با سلام و
درود به دست اندرکاران سايت پيک نت. خسته نباشيد. پيرو خبر"مجتبی
ثمره يا معيری- کدام يک، قائم
مقام "متکی" خواهند شد؟"نکاتی را به اطلاع ميرسانم.
از کسانی
هستم که سالها ميدانم در وزارت خارجه فلک زده اين مملکت چه خبر
است و بدون ترديد اعلام می کنم که اکثر مشکلاتی که ما امروزه
داريم مانند پرونده اتمي, رابطه ها با کشورهای خارجی و غيره .
. همه به علت نبود دلسوزي, و از همه مهمتر نبودن فن و تخصص
ديپلماسی در ميان 90 درصد کارمندان و بزرگان وزارت امور خارجه
می باشد. افراد متخصص و کاردان نيز يا حذف می شوند و يا در
حاشيه هستند و اصلا اجازه نمی دهند که کار کنند. درست مثل
اينکه اختيار يک بيمارستان دست نانوا و بقال و قصاب باشد؛
ببينيد چه فاجعه ای می شود. نه اينکه قصد توهين به مشاغل بالا
را داشته باشم, اما منظورم اين است که کسی جای خودش نيست و با
تبعيض و ظلم و فشار, منافع مملکت به باد میرود. يعنی در وزارت
خارجه ايران همه چيز هست, غير از دلسوزي, وطن پرستي, ديپلماسی
و عاقبت انديشی و شعور.
در مورد
آقای ثمره که نيازی به توضيح نيست و بر همگان مشخص است که
ايشان که هستند و چه خصوصيتی دارند و چه آفتی برای مملکت شدهاند. باور کنيد که ايشان حتی از بديهی ترين و ابتدايی ترين
اصول ديپلماتيک و فهم سياسی بی بهره است. مخيلات ايشان در حد
دست دادن و ندادن با خانم ها و حجاب همسران کارمندان و ساير
مسائل مسخره و پوچ فراتر نمی رود.
اما در مورد
آقای معيری. ايشان هم مانند بقيه, هيچ تخصصی ندارد و 27 سال
است که فقط مدير کل است و سفير بدون طی هيچگونه مراحلي, در
حالی که در همه کشورهای درست حسابی می دانيد که برای سفير شدن
چه مراحلی بايد طی شود. ايشان فوق ديپلم مکانيک است.
در دوران
سفارت ايشان در فرانسه, هرج و مرجی که در سفارت ايران بر پا
بود مثال زدنی است. فرزند 20 ساله ايشان (محمد) مودی همه بود و
در همه امور سفارت دخالت ميکرد, به پرونده های مردم دسترسی
داشت و کارمندان بيچاره را تهديد و از انجا که بسيار هم بد دهن
بود بارها تا مرز درگيری پيش رفت. از طرفی خود را جزء انصار
حزب الله ميدانست و با افتخار از کتک زدن مردم در خيابان صحبت
ميکرد و از طرفی در پاريس ريش دو تيغه ميزد و به فاحشه خانه ها
می رفت و فاحشه خانه ايی نبود که ايشان نرفته باشد و حتی
جاهايی که افرادی که 30 سال هم انجا بودند اسمش را نشنيده
بودند. پدر ايشان هميشه می گفت پسر من دو آيت الله در موردش
نظر داده اند. با پول و رانت و امکانات هر سال آقا پسر را به
مکه ميفرستاد و اصلا سفارت ايران شده بود دربار خانوادگی
ايشان. بعد هم که در تهران برای پسرش پست درست کرد و بدون
امتحان و گزينش اقا را آورد توی کار. در حالی که يک جوان تحصيل
کرده و واقعا مستحق اگر بخواهد وارد شود ميدانيم که چها
بايد بکشد.
.. خلاصه
داستان زياد است و قضايا مفصل, خواستم بنويسم تا چهره واقعی
اينها بيشتر دستتان بيايد. موفق باشيد . |