علی لاريجانی، دبير شورای عالی امنيت ملی جمهوری اسلامی در
حاشيه هشتمين همايش سراسری روحانيون ارتش فاش ساخت که انگيزه
اصلی سفر "پوتين" رئيس جمهور روسيه به ايران، نه شرکت در اجلاس
دريای خزر، بلکه اعلام هشدار به ايران بوده است.
لاريجانی گفت: پوتين نظر خاصی را بيان داشت و
ديدگاهی را مطرح كرد كه در حال بررسی است.
اين پيام درباره مساله هسته ای بوده است.
لاريجانی در همين مصاحبه، بطور مشروح نقطه نظراتی را در باره
خطر امريکا، احتمال حمله به ايران، ضرورت آمادگی نظامی و ملی
برای مقابله با اين خطر، تکيه بر اسلامی تر کردن جامعه بعنوان
راه کار آماده سازی مردم برای تقابل و... مطرح کرد که بنظر می
رسد همه آنها بايد حاصل و نتيجه اطلاع از پيام پوتين و
هشدارهای جدی او به رهبر جمهوری اسلامی باشد که هنوز خبرگزاری
ها خبری درباره ديدار دو نفره وی و پوتين منتشر نکرده اند.
ديداری چشم در چشم و دو نفره
که پيام ها بصورت کتبی و جملات بسيار کوتاه رد و بدل شده است،
تا به دور از چشم های ليزری و الکترونيک و يا مترجمين و افراد
محرم بيت رهبری باشد!!
لاريجانی در همين مصاحبه تائيد کرد که اين جمله رهبر که
"پيشنهاد روسيه قابل بررسی است" حاصل پيامی است که پوتين با
خود به ايران آورده بود. پيامی جدی، که ارکان سياست اتمی و
خارجی جمهوری اسلامی را تحت الشعاع قرار داده و زمزمه توقف غنی
سازی می رود. اين پيام، جز هشدار مستند و جدی در باره خطر حمله
هولناک نظامی به ايران بوده است؟
بنابراين و برخلاف تبليغاتی که سيمای جمهوری اسلامی و مطبوعات
دولتی پيرامون سفر پوتين به ايران راه انداخته و آن را به حساب
موفقيت سياست خارجی دولت احمدی نژاد گذاشته اند، سفری بوده است
هشدار دهنده، آنچنان که سراپای سياست اتمی و خارجی جمهوری
اسلامی را متزلزل کرده است. سفری کوتاه، پيامی قاطع!
لاريجانی
در ادامه همين مصاحبه گفت:
شناخت رفتار و تئوری محافظه كاران در دولت بوش برای ايران
بسيار مهم است.
سياست
آنها تهاجم و هژمونی.
آنها گرايش به اقدامات
يك جانبه و اقدامات پيش دستانه دارند. آمريكايیها به اين
چارچوب ذهنی رسيدهاند كه زمان فعلی زمانی طلايی برای نهادينه
كردن قدرت آمريكا در دنياست. در اين راستا 70 پايگاه نظامی از
شاخ آفريقا تا تركيه،
پاكستان و افغانستان بوجود آورده اند. تحت عنوان اينكه امنيت
دنيا و
خودشان در خطر است.
امريکا به صراحت میگويند كه بايد در
صحنه بينالملل يك قدرت
صاعقه وجود داشته باشد تا شرايط را بتواند متوازن كند و اين
صاعقه آمريكاست. آنها معتقدند زمان زيادی برای ايجاد اين
هژمونی ندارند؛ به همين دليل است كه هنوز يك جنگ تمام نشده جنگ
ديگری را راه میاندازند. البته اين مساله دليل ديگری هم دارند
و آن برای خروج از
بنبست به وجود آمده ناشی از جنگی است كه به آن مشغولند.
مجبورند برای تحقق امپراطوری خيرخواهانه فضای امنيت گرايی را
به وجود آورند.
بايد استراتژی خودمان را تنظيم کنيم و مقابله کنيم. عميقتر
كردن احساسات دينی مردم كليد كار ماست. آمريكايی ها بسياری از
حرفها را درباره
ايران می گويند كه گزافه گويی و رجز خوانی است اما نيروهای
مسلح بايد با تيزبينی آنها را بررسی كنند.
دانش هستهيی وزن
استراتژيك ايران را بالا میبرد.
تعليق عاملی است تا ما را از دانش
هستهيی دور كند وگرنه هيچ جايگاهی ندارد؛ چرا كه ايران عضو
ان. پی. تی است. بازرسان آژانس
به ايران رفت و آمد دارند و همكاری كاملی با آژانس داريم. پس
مشكل چيست؟ |