجعترين حکومتها
سازش کرده كه نمونه آن رفتاری است که اکنون
با شيخ نشينهای عربی دارند.
جنبش دانشجويی از آن دسته
مفاهيمی است که تعريف روشن و دقيقی از آن نمی توان ارائه کرد؛
چرا كه با توجه به
نوع نگاه فرد تحليلگر، تعاريف و مصداقهای جنبش دانشجويی و
همچنين با توجه به اينکه در چه کشوری از جنبش دانشجويی سخن میگوييم ماهيت آن
متفاوت است؛ از اين رو
نيازهايی که جوامع به آن محتاج هستند و دانشجويان در صدد رفع
آنها برمیآيند طيف
وسيعی را در برمیگيرد.
ازآن جا كه در ايران نمیتوان تعريف دقيقی از جنبش دانشجويی
ارائه
کرد، بايد ويژگیهايی برای اين جنبش برشمرد؛ مهمترين ويژگی
جنبش دانشجويی بايد حفظ فاصله انتقادی از قدرت باشد؛ بدان معنا که نه آنقدر با قدرت و
جريانهای درون آن
همچون احزاب پيوند خورد که مشکلات را نبيند و از آنها استفاده
ابزاری شود و نه آن
قدر دچار گسست شوند که امکان سياستورزی قانونی نداشته باشند؛
بنابراين جنبش دانشجويی بايد از منظر دانشگاه به سياست بنگرد و سياست دانشگاهی
را پیگيری کند كه
در اين صورت به عنوان نيرويی در کنار بازيگران نبوده و
میتواند به نوعی در فراز
جريانات قرار گرفته و بر ميزان تاثيرگذاری خود بيفزايد.
هيچ جنبشی در خلاء
فعاليت نمیکند و بايد به نوعی در کنش ديالکتيکی با محيط
پيرامون خود قرار داشته
باشد. جنبش دانشجويی علاوه بر تاثيرگذاری برتحولات جامعه، به
شدت تاثيرپذير است؛ چرا كه بسياری ازکنشها و حتی هويت جنبش دانشجويی متاثر از
ساختار سياسی جامعه
است؛ از اينرو هميشه اين تاثيرگذاری وجود داشته است.
مهمترين چالش جنبش دانشجويی در
ايران و درسالهای اخيرعدم تعريف دقيق و شفاف از "خود" بوده
است .
فقدان وجود تعريفی مشخص از جنبش دانشجويی در بين دانشجويان
وجود دارد و چون پوششی برتکثرموجود در دانشگاه برای ايجاد نوعی
هماهنگی وجود ندارد، باعث شده درسالهای اخير جريانهای
دانشجويی به راهبردی مشخص برای چگونگی حضوردرعرصه سياست و
کنشگران تاثيرگذار- که قدرت و احزاب بخش مهمی از آن هستند- نداشته باشند
و بعضا افراط و
تفريط هايی در اين عرصه مشاهده شده است.
جنبش دانشجويی در گذشته از وحدت و انسجام بيشتری برخوردار بود
و مسائل جزيی و شخصی دخالتی در فعاليتهای تشکيلاتی نداشت. در حال حاضرمتاسفانه
اختلافات و
چنددستگی، مهمترين آفت جنبش دانشجويی است؛ از اين روضرورت دارد
فعالان دانشجويی با
يکديگر مهربانانهتر برخورد کنند و بدانند که عرصه دانشگاه و
سياستورزی عرصه وسيعی است كه اگر بر پايه اصول حرکت شود کسی
جای کسی را تنگ نمیکند.
يکی از نکات جالب
توجه در ايران و ساير کشورها اين است که بسياری از نخبگان
سياسی و بعضا فکری از
درون جنبش دانشجويی رشد کردهاند؛ بنابراين کسب تجربيات
تشکيلاتی و سياسی در کنار آموختن میتواند فرد را برای برعهده گرفتن مسووليتهای بيشتر
آماده کند. |