امروز وقتی به بانک رفتم تا حقوق بگيرم يکی از همسايه هامون
رو ديدم که اومده بود بانک و ميخواست وام بگيره. از من خواست
تا ضامنش بشم. بهش گفتم که فلانی تو که وضعت خوبه وام ميخوای
چيکار؟
با خنده گفت برو از دادگاه فلان فلان شده بپرس که 9 ميليون
ديه واسم بريدن.
گفتم واسه چي: تصادف کردی؟
گفت نه بابا تصادف کجا بود؟ يادت مياد دو ماه پيش يه دزد اومده
بود خونمون؟ وقتی ما رفته بوديم مسافرت.
گفتم آره ديدم، نيروی انتظامی هم جلوی خونتون جمع شده بودن.
يعنی واسه اونه؟
گفت آره رفته دادگاه شکايت کرده و واسه من 9 ميليون ديه بريدن.
عجب بدبختی داريم تو اين مملکت.....
داستان از اين قرار بود که اين بنده خدا دو ماه پيش که مسافرت
بوده دو تا دزد ميان سراغ خونش دزدی، دزد اول جا پا ميگره و
دزد دومی از ديوار ميره بالا. پشت ديوار داخل حياط خونه اين
بنده خدا يه چاه کنده بوده و وقتی دزده مياد از ديوار پائين
ميفته تو چاه و دوستش هم که بيرون بوده هر چی صدا ميزنه ميبينه
که هيچ جوابی نمياد. می ترسه، شايد کسی تو خونه بوده و اينو
گرفته، پا ميزاره به فرار ...
يکی دو روز ميگذره مادر پدر دزده دنبال بچشون ميگردن. ميان
سراغ دوستش ميگن تو اونو نديدی؟ خلاصه به هزار زور ميگه ما
رفتيم فلان جا دزدی اون رفت پايين از ديوار درو باز کنه ديگه
نيومد ..... خلاصه پدر مادرش ميرن پيشه پليس و داستان رو هم
ميگن و پليس هم مجوز ميگيره ميره داخل خونه ميبينه يه چيز از
ته چاه داره نيزه ميده. ميارنش بيرون ......خلاصه اين بنده
خدا مياد خونه و داستان رو ميفهمه از طرف دادگاه يه نامه
واسش مياد که بله شما چون داخل خونتون چاه غير مجاز کندين و
درپوش هم نداشته بايد به آقای دزد مبلغ 9 ميليون ديه بديد
.....در کجای جهان چنين چيز خنده داری ديديد؟ |