ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

مصاحبه با عزت الله سحابی
امريکا و اسرائيل کم بودند
حالا اعراب هم تهديدمان می کنند
حمايت از هاشمی رفسنجانی در انتخابات گذشته که با انتقادهائی هم روبرو شد، برای آن بود که با سرنوشت کنونی مواجه نشويم. اصلاح طلبان و هرکسی که می خواهد به مجلس برود بايد برای مسائل هسته و سياست خارجی نيز حرف داشته باشد. مردم فهميده اند که شعارهای پوپوليستی نان و آب نمی شود.

 
 
 
 
 

 

روزنامه اعتماد مصاحبه ای با مهندس عزت الله سحابی رئيس شورای ملی مذهبی های ايران کرده است. سحابی دراين مصاحبه تاکيد می کند که آنچه می گويد جمع بندی شورای مذکور نيست، بلکه نظر شخصی وی تا اين مرحله است. مصاحبه بر محور انتخابات مجلس آينده و دشواری ها و زمينه های پيروزی اصلاح طلبان درانتخابات آينده و همچنين نقد اصلاح طلبان در 8 سال دولت خاتمی بدليل غفلت از پيوند دادن توسعه سياسی با توسعه اقتصادی و تغيير ساختار دولت در جمهوری اسلامی است. اين مصاحبه را با حذف پرسش ها می خوانيد:

 

 

سحابی ...در گفت وگو با «اعتماد» تجربه اين بيست و هشت سال پس از پيروزی انقلاب نشان داده است که هر وقت مردم زياد شرکت کرده اند از يک طرف امکان پيروزی نيروهای اصلاح طلب زياد شده و از طرف ديگر مانور نيروهای اقتدارگرا به شدت کاهش پيدا کرده است، اما هر وقت مردم کم شرکت کرده اند (به هر دليلی) جناح انحصار طلب پيروز رقابت بوده است. به دليل اينکه اين جريان يک پايگاه حداقلی دارد و وقتی رهبران آنها امر بر شرکت در انتخابات کرده اند، بی درنگ در انتخابات شرکت کرده اند. البته هدف ما از شرکت در انتخابات راهيابی چند نماينده به مجلس نيست بلکه مهم اين است که طی اين چند ماه انتخابات می توانيم حرف های مان را به سطح جامعه ببريم.

درباره انتخابات گذشته هم شرکت در آن انتخابات و حمايت از آقای هاشمی آثار و تبعاتی برای ما داشت.

- چه تبعاتی؟

 

من يکی از منتقدان جدی برنامه های آقای هاشمی رفسنجانی بودم. زمانی که برنامه اول را به مجلس آوردند، اولين کسی بودم که در يک جزوه تمام برنامه های ايشان را نقد کردم و با آن مخالفت کردم يا وقتی قصد داشت در انتخابات مجلس ششم کانديدا شود در يک گفت وگوی مفصل با روزنامه خرداد مجدداً برنامه های اقتصادی وی را به چالش کشيدم. بنابراين نظرات من درباره برنامه های اقتصادی آقای رفسنجانی معلوم است.

 

پس چرا از آقای هاشمی حمايت کرديد؟

 

آقای رفسنجانی هم در حاکميت و هم در بين روحانيون نفوذ زيادی دارد، با همين نفوذ اگر هاشمی می خواست با جناح اقتدارگرا درگير بشود بهتر از سايرين می توانست اين کار را بکند. اين تنها حرف من نبود، نيروهای کانون نويسندگان هم می گفتند. پس حمايت ما از آقای هاشمی به اين دليل هم بود. علاوه بر اين در صورتی که هاشمی به قدرت می رسيد اين فضايی که امروز وجود دارد، تحميل نمی شد، شما نگاه کنيد همه نيروهای اجتماعی اعم از دانشجويان، زنان، کارگران و روزنامه نگاران را به حاشيه رانده اند و همه درباره محدوديت رسانه ها انتقاد می کنند. اما با حمايت ما از ايشان بخشی از نيروهای هوادار ما ريزش مرد.

 

 

در دوم خرداد 76 که آقای خاتمی پيروز انتخابات بودند، در نامه يی 15 صفحه يی و سربسته برای شان نوشتم که توسعه سياسی بدون توسعه اقتصادی مانند زدن مهر بر آب است. اگر شما می خواهيد حرکت قطار توسعه در ايران از مسير اصلی خودش خارج نشود، ناگزيريد که به اصلاح دولت روی بياوريد. حالا مقدمه اصلاح دولت را اگر توسعه سياسی بدانيم، پيش نياز توسعه سياسی، توسعه اقتصادی و پيش نياز توسعه اقتصادی اصلاح نظام اداری و مالی است. تاکيد می کنم اگر می خواهيم اصلاحاتی در ايران به ثمر بنشيند بايد نظام اداری و مالی را با هم اصلاح کنيم، چون اصلاح طلبان در مجلس ششم به اين مساله اصلاً توجه نکردند. مجلس هفتم هم که وضع را بدتر کرد و با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد اين وضع به شدت بدتر شده است. آنچه در دولت احمدی نژاد اتفاق افتاده نمودش در انحلال سازمان برنامه است. در همه ادارات و نهادها کارشناسان کار کشته و با تجربه را بازنشسته کرده اند و جوانان تازه فارغ التحصيل شده از برخی مراکز خاص را آورده اند. البته ايرادی بر اين جوانان نيست، چون اينها تجربه ندارند.

به اصلاح طلبان هشدار می دهم که طرح دموکراسی و مردم سالاری کافی نيست، لازم است ما هم از آنها حمايت کنيم اما کافی نيست. آنها بايد در مجلس آينده بتوانند برنامه هايی را تدوين کنند که نقطه آغازی برای کاهش وابستگی دولت به نفت باشد. من هم می دانم که در يک دوره و چهار سال امکان قطع وابستگی دولت به نفت وجود ندارد، اما همين که بتوانيم به ميزان 20 درصد وابستگی دولت به نفت را کاهش بدهيم، کار زيادی شده است. اصلاح طلبان بايد بدانند که اگر به اين سمت بروند، مردم بيشتر به سمت آنها خواهند رفت.

در عدم اصلاح نظام اداری و مالی و در وابستگی دولت به نفت است که پوپوليسم رشد می کند. البته خوشبختانه مردم فهميده اند که اين شعارهای پوپوليستی برای آنها آب و نان نمی شود و مجريان اين شعارها نمی توانند کاری کنند. اينجا است که اصلاح طلبان بايد با برنامه وارد کار شوند.
به نظرم بايد کسانی که نامزد می شوند در حوزه مسائل هسته يی هم حرف برای گفتن داشته باشند. بايد بتوانند در حوزه سياست خارجی حرف برای گفتن داشته باشند. اين چه سياستی است که همه کشورهای عربی را از ما دور کرده است. دشمنان ما حالا فقط امريکا و اسرائيل نيست ظاهراً اين روزها عرب ها هم برای ما خط و نشان می کشند. روسيه هم معلوم نيست سر اين نيروگاه بوشهر، چه بازی يی مانده سر ايران در بياورد.

همان برنامه های آقای خاتمی در حوزه سياست خارجی خوب بود. اين چه تدبيری است که کشورهايی اگر زمانی با ما دوست نبودند، با دشمن ما هم همکاری نمی کردند، الان همه عليه ما فعاليت می کنند.


اما به نظر من دو مشکل برای اصلاح طلبان وجود دارد؛ نخست مساله تاييد صلاحيت ها است که فکر می کنم اگر رايزنی کنند بتوانند از آنچه در مجلس هفتم اتفاق افتاد، جلوگيری کنند. دوم، مساله سلامت انتخابات است. اين هم از مشکلات اصلاح طلبان است که بايد در دو جبهه بجنگند. يک جبهه، جبهه مردم است که آنها را متقاعد کنند در انتخابات شرکت کنند. جبهه ديگر، تلاش برای گرفتن تاييد صلاحيت ها است. اصلاح طلبان بايد در اين دو جبهه خوب مبارزه کنند تا بتوانند نتيجه بگيرند