روز گذشته و درحاشيه جلسه سران جبهه راست جمهوری اسلامی که به
اصولگرايان و خط رهبری معروف اند، علی لاريجانی که در اين جلسه
حضور داشت، با خبرنگاران داخلی مصاحبه کرد. دبير شورای عالی
امنيت ملی ضمن تکرار مواضع و سياست های اتمی دوران اخير و
همچنين بيان ديدگاه هايش پيرامون انتخابات آينده مجلس، از رئيس
سازمان انرژی اتمی جهانی "البرادعی" تمجيد کرده و او را فردی
واقع بين توصيف کرد. اين تمجيد و توصيف متاثر از مواضعی است که
اخيرا البرادعی در مخالفت با حمله نظامی امريکا به ايران اتخاذ
کرده و مواضع دوپهلوئی که در ارتباط با فعاليت های اتمی ايران
بيان داشته است.
مطمئنا نمی توان انکار کرد که آمريکا از آغاز چالش اتمی ايران
نسبت به دستيابی ايران به انرژی هسته ای مواضع بسيار سختگيرانه
تری نسبت به طرف های اروپايی داشته است. از سوی ديگر همانطور
که به دفعات از سوی ديپلمات های اروپايی، چينی و روسی اعلام
شده، همه متفق القول اند که توان آمريکا در سمت و سو دادن به
قطعنامه ها در شورای امنيت به مراتب بيشتر از آژانس انرژی اتمی
است. بنابراين ناگفته پيداست که فردی در جايگاه محمد البرادعی
زمانی که پرونده ايران را از آژانس به شورای امنيت می فرستاد
می توانست پيش بينی کند که با توجه به دو دليل پيش گفته و
روندی که ايران در اين مدت طی کرده، قطعا شرايط را آمريکا به
سمتی پيش خواهد برد که حمله آمريکا به ايران محتمل به نظر
برسد.
حال البرادعی طی هفته های اخير نه تنها مخالفتش را با حمله
آمريکا به ايران علنا حتی با احمق خواندن بوش اعلام کرده، بلکه
رايس وزير خارجه امريکا نيز اعتراض شديد الحنی نسبت به مواضع
اخير وی داشته است. بنابراين، به نظر می رسد که دستگاه
ديپلماسی جمهوری اسلامی بايد بسيار با احتياط با نظرات ضد
آمريکايی وی و مخالفتش با حمله به ايران برخورد کند، چرا که
مانور بيش از حد بر روی سخنان وی عليرغم مزايايی که در شرايط
فعلی برای حاکميت دارد، می تواند البرادعی را به عنوان يک
مسلمان مصری و بالطبع يک عرب به سردار سپاه مخالفان حمله به
ايران تبديل کند. درحاليکه خطر آنجا نهفته است که اگر اين
مخالف سرسخت جنگ در مقطعی به اين نتيجه برسد که شرايط به گونه
ايست که راهی غير از حمله به تاسيسات اتمی ايران برای ممانعت
از ساخت تسليحات اتمی از سوی ايران باقی نمانده آنوقت اين
دستور حمله نه از جانب آمريکا که از سوی سرسخت ترين مخالف حمله
به ايران و بالطبع يکی از بلند پايه ترين نمايندگان سياسی
جهان عرب و جهان اسلام صادر شده است! در اينصورت ديگر پيدا
کردن مخالفان حمله به ايران در سطح جهان کار ساده ای نخواهد
بود.
دشوارنيست چنين حدس و گمان هائی، حتی فرا تر از آن، گمانه زنی
پيرامون ماموريت ها و نقش های دوگانه دريپلمات هائی که در راس
سازمان غير حکومتی مانند سازمان انرژی اتمی قرار می گيرند، اما
به يک شرط: بدانيم که وقتی با ديپلماسی بازی می کنيم، ديگران
نيز با ما بازی می کنند! |