عباس عبدی عضو ارشد شورای سردبیری روزنامه توقیف شده "سلام" در
یادداشت تازه ای، با اشاراتی گاه نامفهوم، ضمن بازگشائی گفتمان
خشنی که با دانشجویان بازداشتی اخیر در زندان صورت گرفته- بی
اشاره به موارد شکنجه- از احتمال تغییر نگرش های اخیر امنیتی
در راس حاکمیت ياد می کند. او در عین حال می نویسد که سیاست جاری
امنیتی و سرکوب و سانسور و خانه نشین کردن مردم در عمل به سود
آن نقشه ایست که معاون رئیس جمهور امریکا "چینی" در سر دارد و
در تدارک عملی آنست. یعنی تکه تکه کردن ایران و فرو بردن آن در
یک جنگ داخلی و قومی.
نویسنده - عبدی- با توجه به ملاحظاتی که در شرایط کنونی اجباری
است، مقدماتی برای این نظر و دیدگاه خود چیده و نوشته است که
می تواند اصل مسئله را در سایه قرار دهد. به همین دلیل ما کوشش
کردیم، آن پیرایه ها ومقدمات را از نوشته وی حذف کرده و با
عبور از ملاحظات امنیتی حکومت، لُب کلام وی را استخراج کرده و
منتشر کنیم، که می خوانید:
«... به دانشجويان زنداني گفته ميشود يا «چفيه» يا «...» به
صورت تلويحي يا تصريحي یعنی وطن را ترك كنند و در آن طرف آب
رحل اقامت بيافكنند. یعنی به قلابي بیفتند كه از آن طرف آب
براي شكار نيروها در داخل كشور مياندازند.
در اين ميان دود اين فرآيند به چشم ملت خواهد رفت، زيرا اكثريت
مردم در نهايت مجبور به سكوت و گوشهگيري و انفعال ميشوند و
ترديدي نيست كه بهرهجوي اصلي از اين انفعال بيگانگان خواهند
بود كه خواب تجزيه و تضعيف اين كشور، تنها آرزويي است كه هر شب
با آرزوي ديدن آن به بستر خود ميروند.(و این یعنی دو قطبی شدن
جامعه)
روند قطبي شدن طي دو سال اخير آگاهانه و عامدانه تشديد شده
است. طي ماههاي اخير برخوردهاي متعدد با اقشار مختلف جامعه
اعم از دانشجويان، كارگران، زنان و نيز فشارهاي مضاعف به
مطبوعات، كتاب، سينما و... نمونههاي عيني قطبی کردن سیاست از
يك سوي طيف است، و از سوي ديگر طيف نيز مصاديق متعددي را در
تأييد اين گرايش ميتوان ديد كه يك مورد از آن را وزير اطلاعات
در خصوص قصد جناح ديك چني براي براندازي نرم عنوان كرد. اما
نكته اساسي اين است كه قصد براندازي هر رژيمي صرفاً هنگامي به
ذهن و مخيله مخالفانش خطور ميكند كه زمينههاي آن فراهم باشد
و بدون حذف اين زمينهها نميتوان چنين قصدي را بياثر و خنثي
كرد. اگر انزواي ايران در منطقه، يا انفعال جوانان و مردم
در داخل يا فشارهاي اقتصادي و تورم به مردم زمينه را براي تحقق
چنين قصدي فراهم ميكند، به ناچار بايد اين زمينهها را كمرنگ
و حذف كرد و نميتوان با پاك كردن صورت مسأله، آن را حل كرد.
قابيلت قابل، شرط اصلي براي تحقق هر هدفي است، تا وقتي كه
جامعهاي قابيلت لازم را براي براندازي داشته باشد و زمينههاي
آن فراهم شود، نميتوان بيگانگان را از سوداي چنين هدفي باز
داشت. و بدترين چيز آن است كه با نتيجهگيري غلط از اين سوداي
بيگانگان، طرحها و برنامههايي را اجرا كنيم كه بيش از پيش
زمينهساز تحقق آن هدفها شود!
عليرغم تمامي علايم منفي كه در خصوص قطبي شدن جامعه در عرصه
سياست ديده ميشود، آزادي دانشجويان در هفته گذشته ميتواند
علامت مثبتي از تغييري در نگاه مسئولين به روند جاري و خطرات
ناشي از اين دو قطبي شدن باشد. گرچه اطلاعات دقيقي از دلايل و
چرايي اين رويداد در دست نيست، اما احتمال ميرود كه از اين
حيث اتفاق مثبتي در پشت صحنه
سياست ايران رخ داده باشد كه بايد به آن خوشآمد گفت و
اميدوارم كه اين تصور واقعيت هم داشته باشد. و اگر هم واقعيت
داشت پايدار نيز باشد.» |