انتشار گزارش آژانس انرژی اتمی، اين بار
همزمان شد با چند مانور سياسی از جانب جمهوری اسلامی از يکسو و
اروپا و امريکا از سوی ديگر.
گزارش آژانس، همانگونه که انتظار می رفت، دو
پهلو بود. يعنی نه سيخ بسوزد و نه کباب. نه امريکا آن را بهانه
تحريم و اقدام نظامی کند و نه جمهوری اسلامی پرونده را مختومه
تلقی کند. در گزارش آژانس ضمن تائيد بازديد از پايگاه های قبلا
اعلام شده اتمی و دريافت پاسخ برخی ابهامات گذشته، روی همکاری
انفعالی مقامات ايران و ناآگاهی از فعاليت های غير علنی و غير
رسمی اتمی و همچنين باقی ماندن برخی پرسش های ديگر تاکيد شده
است، که امام جمعه ها و دولتی ها، اين جنبه های گزارش را
ناديده گرفته و روی همان بخش همکاری با آژانس و دادن برخی پرسش
ها که در گزارش آژانس تائيد شده تاکيد کردند. از جمله
احمدخاتمی امام جمعه نو رسيده تهران!
در امريکا و پيش از انتشار اين گزارش، کاخ
سفيد با رهبران فرانسه و آلمان برای تحريم های جديد ايران به
تفاهم رسيدند و حتی شايعاتی وجود دارد مبنی بر تصميماتی فراتر
از تحريم قطعنامه ای! که در آينده نزديک ابعاد آن مشخص خواهد
شد.
ايران، در آستانه انتشار گزارش آژانس دست به
دو مانور سياسی زد. نخست يک سند را دراختيار آژانس قرار داد که
مربوط به فعاليت های صنعتی توليد سلاح اتمی است. آنها برای
نشان دادن حسن نيت اين سند را در آخرين ساعات قبل از انتشار
گزارش دراختيار آژانس گذاشتند، اما بيش از آنکه جنبه های مثبت
اين اقدام مورد توجه محافل جهانی قرار گيرد، به اعتراف رهبران
ايران به سمت گيری توليد سلاح اتمی تفسير شد، چرا که تا کنون
بحث بر سر فعاليت صلح آميز و غير نظامی اتمی بود.
در حرکت دوم وزير خارجه چين در آستانه همين
گزارش راهی تهران شد و در بازگشت از تهران، از شرکت در اجلاس
سران اتمی جهان (1+5) خود داری کرد تا بررسی گزارش آژانس به
تاخير بيفتد. نتيجه اين بررسی بايد به شورای امنيت می رفت که
ظاهرا اجلاس شورای امنيت نيز می تواند به تاخير بيفتد. در يک
بازی سياسی ديگر، ملاقات و مذاکره با همآهنگ کننده سياست خارجی
اتحاديه اروپا را نيز ايران به تعويق انداخت و اين درحالی است
که نتيجه اين مذاکرات و نتايج بررسی گزارش جديد آژانس بايد به
شورای امنيت برده شود. هدايت کنندگان برنامه اتمی ايران، با
اين اقدام که روی ديگر حرکت چين بود، سعی کردند جلسه شورای
امنيت را به تاخير بياندازند.
اين بازی های سياسی، روی ديگری هم دارد. از
جمله اينکه امريکا با افزايش قيمت نفت چين را از نظر اقتصادی
زير فشار قرار داده است و اروپا نيز از اين فشار حمايت می کند.
چين نيز در مقابل، به جلسه حکام اتمی نرفت! فشار بر چين، جدا
از مسئله اتمی ايران، فشاری است در جهت کنترل رشد اقتصادی آن.
درعين حال، چين بيم دارد که با تحريم نفت ايران، از نظر تامين
سوخت مورد نياز خود با دشوارهای بزرگتری روبرو شود. تحريمی که
زمزمه آن از مدت ها پيش آغاز شده و حتی پادشاه عربستان نيز در
جريان آن قرار گرفته است.(به تحليل نهضت آزادی در اين ارتباط
در همين شماره پيک نت مراجعه کنيد)
آخرين کشاکش از زبان زلمان خليل زاد نماينده
افغانی تبار امريکا در سازمان ملل اعلام شد. او گفت که چين با
اين اقدام خود شورای امنيت را از توان دنبال کردن راه حل
ديپلماتيک با ايران باز ميدارد. معنای ديگر اين سخن آنست که
امريکا و اروپا می روند تا راه حل ديپلماتيک را کنار بگذارند.
اروپا و امريکا هم يعنی فرانسه، آلمان، انگلستان و امريکا.
چهار متحدی که ظاهرا به سوی تصميم مشترک شتابزده درحرکت اند.
به اين ترتيب، حرکت چين، حتی می تواند به ضد خود نيز تبديل
شود. يعنی بهانه ای شود برای آنکه امريکا و متحدانش شورای
امنيت را دور بزنند و بصورت يک جبهه جهانی عليه ايران وارد عمل
شوند.
هفته پر خبر ايران، که درانتظارش بوديم،
اينگونه آغاز شد! |