ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

ديدار دانشجويان آزاد شده و خانواده دانشجويان زندانی با رئيس کل دادگستری تهران
به فرمان مرتضوی
اوباش حاکم بر زندان اوين
با دانشجويان زندانی، چه نکرده اند؟
پدر يکی از دانشجويان: مرتضوی برای ما شرح تجاوز جنسی را داد و سپس پرسيد: مطمئن هستيد با بچه های شما در زندان اين کار شده؟ رئيس کل دادگستري: خواهش می کنم درباره آنچه در زندان در اين ارتباط روی داده ادامه ندهيد!

 
 
 
 

 

خبرنامه اميرکبير اطلاع داد:

دانشجويان آزاد شده دانشگاه اميرکبير به همراه علی وفقی يک عضو آزاد شده شورای مرکزی دفتر تحکيم وحدت و خانواده احسان منصوری، يکی از سه دانشجويی که همچنان در بند 209 زندان اوين در بازداشت به سر می برد، با رئيس دادگستری استان تهران ديدار کردند.

محمدلو، يکی از اعضای کميسيون حقوق بشر اسلامی، نيز دانشجويان آزاد شده را در اين ديدار همراهی کرد.

در ابتدای اين ديدار، محمدلو ضمن تشکر از رئيس دادگستری استان تهران در خصوص پيگيری هايی که جهت آزادی دانشجويان در بند داشته است، اظهار داشت: «تعداد زيادی از دانشجويان دربند طی هفته های گذشته با پيگيری هايی که خانواده های ايشان،  نمايندگان مجلس و مسئولين قوه قضاييه داشتند آزاد شدند. اما متاسفانه تغييری در وضعيت سه دانشجوی دانشگاه اميرکبير که از بقيه دانشجويان زودتر بازداشت شده بودند و تا الان مدت زيادی را در بازداشت به سر برده اند ايجاد نشده است.»

محمدلو دراين ديدارگفت: ما تلاش زيادی کرديم تا با همکاری مقامات مسئول در قوه قضاييه مشکل بازداشت اين سه دانشجو را حل کنيم اما متاسفانه هر چه بيشتر تلاش می کنيم، وضعيت آنها به جای آن که بهتر بشود، بدتر شده است. به عنوان مثال پس از آن که رياست محترم قوه قضاييه دستور آزادی اين سه دانشجو را صادر کردند، ملاقات ها و تماس های تلفنی ايشان هم قطع شد و بار ديگر آن ها را به سلول انفرادی منتقل کردند.

اين سه دانشجو احمد قصابان، احسان منصوری و مجيد توکلی نام دارند و در ادامه همين ديدار يکی از دانشجويان اميرکبير جريان انتشار نشريات موهن و التهاب يکباره فضای دانشگاه اميرکبير را مفصلا برای رئيس دادگستری تعريف کرد. او گفت:

به نظر ما سرآغاز داستان دانشگاه اميرکبير دقيقا به يک سال پيش باز می گردد. در خردادماه 85 مديريت دانشگاه اميرکبير با ادله ای غيرحقوقی و غيرقانونی انتخابات انجمن اسلامی را فاقد وجاهت دانست. اما دانشجويان عليرغم خواست مديريت دانشگاه انتخابات را برگزار کردند. مديريت هم در اواسط تابستان و در نيمه های شب اقدام به تخريب ساختمان انجمن کرد. همين امر دانشجويان را بر آن داشت تا از طريق نشريات خود اعتراض خود را به گوش مسئولين برسانند.

مديريت دانشگاه اميرکبير کليه مطالبات دانشجويان را ناديده گرفت و پاسخ انتقاد دانشجويان را با اخراج و محروميت از تحصيل داد. اين فشارها بر دانشجويان ادامه يافت تا اين که آقای احمدی نژاد تصميم گرفت به پلی تکنيک بيايد و در روز حضور آقای احمدی نژاد از صبح زود مديريت دانشگاه با پر کردن سالن به وسيله دانشجويان دانشگاه های ديگر که بصورت هماهنگ شده به آنجا آورده شده بودند سعی کرد ديداری نمايشی را با آقای رئيس جمهور ترتيب دهد که اين عمل بر شدت خشم دانشجويان افزود. حاصل آن همه فشار و زدن و بستن و اخراج و تعليق آن شد که همه می دانيم.

 وی  که خود از دانشجوی بازداشتی است که اخير آزاد شده، در ادامه گفت:

ما از همان زمان فهميديم که خيلی ها کينه دانشجويان پلی تکنيک را به دل گرفته اند و دير يا زود بايد خود را برای يک برخورد سنگين آماده کنيم. دانشجويان به فعاليت های قانونی خود ادامه دادند تا اين که در ارديبهشت امسال به روال هر سال قرار شد انتخابات انجمن اسلامی برگزار شود. عده ای منشا تمام فعاليت های دانشجويان را نشريات می دانستند و به نظر ما می خواستند با جعل نشريات دانشجويی و انتشار مطالب موهن در آن ها، هم زمينه تعطيلی نشريات را فراهم کنند، هم انجمن اسلامی اميرکبير را بدنام کنند و جلوی فعاليتش را بگيرند و هم زمينه برخورد شديدی را با فعالين دانشجويی پلی تکنيک به وجود آورند.

روز 10 ارديبهشت به يکباره ساعت 2-3 بعدازظهر و در حالی که دانشگاه خلوت شده بود متوجه شديم چند نشريه جعلی در دانشگاه پخش شده و متعاقب آن بسياری از بسيجيان از دانشگاه های ديگر در ساختمان رياست دانشگاه دست به تجمع زده اند. ما از همان ابتدا که متوجه قضايا شديم، با توجه به واکنش هايی سريع و غيرطبيعی که طرف مقابل از خود بروز می داد، انتساب اين نشريات به خود را رد کرديم و بر طرح ريزی سناريويی غيراخلاقی بر عليه دانشجويان دانشگاه اميرکبير تاکيد کرديم. اما عده ای عزم خود را جهت پيش بردن اين پروژه جزم کرده بودند و بدون توجه به اين مسايل ما را دستگير کردند و اتهام انتشار نشريات را متوجه ما ساختند.

 رئيس دادگستری استان تهران از اين دانشجو پرسيد، «شما انتساب اين نشريات به خودتان را رد می کنيد؟» آوائی پاسخ داد: «بله، ما چه قبل از بازداشت و چه در طول مدت بازداشت و چه الان که آزاد شديم همواره تاکيد کرديم که اين نشريات جعلی است و ما خودمان شاکی اين پرونده هستيم.»

 در ادامه دو نفر ديگر از دانشجويان آزاد شده دانشگاه اميرکبير به توضيح شرايط بازداشت خود در بند 209 زندان اوين پرداختند.

در ادامه اين ديدار علی وفقی، عضو شورای مرکزی دفتر تحکيم وحدت، به بيان چگونگی بازداشت و شرايط نگه داری خود در بند 209 زندان اوين اشاره کرد و گفت: «در تمام مدت بازداشت من را در سلول انفرادی، که عده ای اصرار دارند به آن سوئيت مجهز بگويند، نگه داری کردند. سلولی 2 در 3 ای که فقط يک شير آب داشت، يک موکت، يک لامپ 100 وات که هميشه روشن بود و پنجره ای که فقط می توانستيم روز و شب را تشخيص بدهيم، به همراه چند پتو و يک حوله که در ابتدای انتقال به اين بند به ما داده شده بود. ما هفته ای فقط يک مرتبه اجازه داشتيم به مدت 15 دقيقه به هواخوری برويم که وضعيت هواخوری هم به اين صورت بود که سقف يکی از همين سلول ها را برداشته بودند و مثل پاسيو سقفش را شيشه ای کرده بودند و تنها حسنش هم اين بود که می توانستيم خورشيد را ببينيم.

سلول ها سوسک داشته اند. من به جرات می توانم بگويم نحوه بازجويی و برخورد بازجوها با دانشجويان پلی تکنيک به کلی با ما تفاوت داشت. من در طول مدت بازداشت گاها در رفت و آمدها دانشجويان دانشگاه اميرکبير را می ديدم که چگونه با آن ها برخورد می کردند. چند بار هم توانستم با آن ها صحبت کنم. همين مسئله باعث شد در طول مدت بازداشت شرايط خودم را فراموش کنم و فقط به اين دانشجويان که واقعا رفتارهای زشت و زننده ای با آن ها داشته اند، فکر کنم.

 عضو شورای مرکزی دفتر تحکيم در ادامه سخنان خود با اشاره به آشنايی نزديکش با مجيد توکلی، يکی از دانشجويان در بند، خاطرنشان کرد: «من به بازجوی خود می گفتم که من هر کسی را نشناسم، مجيد توکلی را خوب می شناسم. مجيد، فرد مقيد و باايمانی است و اصلا باور کردنی نيست که او در انتشار اين نشريات دست داشته باشد. که بازجو به من می گفت، شما به مسئله دانشگاه اميرکبير کاری نداشته باشيد. قضيه دانشگاه اميرکبير، اصلا قضيه ای جداگانه ای است که ربطی به شما پيدا نمی کند. دانشجويانی هم که از اين دانشگاه دستگير کرده ايم خودشان اعتراف کرده اند.

در ادامه اين جلسه، رئيس دادگستری تهران ضمن اشاره به ديدار خانواده دانشجويان در بند با سعيد مرتضوی، دادستان استان تهران، از خانواده منصوری خواست به شرح اين ديدار بپردازند. پدر احسان منصوری ضمن ابراز نارضايتی شديد از برخود مرتضوی با خانواده دانشجويان گفت: «ايشان در طول ديدار با ما بصورت مداوم در حال توهين و تهديد ما بود. از در که وارد شديم ايشان به چادر همسر بنده و مادر احمد قصابان اشاره کرد و گفت مگر شما مسلمانيد که حجاب داريد؟! از نظر من شما کافريد. ايشان همچنين به ما گفت چه کسی گفته اين دانشجوها شکنجه شده اند؟! من بايد بگويم که من می گويم شکنجه نشده اند. اصلا شکنجه شدن بچه هايتان را به هر الاغی بگوييد، می خندد.

پدر احسان منصوری در ادامه به بخش ديگری از سخنان مرتضوی اشاره کرد و گفت: «ايشان به ما گفتند شما که می گوييد بچه هايتان شکنجه جنسی شده اند، اصلا می دانيد شکنجه جنسی يعنی چه؟ سپس آقای مرتضوی شروع کردند در حضور همسران ما برداشت خودشان را از شکنجه جنسی در مورد زن و مرد توضيح دادن و بعد از ما پرسيدند حالا بگوييد ببينم بچه هايتان شکنجه جنسی شده اند يا نه؟! چنان که من حتی از فکر کردن به حرف های آقای مرتضوی شرم دارم ولی برای دفاع از فرزندم حاضرم جمله به جمله سخنان ايشان را خدمتتان عرض کنم.» آوايی رئيس کل دادگستری با قطع سخنان پدر احسان منصوری از وی خواهش کرد از اين قسمت عبور کند.

پدر اين دانشجوی در بند در ادامه اظهار داشت: «ما به آقای مرتضوی گفتيم ما برای حل اين مشکل با آقای جمشيدی، سخنگوی قوه قضاييه هم ديدار داشتيم که آقای مرتضوی در جواب گفتند جمشيدی ديگر کيست؟! برای اين موضوع بايد با من صحبت کنيد. شير اين پرونده دست من است، بخواهم بازش می کنم، نخواهم می بندمش. تا الان يک خط متوسط روی پرونده اين دانشجويان کشيده بودم. اگر بخواهم، آن ها را طوری ادب می کنم که تا هفت پشتتان بسوزيد. مرتضوی به ما گفت نشريات کار همين سه نفر بوده و تا ندامتنامه ننويسند آزادشان نمی کنم. ايشان گفتند ظاهرا نه بچه هايتان ادب شده اند و نه خودتان و من می خواهم هم آن ها را ادب کنم و هم شما را. الان هم آن ها را به سلول انفرادی منتقل کرده ام و ديگر تا ادب نشويد نه از تلفن خبری هست و نه از ملاقات.»

 در انتهای اين ديدار، آوايی با اظهار تاسف نسبت به شرايط به وجود آمده برای دانشجويان گفت: «من از ابتدا پيگير وضعيت دانشجويان بودم و بارها با مسئولين در مورد شرايط آن ها صحبت کرده ام. اما عده ای به من می گويند تو گول حرف های چند جوان دانشجو را خورده ای که برای من اين حرف ها اصلا اهميتی ندارد.»

رئيس دادگستری استان تهران در ادامه با اشاره به انتشار اخباری مبنی بر بدرفتاری با دانشجويان در زمان بازداشت اظهار داشت: «من می خواستم در اين مورد حتما به صورت حضوری دانشجويانی که آزاد شده‌اند را ببينم و از نزديک با آن ها صحبت کنم و شرايط نگه داری و بازجويی هايشان را از زبان خودشان بشنوم. که دستور اخير رئيس قوه قضاييه مبنی بر پيگيری قضيه شکنجه دانشجويان وظيفه مرا در اين خصوص دو چندان کرد.»

عليرضا آوايی، با مهم خواندن بحث پيگيری شکنجه دانشجويان گفت: «اين بحث در حال حاضر به صورت جدی در دفتر نظارت بر حسن اجرای قانون حقوق شهروندی در حال پيگيری است. اما مهم تر از اين مسئله در حال حاضر آزادی 3 دانشجوی ديگر است و من تمام تلاش خود را جهت بهبود وضعيت ايشان انجام خواهم داد.»

در حاشيه:

- در اين ديدار به جز آوايی، رئيس دادگستری دو نفر ديگر که نام، سمت و علت حضور آن ها برای دانشجويان توضيح داده نشد، در جلسه حضور داشتند.

- يکی از دو نفری که در دفتر رئيس دادگستری حضور داشت، در طول مدت اين جلسه سخنان مطرح شده از جانب دانشجويان را يادداشت می کرد. اين فرد در حين جلسه از دانشجويان سوالاتی از دانشجويان پرسيد. وی با اشاره به ديدار محمود احمدی نژاد از دانشگاه اميرکبير مدعی شد: «آقای احمدی نژاد در آن روز دموکراسی نابی را پيش چشم تمام جهان به نمايش گذاشتند و آن ماجرا به نفع دولت تمام شد. به نظر نمی رسد ايشان يا دولتمردانش بخواهند با برخورد اين چنينی با دانشجويان آن دستاورد و آن دموکراسی ناب را خدشه دار کنند.» يکی از دانشجويان در پاسخ گفت: «اولا، به نظر ما آن چه در پلی تکنيک اتفاق افتاد نه يک دموکراسی ناب که خارج شدن کنترل سالن از دست گارد رياست جمهوری و افرادی که با برنامه ريزی به آن جا آورده شده بودند بود، ثانيا ما برای مناظره سياسی اينجا نيامديم. آقای آوايی از من خواستند از ديد خودم ماجرا را نقل کنم که عرض کردم.» رئيس دادگستری با تاييد اين که اين مسئله موضوع بحث ما نيست، از اين فرد خواست وقت جلسه را نگيرد.

- فرد مزبور همچنين در بخش ديگری از جلسه به مصاحبه خانواده دانشجويان بازداشت شده با تلويزيون «صدای آمريکا» اشاره کرد و مدعی شد، محمدلو، عضو کميسيون حقوق بشر اسلامی، طی مصاحبه ای با اين رسانه، نظام جمهوری اسلامی را "رژيمی وحشی" خوانده است. محمدلو بلافاصله ضمن تکذيب اين سخنان گفت: «اين آقا به ما معرفی نشدند و ما ايشان را نمی شناسيم و من هم نمی دانم شناخت ايشان از بنده و روال کاری کميسيون در چه حد است. بنده حتی يک بار هم با «صدای آمريکا» صحبت نکردم و اصولا روال کاری کميسيون حقوق بشر اسلامی رسانه ای کردن پيگيری هايش نيست.» که اين فرد با عذرخواهی از محمدلو گفت شايد فرد ديگری را با او اشتباه گرفته است. وی همچنين با طرح سوال ديگری از يکی از ديگر از دانشجويان دانشگاه اميرکبير، به شکنجه ها و ضرب و شتم هايی که در طول مدت بازداشت اين دانشجويان متحمل شده اند اشاره کرد و پرسيد: «اگر واقعا اين حرف ها صحت دارد، چرا يک بار شما را به بيمارستان انتقال ندادند؟!» که اين دانشجو گفت: «ما برای انتقال به بهداری بند 209 که فاصله چند قدمی با سلولمان داشت، بايد چند روز اصرار و التماس می کرديم. آن وقت شما انتظار داشتيد ما را به بيمارستان منتقل کنند؟! گذشته از اين بنده بلافاصله پس از آزادی به بيمارستان مراجعه کردم و بستری شدم و شايد چون بستری شدنم را به «صدای آمريکا» نگفتم تا شما بفهميد کار اشتباهی کرده ام!» اين فرد بلافاصله پس از اتمام اين جلسه کاخ دادگستری را ترک کرد.

- در انتهای اين ديدار و زمانی که دانشجويان می خواستند از اتاق رئيس دادگستری خارج شوند، مادر احسان منصوری به آوايی گفت اجازه نداديد من صحبت کنم. که آوايی از وی خواست اگر صحبتی دارد بيان کند. مادر احسان منصوری در حالی که گريه می کرد، گفت: «حاج آقا، بچه های ما دارند قربانی مصلحت می شوند. اجازه ندهيد اين بچه ها قربانی شوند. به من می گويند چرا از بچه ات دفاع می کنی. من مادرم، مگر می توانم ببينم بچه ام را دارند کتک می زنند، شکنجه می کنند و عذابش می دهند ولی آرام باشم و کاری نکنم. من از بچه ام دفاع می کنم چون معتقدم او کاری نکرده و حاضرم هر هزينه ای را در اين راه بپردازم.» سخنان مادر احسان منصوری جمع حاضر را به شدت متاثر کرد و آوايی به او گفت: «باور کنيد هر کاری از دستم برآيد برای اين سه نفر انجام می دهم.»