در روزهای اخير پيرامون کنگره سازمان "کومله" گزارش ها مختلفی
را دريافت داشتيم که برای پرهيز از هر نوع موضع گيری هيچيک از
آنها را منتشر نکرديم. نه اين شاخه و نه آن شاخه. از ميان همه
نوشته ها و بيانيه های رسيده بخش هائی از مقاله "احمدی زاهدی"
را که جنبه های عام داشت، پس از حذف آن بخش هائی که می توانست
به نوعی موضع گيری در برابر اين و يا آن شاخته سازمان کومله
ارزيابی شود انتخاب کرديم که می خوانيد:
خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی ايران (ايرنا) در لابهلای اخبار
و گزارشهای كميسيون اصل 90 مجلس دربارهی مفاسد اقتصادی، خبری
ت را منتشر كرده بود كه بعد از آن خبرگزاری بازتاب با مسرت
اقدام به بازنشر آن خبر نمود و مدت چند روز است كه در تمام
سايتهای خبری فارسی انعكاس يافته است. عنوان خبر آخرين روز
مردادماه 1386 به نقل از خبرگزاری ايرنا چنين است:
دو جناح يك گروهك تروريستی اقدام به سنگر بندی در برابر هم
كردند
در حقيقت، بحث بر سر تقويت مواضع جناحی و رقابتهای درون حزبی
است. اما آيا اين همهی حقيقت است؟ يك حزب يا سازمان سياسی
هرچند كه هدفی جز كسب قدرت سياسی از طرق قهرآميز يا دموكراتيك
نداشته باشد، باز هم نهادی مدنی خواهد بود، هرچند كه خود
نخواهد. نهادهای مدنی نمیتوانند در جهت تخريب جامعهی مدنی
گام بردارند، كه در اين صورت مانند شكل كنونی جمهوری اسلامی
محكوم به زوالاند. يا مانند حزب نازی يا هر توتاليتری ديگری.
متاسفانه مانند در همه سازمانهای و احزاب سياسی در بيش از يك
قرن گذشته در ايران - حتا مانند همالان جمهوری اسلامی- فضای
بحثهای سياسی درون اغلب متشنج و غير منطقی است.
زمانی كه اسلحه بر گفتگو حاكم باشد،(خواه در حکومت و خواه در
اپوزيسيون حکومت) ناگزير زمانی میرسد كه برای گفتگوهای مخالف
بين رفيقان نيز از فشنگ و باروت استفاده خواهد شد. عدم وجود
فضای دموكراتيك موجب عدم رشد كادرهای سياسی میشود و كيش شخصيت
سردمداران را بوجود میآورد. وقتی سران سازمان با مشی
دموكراتيك انتخاب نمیشوند و همه چيز به «خودی" و «غير خودی"
به شيوهی حكومت اسلامی مبدل میشود، میتوان نشانههای كژ
راهههای پيموده شده و تجربههای باز آزموده و خطا را دريافت.
به هر روی با وجود اين كه يك سازمان، هرچند هم مترقی،
نمیتواند فارغ از بسترها و بی تاثير از جامعهی خود عمل كند،
اما میتواند از گذشتهی خود و سازمانهای مشابه درس و پند
گرفته تا اشتباهات آنها را تكرار نكرد. هنوز هم فرصتهايی
يافت میشود كه خردمندان و مبارزان راستين بنشينند به مذاكره و
با بازآموزی از اشتباهات گذشته، گفتگو را به جای گلوله بنشانند
و با در پيش گرفتن رفتاری دموكراتيك، برای يك بار هم كه شده
دست از اعمال دشمن شاد كن برداشته و به نسل آينده نشان دهند كه
مبارزان آزادی هم تلاش خود را برای آزادی با آزادهگی انجام
دادهاند.
تكرار مضحك تاريخ اينك در اردوگاههايی كوچك و بين جوانهايی
نا آزموده و خام در جريان است. تكراری مضحك كه در درون، تراژدی
يك نسل كشی و برادر كشی را تداعی میكند! آزادی نه از لولهی
تفنگها خارج میشود و نه از ميان غبار قدرتطلبی. بنا بر اين
چنين درگيریها و صفبندیهای خشونتآميزی كه كنون در
اردوگاههای كومه له در جريان است، به هيچ نقطهی مشخصی
نمیرسد جز اينكه نيرو و اعتبار جريانهای سياسی را روز به
روز ضعيفتر خواهد كرد. |