ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  آقای پرهام!
لُب کلام
را می گفتيد
 
 
 
 

 

آقای باقر پرهام- نويسنده و مترجم- در واکنش به مطلبی که پيک نت به نقل از نشريه نيويورکر و در ارتباط با حمایت های مالی اخیر اعراب منطقه از رضا پهلوی و همچنین همراهان و طرفداران رضا پهلوی منتشر کرده بود، نامه بلند بالائی نوشته و برای انتشار به يکی از سايت های اينترنتی سپرده است. آن سايت البته به ايشان نگفته که شما اگر تکذيبيه ای داريد آن را برای همان نشريه ای بفرستيد که مطلبی از شما منتشر کرده و نه ما که در انتشار آن سهمی نداشته ايم. بهر روی، اين نامه بلند بالای ايشان در آن سايت منتشر شده است.

البته، ايشان با اين ادعا که از اتهام زنی و پرونده سازی پرهيز دارند، اتفاقا همان اتهاماتی را متوجه پيک نت کرده اند که در تمام سال های دوران اصلاحات و در ادامه آن، تا امروز سايت های وابسته به سازمان اطلاعات موازی و غير موازی متوجه پيک نت کرده و می کنند. از آن خنده دار تر آنکه نشريه ای را – پيک نت- که آقای پرهام، هم کلام و هم قلم با از ما بدتران در جمهوری اسلامی آن را وابسته به اطلاعات رژيم دانسته و ميدانند گرفتار سخت ترين گرداب فيلترينگ است. بنابراين، ظاهرا اطلاعات رژيم دچار بيماری خود سازی و خود فيلترکنی است!

لب کلام آقای پرهام- همانگونه که از نامه ايشان پيدا و به نظر ما در بخش های مهمی از آن دچار پريشان گوئی است- اينست که در ايران بايد يک رفراندوم بشود و جمهوری اسلامی جايش را به نظامی بدهد که از دل اين رفراندوم تحت نظارت بين المللی در می آيد. یعنی حرفی که آقای داریوش همایون به نیابت از مشروطه خواهان اکنون سالهاست و پیش از تب رفراندوم در آخرین ماه های دولت خاتمی می زند. آقای پرهام معتقد است که  رضا پهلوی هم می تواند دراين رفراندوم شرکت کند. البته رضا پهلوی که شوخی است، منظور ايشان سلطنت است که مردم می توانند به آن رای بدهند و دوباره آن را برگردانند و يا رای ندهند و برنگردانند!
با رضا پهلوی هم نوشته اند که ملاقات کرده اما اين ملاقات از جنس همه ملاقات های ديگری بوده که داشته اند.

در کنفرانس لندن هم بوده اند، اما در کنفرانس اخير در پاريس نبوده اند. نقل قولی هم ايشان از يکی از سياسيون سالخورده – که ظاهرا و به زعم ایشان بايد متمايل به چپ باشد- آورده که اگر امروز در ايران رای گيری شود رضا پهلوی می برد!

ضمنا، آقای پرهام که در ساکرامنتوی کاليفرنيا مقيم است،- با همان اندازه آشنائی که با ایران امروز و مسائل و حاکمیت آن دارد و در ارزیابی هایش در همین نامه از روز روشن تر است- اميد از کف داده، در پايان نامه خود می نويسد که اين آخر عمری می خواهد يک گوشه دنج نشسته و ترجمه هگلش را تمام کند، اما پيش از رسيدن به اين بخش گوشه نشينی می نويسد:

« دريافتم ايرانيان – بويژه فعالان سياسی و کسانی که بايد مبارزات مردم را رهبری کنند – پراکنده تر از آن اند که به راه حل ملی رفراندم برای الغاء نظام دينی و برپائی يک نظام دمکراتيک تن دردهند، بويژه اين که سرنوشت و موجود يت تاريخی همه‌ی گروه‌های سياسی چپ، يا متمايل به چپ (از حزب توده گرفته تا پيروان راه آن و هواداران معروف به مشی پيروی، يعنی اکثريت و ديگر گروه‌های مارکسيستی) تا گروه‌هائی که در انقلاب شرکت داشته‌اند ولی اکنون می‌خواهند با عنوان اصلاح طلب خود را از نظام مذهبی و هسته‌ی مرکزی آن جدا وانمود کنند (مانند سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی آقای نبوی و دوستان اش، ملی – مذهبی‌هائی چون آقايان پيمان ، سحابی و دوستان شان، بخشی از جبهه ملی درون کشور و بويژه آقای دکتر ابراهيم يزدی و هواداران‌اش). آری، سرنوشت همه‌ی اين‌ها، به سرنوشت حکومت مذهبی وابسته است و موجوديت همگی تابع بقای نظام است، و بنابراين هرگز به راه حلی که بوی الغاء اين نظام را بدهد تن در نخواهند داد.»

ما فکر می کنيم هر خواننده ای که اين جمله بلند بالا و پريشان گوئی آقای پرهام را بخواند از خود می پرسد: برادر جان! خُب لب کلام را بگو! وقتی همه اينها که متهم به شرکت درانقلاب اند در ميدانی که شما می گوئيد نيستند و نمی خواهند باشند، چه کسی می ماند جز آنکه با انقلاب ساقط شد و حالا هست و می خواهد: رضا پهلوی و سلطنت طلب ها!

حال بخوانيم آن جمله کوتاهی که نيويورکر نوشته و پيک نت آن را منتشر کرده است:

«احمد اويسی برادر ژنرال اويسی از جمله مشاوران سياسی رضا پهلوى است. در کنار وی پرويز ثابتى نيز رضا پهلوی را ياری می کند. باقر پرهام (جامعه شناس ايرانی) نيز از روشنفکران شناخته شده ايران است که اکنون برجسته ترين روشنفکر حامی رضا پهلوی است.»

واقعا، از آقای پرهام بايد پرسيد: اين جمله نياز به آن همه جلز و ولز دارد؟ خودتان در آن جمله بالا بيش از اين نگفته ايد؟ نه نوشته اند ايشان همگام برادر اويسی است و نه نوشته اند همراه پريز ثابتی. نوشته اند روشنفکر حامی رضا پهلوی است. خوب، نيستيد؟ يک کلام برای ما و نشريه نيويورکر می نوشتيد "من، باقر پرهام با بازگشت سلطنت به ايران موافق نيستم و از رضا پهلوی هم حمايت نمی کنم! لطفا اين توضيح را منتشر کنيد!" شک نداشته باشيد که اين توضيح شما را با عنوانی بزرگ در پيک نت منتشر می کرديم و نياز به اين همه صرف وقت از طرف شما و بازماندن از ادامه ترجمه هگل نبود.

برای اطلاع خوانندگان يادداشت بالا، نامه آقای پرهام را با حذف چند بند و پاراگرافی که ربطی به موضوع نداشت و می توانست خواننده را از اصل مطلب دور و يا خسته کند و همچنين اشاراتی که به راديوصدای آلمان و انتشار مطلبی از آن کرده اند و با حفظ آنچه عليه پيک نت نوشته اند در همين شماره می خوانيد. چنانچه مايل به خواندن آن بخش های حذف شده نيز باشيد می توانيد روی سايت "ايران امروز" رفته و کامل اين نامه را بخوانيد.