اين موضوع که قبل از هر مصاحبه ی تلويزيونی
و يا راديويی نوعی هماهنگی صورت می گيرد امری طبيعی است.
گرچه در ايران اين هماهنگی ها گاهی تبديل به يک نمايش
تلويزيونی و يا راديويی می شود.
وقتی سخن از انتشار آزادانه نظرات مردمی
باشد امانت داری و بی طرفی بايد مورد توجه واقع گردد. گرچه
به لحاظ روانی بسياری از مردم از گفتن آنچه در دل دارند
خودداری می کنند.
در ماه های منتهی به خرداد 76 اکثر مصاحبه
شوندگان در مورد انتخابات رياست جمهوری دوره هفتم اين جمله
را تکرار می کردند: کسی را انتخاب کنيم که پيرو ولايت فقيه
باشد و در جايگاه مبارزه با تهاجم فرهنگی خوابش نبرده
باشد.
تکرار جملاتی از اين دست که اشاره مستقيم به
محمدخاتمی داشت يک رويه معمول بود. يعنی بايد ناطق نوری را
انتخاب نمود و به خاتمی - که به خاطر تساهل و تسامح در
وزارت ارشاد توسط مجلس محافظه کار آن زمان تحت فشار بود تا
استفا داد- رای ندهيد.
اين گونه مصاحبه های مردمی بيشتر برای نظر
سازی استفاده می شود تا بازتاب افکار عمومی. تا جايی که
مثل عکس بالا مصاحبه شونده دقيقا از روی يک متن نظراتش را
بيان می کند.
اين دقيقا آلوده نمودن رسالت خبرنگاری است
به اغراض سياسی. جالب آنکه در انتشار اخبار نيز اين جهت
گيری ها وجود دارد. نمونه بارز آن اخبار 20:30 شبکه دوم که
نمونه ی واقعی کيهان در صدا و سيما است. نبايد تعجب کرد
اگر ردپای شريعتمداری در تهيه اين برنامه ديده شد.