با موضع گيری سريع بوش و ديگر مقامات کاخ سفيد
در برابر اعلام خبر رسيدن اولين محموله سوخت اتمی ارسالی روسيه
به بوشهر، که مقامات ايران آن را با خوشحالی اعلام کردند، شايد
عنوان بالا بهترين تفسير اين واقعه باشد.
بوش بلافاصله اعلام کرد که با دريافت سوخت
برای نيروگاه بوشهر، ديگر ايران نيازی به غنی سازی اورانيوم
ندارد، مگر اهداف ديگری داشته باشد. روسيه نيز اعلام کرد که با
ارسال اين سوخت ايران ديگر نيازی به غنی سازی ندارد. تحويل
سوخت اتمی روسيه به ايران بتدريج و طی دو ماه انجام خواهد شد،
اما مهمتر از دريافت اين سوخت، اکنون کارزار و فشار تبليغاتی
سنگينی است که از شب گذشته امريکا در عرصه جهانی آغاز کرد.
احتمالا امريکا با همين برگ برنده، همه کشورهای عضو دائم شورای
امنيت و همچنين حکام اتمی به شمول روسيه و چين را قانع خواهد
کرد که در صورت تمکين نکردن ايران به توقف غنی سازی اورانيوم
همگی همگام شده و قطعنامه سوم را تصويب کنند. بويژه که در
گزارش امنيتی اخير امريکا، تلاش ايران تا سال 2003 برای توليد
سلاح اتمی تائيد شده است.
آيا تحويل سوخت اتمی روسيه به ايران، در
آستانه تصميم نهائی برای قطعنامه سوم ونياز امريکا به همسوئی
همه اعضای شورای امنيت، يک دام بود يا يک پيروزی؟ پاسخ اين
سئوال بستگی به واکنش ايران برای قبول توقف غنی سازی يا ادامه
آن دارد. |