اولين گردهمايی روسای ستاد ائتلاف اصلاح طلبان با حضور محمد
خاتمی برگزار شد. خاتمی دراين گردهمآئی سخنان مهمی در باره
موقعيت کنونی ايران، ارکان نظام، مشروعيت ولايت و رهبری و
بويژه نقش مجلس در کشور ايراد کرد که خلاصه رئوس مهم اين
سخنرانی را می خوانيد. خاتمی ابتدا درباره طيف حجتيه و نفوذ
روحانيونی نظير مصباح يزدی در ساختار جمهوری اسلامی، بی آنکه
مستقيما از آنها نام ببرد کرده و گفت:
كسانی كه يا اصلا حكومت اسلامی را قبول نداشتند يا در دوران
غيبت قائل به حكومت اسلامی نبودند و يا روش امام را روشی
انحرافی میدانستند و آشكارا در مقابل او ايستادند؛ بعد از
انقلاب با اين تئوری كه حكومت اسلامی امری است كه از بالا
تفويض شده است و به زور هم اگر هست بايد به مردم تحميل كرد و
هر انديشهای كه در آن چارچوب نگنجد بايد حذف گردد، آمدند و
مدعی نظام شدند و حال اينكه اين افراد خود را تنها متولی حاكم
بر نظام بدانند، خطر بسيار بزرگی است. استقرار نظام مطلوب جز
در سايه انتخاب و اختيار آزادانه مردم محقق نخواهد شد.
خاتمی در بخش ديگری از سخنان خود در باره رهبری و ولايت گفت:
اميرالمومنين علی (ع) كه معصوم است اگر مردم او را نخواهند با
اين كه شايستگی او از بين نرفته و همچنان شايسته است، ولی
حكومتش را بر مردم تحميل نمیكند، مگر اين كه مردم بخواهند.
بنابراين هر حكومتی كه مستقر شود اگر مطابق رای مردم باشد و
نيز ملاكها و معيارهای كه در شرع گفته شده، وجود داشته باشد آن
حكومت مشروع و نافذ است و اثبات اين نكتهی روشن، نياز به تلاش
زيادی ندارد.
امام خمينی (ره) در نامهای كه برای هياتی كه برای تجديد نظر
برای قانون اساسی بود نوشته اند، تذكر دادهاند كه مرجعيت شرط
رهبری نيست چون جامعه دچار مشكل میشود زيرا داشتن اطلاعات
فقهی كافی نيست؛ آن فرد بايد مدير و مدبر باشد، تصميم گيريهايش
جامع باشد، اگر ما كار را منحصر و محدود به مرجعيت كنيم ممكن
است دچار مشكل شود. تدبير و تدبر و صلاحيت برای راه بردن جامعه
و تامين مصالح و منافع جامعه پا به پای عدل و علم مطرح شده است
و يك حد و نصابی از عدل و علم كافی است و بقيه آن شايستگی های
اجتماعی و سياسی است كه حاكم بايد داشته باشد. اين كار اصلاح
بزرگی بود كه در قانون اساسی اعمال شد.
امام (ره) می گويند خبرگان كه نمايندگان مردمند وقتی رهبر را
انتخاب میكنند، انتخابشان قهرا مورد قبول و رضايت مردم است و
چون چنين است رای رهبر نافذ است (نقل به مضمون) يعنی اگر رضايت
مردم نباشد رای آن فقيه نافذ نيست و نمیتواند فرمانروا باشد
و اينک من می گويم يكی از محورهای اساسی و مهم اصلاحات به
قرائت ما اين مساله است كه رای مردم
بنيادی است، حتی در نظامی كه میخواهد اسلامی باشد.
در ارتباط با مجلس و نقش محوری آن در يک نظام متکی به جمهوريت
گفت:
انتخابات مهمترين جايی است كه رای و رضايت مردم در آن ابراز
میشود و نيز در ميان نهادهای حاكميت ترديد نكنيم كه مجلس ركن
بسيار مهم و مظهر حاكميت مردم بر سرنوشت خويش است و برای آن
وظايفی مشخص شده است. تنها مجلس است كه میتواند ساز و كار
اداره كشور را تدوين و تنظيم كند. همه چيز بايد در چارچوب
قانون باشد و مرجع قانونگذاری مجلس
است. حكومت يك ريال نمیتواند خرج كند مگر اين كه مجلس تصويب
كند و بعد بر دخل و خرج نظارت كند.
نمیتوانيم امكانات كشور را به افرادی بدهيم كه هر طور
میخواهند آن را مصرف كنند و هيچ نظارتی وجود نداشته باشد.
مجلس مهمترين نهادی است كه میتواند نظارت را انجام دهد. مجلس
جايگاهی است كه میتواند از همه مسووليت بخواهد، اول با تحقيق
و تفحص نسبت به امور داوری كند، دوم اين كه میتواند استيضاح
كند و حتی به كفايت و يا عدم كفايت رئيس جمهور رای بدهد.
با اين مقدمه میخواهم بگويم كه بايد انتخابات را جدی بگيريم و
در آن حضور داشته باشيم، البته شرط آن هم اين است كه زمينه
حضور آزاد و پررونق فراهم شود؛ مسوولان اجرا و نظارت وظيفه
دارند اولا زمينه ساز حضور مشتاقانه مردم در عرصه باشند و
ثانيا حافظ و امانتدار رای مردم باشند كه هر كدام خدشه ببيند
صرف نظر از اين كه انحراف از نظام مورد نظر انقلاب پيدا
میشود، صلاحيت خدشه وارد كنندگان را نيز از بين میبرد.
چند
مساله در امر انتخابات مهم است و بايد به آن اهتمام داد. اول
اين كه هر نماينده در مجلس يك رای دارد بنابراين نمايندگی
شهرستانها نيز مهم است و بايد به آن توجه داشت، نبايد از مركز
قيموميت كنيم، بلكه بگذاريم شهرستانها با نگاه و تشخيص خودشان
جلو بروند و به كانديدای نهايی برسند.
دوم، مانع بزرگ اصلاح طلبان ارتباط
با افكارعمومی و جامعه است، امكاناتی كه در اختيار
ديگران است در اختيار ما نيست بلكه دقيقا عليه ما ناجوانمردانه
كار میشود. راه حل
تماس چهره به چهره با مردم است. سوم اين كه
مخاطبان ما فقط خواص جامعه نيستند بلكه تودههای مردم هستند؛
گرچه معتقدم مردم با فطرت و وجدانشان بسيار روشن هستند و مسايل
را درك میكنند و در مواقع حساس عكس العملهای خوبی را نشان
میدهند.
چهارم، هدف
ما تنها جذب رای نيست، بلكه خدمت به كشور است. كشور ما در معرض
تهديدهای بزرگی است و متاسفانه نگرانی جدی وجود دارد كه با
مشكلات بسيار بيشتری روبرو
شود، نمی گويم سوء نيت وجود دارد؛ ولی بیتوجهی و عدم كار
كارشناسی هست. البته ناگفته نگذارم كه گفتن حرفهای بزرگ و
حرفهايی كه مردم در كوچه و بازار خلاف آن را احساس میكنند و
از آن استفاده تبليغاتی میشود به ضد تبليغات تبديل خواهد شد و
همين امر برای اصلاح طلبان تبليغ است.
من نمیگويم در گذشته مشكل و كاستی نبوده، ولی می گويم اگر
آنچه در دوران اصلاحات و پيش از آن بود با آنچه امروز هست
مقايسه شود، خواهيم ديد كه كارهای بزرگی صورت گرفته است و در
می يابيم وضعيت كشور و مردم قبلا چگونه بوده است و حالا چگونه
است؟ و فقط با هشدار و تذكر كوچك به مردم؛ كافی است كه خودشان
مقايسه را انجام دهند.
پنجم اين كه شرايط كشور شرايطی نيست كه با تخريب رقيب و اركان
نظام به نتيجه برسند. بلكه نتيجه عكس خواهد داشت.
عقل، اعتدال، تدبير، كارشناسی و تقويت نيروهای اصلی انقلاب
مورد توجه ماست و مجلسی میخواهيم كه به معيارهای اصيل انقلاب
پايبند باشد و شايستگی تدبير اداره امور كشور و شجاعت نظارت بر
آن را داشته باشد.
گرچه قانون انتخابات نقص هايی دارد، ولی اميدوارم در بررسی
صلاحيت ها فقط معيارهای قانونی رعايت شود كه اگر چنين باشد
مطمئنا انتخاباتی قابل قبولی خواهيم داشت.
بايد دلها را به هم نزديك كنيم تا با ائتلاف برسيم. هر چه حضور
مردم بيشتر و پرشور تر باشد موانع ساختاری و اجرايی بر سر راه
انتخابات كم اثر تر خواهد شد. |