بنياد تحت سرپرستی محمد خاتمی "باران" با انتشار مطلبی روی
سايت اينترنتی خود، اشاره به برخی اطلاعات تاکنون منتشر نشده،
پيرامون موقعيت فعاليت های اتمی ايران در زمان محمد خاتمی کرد.
در اين مطلب آمده است:
در سپتامبر 2003 تعليق غنیسازی اورانيوم برای ايران الزامی شد
و ايران دو سال تعليق غنیسازی را به اجرا در آورد. البته تنها
گازدهی در نطنز تعليق شده بود که دو بار نيز در آستانه لغو اين
تعليق بوديم. در مجموع تعليق
در اختيار ايران بود.
مسئول پرونده اتمی ايران در دوره خاتمی- حسن روحانی- با
افزودن قيد «داوطلبانه» به تعليق غنیسازی آن را از حيطه
"اجبار" و "الزام" در آورده بود و تعليق غنیسازی اورانيوم عملی اختياری و برای نشان
دادن حسن نيت ايران و
همکاریهای خارج از چارچوب ان.پی.تی بود.
در طول مذاكرات هستهيی، وزرای اروپايی به طرفين
ايرانی میگفتند، شما اصفهان را راه اندازی كنيد، نطنز را تا
حدودی راه اندازی كنيد
تا مذاكره آغاز شود و حتی فرانسه و آلمان با راه اندازی يك
پايلوت 164 تايی در نطنز موافقت کرده بودند و تنها انگليس مخالف بود.
هنوز دولت نهم روی کار نيآمده بود که دولت وقت در نامهاى كه روز دوشنبه 23 مرداد 1384 به سفراى
كشورهاى
فرانسه، آلمان و انگليس بعنوان كشورهاى طرف مذاكره كننده در
پرونده هستهيى ارايه
كرد، پيشنهاد اروپا درباره برنامه هستهيى را رد و آن را
توهينآميز و ناقض قانون بينالملل خواند. در همان روز محمد البرادعى، مدير کل آژانس
بينالمللى انرژى اتمى
به اعضاى شوراى حكام ابلاغ كرد كه ايران امروز كار تغذيه خط
فرآورى در يك مركز
تبديل اورانيوم (اصفهان) به اورانيوم خام را آغاز كرده است. به
واقع تعليق در دوره خاتمی شکست و در مدت تعليق هم، ايران به توسعه فنی و ساختاری
مراکز اتمی نطنز و
اصفهان مشغول بود.
علاوه بر آن در آستانه برگزاری نشست شورای حكام
در 23 خردادماه 1384، روزنامه لسآنجلس تايمز مدعی شده بود،
ايران قصد دارد دهها هزار سانتريفيوژ پيشرفته را در تاسيسات نطنز نصب كند. به نوشته
اين روزنامه، ديپلماتهايی كه از برنامهی هستهيی ايران آگاهی دارند، گفتند
نمیتوانند اين
اطلاعات را تاييد كنند، اما تهران سال گذشته اعلام كرد كه قصد
دارد سانتريفيوژهای پيشرفته را به كار گيرد. در آن زمان منابع
خبری غربی گزارش میدادند: تاسيسات نطنز
در 150 مايلی تهران، قلب فعاليت غنیسازی ايران است، و ايران
خواستار نصب بيش از 50 هزار سانتريفيوژ در دو سالن زيرزمينی بزرگ اين تاسيسات است كه
در آنجا میتوانند
مقادير زيادی اورانيوم غنیشده توليد كنند. آن زمان اين
اطلاعات کم و بيش منتشر شده
بود که به برنامههايی برای توليد و نصب 54 هزار سانتريفيوژ در
نطنز در شرف تحقق است.
"مجموعه
فرآوری اورانيوم اصفهان" موسسهای تحقيقاتی با دپارتمانهای
مختلف است؛ در اين مجموعه دو رآكتور آماده به كار وجود
دارد كه يكی رآكتور «صفر قدرت» و ديگری "رآكتوری مينياتوری"
است، به اضافهی مجموعه آزمايشگاههای تحقيقاتی. در كنار
آنها، تاسيسات طرح ملی
UCF
(فرآوری اورانيوم)، طرح توليد فلز زيركونيوم و طرح توليد
ميلههای سوخت نيز در اين محدوده انجام میشود. كارخانهی
UCF،
عبارتست از تبديل كيك زرد و تركيبات ديگر اورانيوم كه
در واقع پايان خط تبديل تركيبات اورانيوم است.
در سال 71 قراردادی بين چين و ايران به مبلغ 110
ميليون دلار، معادل 30 ميليارد تومان بسته شد تا اين كارخانه
در مركز اصفهان بنا
شود كه پس از ارايه نقشههای اوليه، چينیها به صورت يكطرفه
در سالهای 75 و 76 اعلام کردند كه ديگر نمیتوانند اين كارخانه را بسازند و
تلاشها برای ادامه
همكاریها بینتيجه ماند و شرايط به گونهای شد كه كشور با جمع
كردن تعدادی از
متخصصان بسيار جوان در اين پروژه، به موازات ساخت تجهيزاتی كه
گفته میشد هيچ كس نمیتواند آنها را بسازد، به رايزنی با چين ادامه داده و 5/62
ميليون دلار را نقدا
از آنها به دليل قطع همكاریها اخذ كرد.
پس از ساخت و نصب دستگاهها در حدود 74 روز قبل و
بعد از نوروز 1383، سيستم آزمايشی اين تاسيسات راهاندازی شد و
پس از تست كامل
دستگاهها، در مرداد 1384 كارخانه يو سی اف اصفهان،70 درصد
اجرايی توليدات اورانيوم را انجام میداد و به رغم تمامی محدوديتها در مدتی كمتر از
چهار سال اين پروژه
راهاندازی شد.
اهميت اين طرح، مركزيت در چرخه سوخت است؛ اين
نخستين طرح بزرگ ملی معاونت سوخت سازمان انرژی اتمی است و
مانند پلی ميان صنايع
بالادست و پاييندست چرخه سوخت عمل میكند که در دوره اصلاحات
به ثمر نشست. بومی بودن اين طرح و بهرهگيری از حداكثر امكانات
داخلی از ديگر ويژگیهای مهم اين طرح است؛ ايجاد دانش فنی انحصاری با تكيه بر فنآوریهای داخلی و
ايجاد اشتغال برای بيش از 1000 متخصص رشتههای مختلف نيز از
ديگر نكات مثبت اين طرح است.
فرآوری سنگ اورانيوم در
UCF
(تاسيسات فرآوری اورانيوم) انجام میشود. ايران اين تاسيسات را
در اصفهان ساخته و توانايی تبديل اورانيوم را در اين تاسيسات تا مرحلهی
UF6
(هگزافلورايد اورانيوم) دارد. فعاليت
اين تاسيسات از آذرماه سال 1383به حال تعليق در آمده بود.
برنامهريزی سازمان انرژی اتمی ايران بر اين است
كه سالانه حدود 120 هزار تن سنگ را از معدن (ساغند يزد)
استخراج كند، تا اين سنگها
را در كارخانهای در اردكان طبق برنامه به 50 تن كيك زرد تبديل
و استخراج كند و سپس به كارخانهی
UCF
انتقال دهد.
از سوی
ديگر دولتمردان دولت نهم در حالی
از
گزارشها و اظهارات اخير محمد البرادعی
مدير کل آژانس بينالمللی
دال بر عدم انحراف
مواد هستهيی
اعلام شده ايران به سوی
اهداف نظامی
و عدم اثبات نظامی
بودن برنامه
هستهيی
ايران به عنوان پيروزی
ديپلماسی
هستهيی
خود ياد میکنند
که البرادعی
برای
اولين بار در آذر 82 اعلام كرده بود كه فعاليت ايران صلحآميز
است كه آمريكايیها
مخالفت كردند و پس از آن در سال 83 شورای
حكام بر فعاليتهای
صلحآميز ايران صحه
گذاشت كه اگر ايران قصوری
كرده جبران شده است.
» |