محمد خاتمی در ديدار با جوانان عضو احزاب
موتلفه اسلامی، كارگزاران
سازندگی، مشاركت، اعتماد ملی،
اعتدال و توسعه، خانه كشاورز، سازمان
مجاهدين انقلاب و مجمع نيروهای خط
امام که روزگذشته انجام شد گفت:
امروز وقتی به برخی افراد پيشنهاد میكنيم
كه در انتخابات
مشاركت كنند میگويند شايد رد صلاحيت شويم
و حيثيت ما
خدشهدار شود و به همين خاطر حاضر به
مشاركت نمیشوند. با رفتار براساس
قانون و تلاش برای برگزاری يك
انتخابات شكوهمند بايد اين نگرانیها را
رفع كنيم
.
اميدوارم افراد استخواندار و دلسوزی كه
فعاليت در
چارچوب نظام را قبول دارند وارد مجلس شوند.
دو كار مهم مجلس يكی قانونگذاری و ديگری نظارت بر دولت است و
بايد با برگزاری انتخابات آزاد
زمينه حضور افراد باسابقه و با
صلاحيت را در مجلس فراهم كرد.
مگر ما چند نفر مانند
آقايان هاشمی رفسنجانی، كروبی،
روحانی يا مير حسين موسوی داريم؟ چرا بايد
اجازه دهيم نسبت به بزرگان انقلاب
رفتار نادرست انجام شود و آنها مورد
تخريب قرار گيرند؟
تخريب هاشمی رفسنجانی و روحانی فقط
تخريب اين
افراد نيست و اين مسئله فقط با تخريب اين
افراد خاتمه نمیيابد.
چرا بايد عليه يكی از بزرگان نظام
به علت بيان نظراتش را درباره تغيير وزيران گفته (آيت الله
شاهرودی) دست به تخريب زد؟ چنين
تخريبهايی ممكن است در آينده عليه
ساير بزرگان انقلاب نيز صورت گيرد كه
بايد از آن جلوگيری كرد.
البته هر انتقادی كه در چارچوب نظام جمهوری
اسلامی انجام میشود بايد دارای مرزبندی شفاف با كسانی كه
كليت نظام و خط امام را
زير سوال میبرند باشد چرا كه
هزينههای بسياری برای دفاع از انقلاب و
جمهوری يعنی حاكميت مردم بر سرنوشت
خود پرداخته شده است و ما به عنوان
مدافعين ميراث ارزشمند امام بايد
دفاع از جمهوريت نظام اسلامی را همواره
مدنظر داشته باشيم.
نمیتوان با
تحريك احساسات و بدون برنامه و
سازماندهی نيروها به مردم سالاری دست يافت
بلكه بايد انديشههای مختلف با تهيه
مرامنامه و اساسنامه و رشد دادن فكری طرفداران خود به جلب نظر
آنان بپردازند و تمام سليقههايی كه به دور از
چارچوب شكنی و شالوده شكنی بخواهند
به فعاليت بپردازند بايد مورد حمايت
قرار گيرند.
بعد از يكصد سال تحمل مشكلات
ناشی از تفرق و عدم تحمل امروزه با
نسلی با هويت سياسی و فرهنگی جديد
مواجه هستيم كه بهرغم تفاوت در
ديدگاههای سياسی، دنبال اصول مشترك و
چارچوب يكسان برای فعاليت هستند و
شهامت و توان غلبه بر مشكلاتی را كه بر
اثر غفلت و تفرقه به وجود میآيد
دارند كه اين مايه خوشحالی است.
تندروی و خارج شدن از
چارچوبها همواره محكوم است ولی
ظهور و بروز تندرویها هيچگاه ناگهانی نبوده و بسياری از
سختگيریهای بیمورد و برخی اعمال سليقهها و بالا
بردن هزينه فعاليتهای سياسی و
مايوس كردن افراد باعث شده است برخی كه
حاضر به كار قانونی در چارچوب قانون
بودهاند بتدريج خواستار عبور از
قانون اساسی شوند كه اين امر محكوم
است. |