ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

محسن ميردامادي:هيچکس، حتی شورای نگهبان هم نمی داند تا شش ماه ديگر چه پيش خواهد آمد
از ترس رد صلاحيت
به خودکشی تحريم تن نمی دهيم
هيچ وقت کسانی که قدرت و اختيار بدون مسووليت دارند نمی آيند نامه فدايت شوم بنويسند و اختيارات خود را رها کنند. بايد در جهت متناسب کردن اين دو (مسووليت و قدرت) حرکت کرد و در اين مسير خسته نشد. در فرانسه پس از انقلاب 1789 حدود 80 سال طول کشيد تا دموکراسی ماندگار محقق شد. در فرآيند اصلاحات در ترکيه حتی در يک مرحله نخست وزير اصلاح طلب "اربکان" توسط نظاميان از نخست وزيری عزل شد و سپس به زندان افتاد، ولی مسير اصلاحات را رها نکردند و بتدريجی به موفقيت های بزرگ دست يافتند.

 
 
 
 

 

کيوان مهرگان از روزنامه "اعتماد" با محسن ميردامادی دبيرکل جبهه مشارکت گفتگو کرده است. اين گفتگو عمدتا روی انتخابات آينده مجلس و تدارک اصلاح طلبان که بصورت جبهه ای خود را آماده پيروزی در اين انتخابات می کنند متمرکز است. خلاصه اين مصاحبه که بر مبنای برجسته ساختن نکات اصلی مصاحبه است را در ادامه می خوانيد:

 

- روزی که اصلاح طلبان از قدرت خارج شدند، فصل مشترک مواضع آنها اين بود که قدرتی که در اختيار دارند متناسب با مسووليت آنها نيست، حالا پرسش اين است که چه اتفاقی افتاده است که اصلاح طلبان می‌خواهند دوباره به قدرت برگردند. آيا بستری فراهم شده است که انديشه های اصلاح طلبانه را پيگيری کنيد يا اينکه اتفاق ديگری افتاده است که ضرورت حضور اصلاح طلبان در قدرت را فراهم کرده؟

ميردامادي: اتفاق جديدی نيفتاده است، اين يک مساله طبيعی است. کار سياسی همين است که احزاب و گروه های مختلف در هر مرحله يی تلاش می کنند وارد عرصه قدرت شوند و منويات خود را دنبال و پياده کنند و برنامه هايی را که به نظرشان برای مملکت مفيد است به نتيجه برسانند. اين طبيعت فعاليت همه احزاب و گروه ها است که يک روز در قدرت هستند و روز ديگر خارج از قدرت و تلاش می کنند که دوباره به قدرت بازگردند.

- اصلاح طلبان هشت سال در نهادهای سياسی و انتخابی حضور داشتند، آن موقع با وجود مشروعيت بسيار بالايی که از طرف افکار عمومی داشتند نتوانستند از ظرفيت های قدرت استفاده کنند. امروز چه اتفاقی افتاده است؟

- اين صحيح است که بسياری از کارهايی که اصلاح طلبان می خواستند انجام بدهند، نتوانستند. اما همين اصلاح طلبان خيلی از کارها را هم توانستند انجام دهند که به آنها کمتر توجه می شود. مقايسه وضع امروز کشور با دوره اصلاحات به خوبی اين مساله را نشان می دهد. ولی ما بايد از مطلق گرايی پرهيز کنيم و مسائل را نسبی ببينيم. اگر کسی تصور کند وقتی اصلاح طلبان دوباره وارد مجلس و دولت شوند همه برنامه هايی را که می خواهند بدون کم و کاست عملی خواهد شد ، اشتباه می کند. اينکه توقع داشته باشيم همه برنامه های مطلوب را در يک دوره مجلس و رياست جمهوری بتوان پياده و اجرا کرد و همه موانعی که در مقابل اصلاحات و مقاومت هايی را که در مسير و روند دموکراسی کشور وجود دارد بشود برطرف کرد، اين نوعی ايده آليستی فکر کردن است که ما انتظار داشته باشيم در يک دوره چهار ساله بتوان کارهای ده، بيست ساله را انجام داد. به طور تدريجی و در يک دوران طولانی می توان اصلاحاتی انجام داد و ممکن است اين دوره تدريجی چند دهه طول بکشد.

- شما مگر برنامه خاصی داريد که آنچه را در توان داريد اجرا کنيد؟

- طبيعی است که برنامه داريم. تلاش امروز اصلاح طلبان اين است که به مجلس وارد شوند و بخشی از برنامه های شان را که به قوه مقننه مربوط می شود عملی کنند.

کار های شورای نگهبان و امثال اينها دليل نمی شود که ما در اين عرصه فعاليت نکنيم. برای اينکه اگر ما می گوييم اصلاحات، معنايش اين است که از همين مجراها عبور کنيم و همين مسائل را اصلاح کنيم . اگر اين اشکالات و موانع وجود نداشت که شعار اصلاحات موضوعيت پيدا نمی‌کرد. ما که نمی خواهيم انقلاب کنيم، می خواهيم عيوب موجود را برطرف کنيم. اگر اين اصل را بپذيريم بايد تدريج را بپذيريم و قبول کنيم که اين نواقص تدريجی برطرف می شود، نه ناگهانی و نه در کوتاه مدت. شما تجربه اصلاحات در ديگر کشورها را نگاه کنيد. اين گونه نبوده که يک شبه به دموکراسی دست يافته باشند و در مقابل اين تغيير هم هيچ مقاومتی نشده باشد و کارها همه بر وفق مراد پيش رفته باشد. آنها هم اين مراحل را طی کرده اند. در فرانسه پس از انقلاب 1789 حدود 80 سال طول کشيد تا دموکراسی ماندگار محقق شد. در همين ترکيه کنار خودمان ببينيد در فرآيند اصلاحات حتی در يک مرحله نخست وزير اصلاح طلب آنها (آقای اربکان) با تلاش نظاميان از نخست وزيری عزل شد و سپس به زندان افتاد. ولی اين مسير را رها نکردند و با تدريجی امروز به موفقيت های بزرگ دست يافته اند.

عده يی می گويند راه حل اين است که اصلاح طلبان در انتخابات شرکت نکنند و در عرصه قدرت حضور پيدا نکنند تا زمانی که قدرت و مسووليت با هم تناسب داشته باشد. ولی اين مساله هيچ وقت خود به خود محقق نخواهد شد و هيچ وقت کسانی که قدرت و اختيار بدون مسووليت دارند نمی آيند نامه فدايت شوم بنويسند و اختيارات خود را رها کنند. بايد با تلاش و زحمت در جهت متناسب کردن اين دو (مسووليت و قدرت) حرکت کرد و در اين مسير خسته نشد.

- به فرض اينکه تحليل های شما جامعه مخاطب تان را متقاعد کند که بايد در انتخابات شرکت کنيد، چگونه می خواهيد از فيلترهای نظارتی بگذريد؟

ميردامادي: ما نمی توانيم امروز در مورد رفتار شش ماه بعد شورای نگهبان اظهارنظر کنيم. فکر می کنم خود آنها هم الان نمی دانند در آن زمان چگونه عمل خواهند کرد.

شما عملکرد گذشته شورای نگهبان را در مراحل و دوره های مختلف نگاه کنيد. نامزدهايی داريم که يک دوره در ميان تاييد و رد صلاحيت شده اند. لذا از الان برای انتخابات مجلس آينده نمی توان گفت شورای نگهبان چکار خواهد کرد.

- لابد شنيده ايد که يکی از حقوقدانان شورای نگهبان در مورد کسانی که در انتخابات مجلس هفتم ردصلاحيت شدند گفته است برای تاييد صلاحيت بايد توبه کنند.

ميردامادي: من فکر می کنم بايد اين ادبيات را کنار گذاشت و هر کسی وظيفه قانونی خود را انجام دهد. شورای نگهبان سليقه سياسی خود را دخالت ندهد و بی طرفانه و بر اساس قانون عمل کند آن وقت همه به آن تمکين خواهند کرد. ما به اندازه کافی نامزد خواهيم داشت که در انتخابات شرکت کنيم. ما به عنوان يک حزب نمی توانيم بنا را بر اين بگذاريم که شورای نگهبان همه را قلع و قمع و ردصلاحيت خواهد کرد پس نمی شود شرکت کرد. بنای فعلی ما اين است که در انتخابات شرکت کنيم.

- فکر می کنيد انتخابات هفتم تکرار خواهد شد؟

ميردامادي: نظر من اين است که با مجموعه اتفاقاتی که پس از آن انتخابات و در سال های اخير افتاده و امروز هم کشور مبتلا به پيامد ها و تبعات آن است کسانی که عامل و باعث آن سناريو بودند بعيد است در پی تکرار آن باشند.

- اصلاح طلبان در سومين دوره شورای شهر تهران يک اقليت چهار نفره دارند اما اين اقليت هيچ نمودی ندارد. آيا همين پيامی به جامعه نيست که ممکن است با ورود به مجلس هم اين رويه تکرار شود؟

ميردامادي: شما بايد انتظارات تان از اين افراد به اندازه اقليت باشد. من عقيده دارم همين تعداد کم در شورای شهر تهران يک اقليت کارآمد هستند و کارهای مهمی کرده اند. مهمترين کارشان اين بود که اجازه ندادند شهرداری تهران به دست گروه آقای احمدی نژاد بيفتد. اين کار کوچکی نبود. تا حدی که من اطلاع دارم در برنامه ريزی های درون شورا هم کاملاً تاثيرگذار هستند. اگر اکثريت شورای تهران اصلاح طلب بود طبعاً هم تعيين شهردار شکل ديگری پيدا می کرد و هم شورا نمود متفاوتی به خود می گرفت. اما از اقليت بيش از اين نبايد انتظار داشت.

- اصلاح طلبان در نبود رسانه های فراگير چگونه می خواهند پيام شان را به هواداران شان برسانند؟
ميردامادي: اين نکته بسيار مهمی است. خصوصاً با برخوردی که اخيراً با هم ميهن و شرق شد معتقدم اين اراده بخشی از جناح حاکم است که می خواهد به هر نحو شده نظر خود را تحميل کند.