نمی توان روی اين و يا آن تفسير خبرگزاری
ها و يا مطبوعات امريکا انگشت گذاشت
و گفت اين جمله و يا آن اشاره، از کدام آينده مشخص خبر می
دهند. مطبوعات پر از مطالبی ضد و نقيض درباره آينده ايران اند.
اين روزها از يکسو سخت در تلاش پايان نامه تخصص تحصيلی ام هستم
و از ديگر سو در تکاپوی يافتن کاری
مناسب تخصصی که با خون دل به آن رسيده ام برای امرار معاش در
غرب وحشی وحشي: امريکا
مطبوعات و اخبار را با دقت دنبال می کنم و
نکاتی را که ضرورت طرح آن را تشخيص می دهم می نويسم و می
فرستم، گرچه کوتاه و فارغ از هر حاشيه ای.
اوضاع را از اينجا (واشنگتن) اينگونه می
بينم:
علاوه بر تحريک و تشويق اعراب خليج فارس و
منطقه خاورميانه برای اتحاد با هم عليه ايران که تا حدود بسيار
زيادی نيز به کمک سياست های نابخردانه رهبران جمهوری اسلامی با
موفقيت همراه شده، در افغانستان و پاکستان و حتی خود عراق نيز
تحولات مهمی در پيش است. اين را کاملا می توان دراينجا حدس زد.
دولت کنونی عراق، قطعا دولت با دوامی نيست
و بزودی ميدان را ترک خواهد کرد. کاخ سفيد دولت کنونی عراق را
ضعيف تر از آن تشخيص داده که بتواند و يا بخواهد درمقابل
جمهوری اسلامی بايستد، چه رسد به اينکه بتواند منتقل کننده
برخی نظرات امريکا به طرف های ايرانی باشد.
دسته بندی هائی که دولت "مالکی" را تشکيل
داده اند هم با اشاره مستقيم امريکا و هم برای حفظ موقعيت خود
نزد امريکائی ها، پشت دولت کنونی را بسرعت خالی می کنند. در دولت
بعدی سنی ها و بعثی ها نقش بيشتری خواهند داشت. بويژه نظامی
های سنی و باقی مانده های ارتش صدام حسين. دولت بعدی عراق چهره
متخاصم با ايران را خواهد داشت و برای تنگناهای اقتصادی خود
روی کمک های عربستان سعودی از هم اکنون حساب باز کرده است.
همين وضع را دولت حامد کرزای در افغانستان
دارد. نرمش های کرزای در برابر جمهوری اسلامی نيز با واکنش های
تند کاخ سفيد روبرو شده و همين مسئله در ديدار اخير بوش با
حامد کرزای در امريکا مطرح شد. کرزای اگر نتواند با سنی های
طالب و مورد حمايت عربستان سعودی به تفاهم برای تشکيل يک
کابينه ائتلافی برسد، جای خود را به کسی خواهد داد که توان اين
کار را داشته باشد. بنابراين، دولت آينده افغانستان و يا
کابينه ائتلافی آينده افغانستان نيز چهره ای متخاصم با ايران
را به خود خواهد گرفت.
وضع در پاکستان نيز از همين قرار است و
دولت پاکستان نيز بزودی به دولتی بيشتر مذهبی و قشری (از نوع
اسلام اهل تسنن) تبديل خواهد شد. اگر ژنرال مشرف نتواند به اين
سناريو تحقق بخشد کنار گذاشته خواهد شد.
همه اين فعل و انفعالات بشدت درجريان است،
زيرا کاخ سفيد برای حمله به ايران نيازمند محاصره کامل ايران
توسط دولت های مسلمان اما دشمن با ايران است.
از نظر بوش هرکشوری
در منطقه و بويژه در همسايگی با ايران که روابط و نزديکی
جمهوری اسلامی برقرارکند بشدت مجازات خواهد شد. مشرف در
پاکستان، کرزای در افغانستان و مالکی در عراق به همين دليل زير
سخت ترين فشارها قرار گرفته اند. حمله به ايران نيازمند موقعيت
مناسب منطقه و فراهم شدن زمينه انفجارهای قومی و حمايت اين
انفجارها در همسايگی کشور است و کاخ سفيد بی سر و صدا اما با
شدت بدنبال اين موقعيت است. در اين زمينه در آينده گزارش دقيق
تر و مفصل تری را خواهم نوشت.
|