ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

واقعيت را ببينيد، انکارش نكنيد
شورش بنزينی نشان داد
جامعه مترصد فرصتی
برای خروج از مدار قدرت است
عباس عبدی

 
 
 
 
 

... انسجام ظاهری جامعه ما عموماً ناشی از حضور قدرت حكومتی است و از تعامل سازنده اجزای جامعه (اعم از افراد و نهادهای غيردولتی) با يكديگر و دولت حاصل نمی‌شود. انسجام موجود بيش از آن كه خود خواسته و مطلوب مردم باشد، ناشی از حضور قدرت و اعمال ابزارهای آن، يعنی نيروی انتظامی و قضايی است. فقدان اعتماد اجتماعی، ناشی از بيگانگی جامعه با سياست‌های جاری و كم‌رنگ‌تر شدن حضور و مشاركت اجتماعی، موجب گسيخته‌شدن انسجام اجتماعی و نظم و انضباط خودجوش می‌شود و به ميزانی كه نظم ناشی از حضور قدرت جايگزين چنين نظمی شود، بر شكنندگی نظم موجود افزوده می‌گردد و جامعه تنها مترصد فرصتی است تا از مدار قدرت خارج شود و ماهيت اصلی رفتار اجتماعی خود را بروز دهد.

حجيم شدن دولت به قيمت كوچك شدن مشاركت مردمی از يك طرف و نيز بسته شدن دايره تصميم‌گری‌ها در جمع‌های محدود و به حاشيه رانده شدن جامعه و نخبگان ، نتيجه‌ای جز اين ندارد. اين كه يك روز تثبيت قيمت سوخت را به عنوان هديه و عيدی به مردم اعلام كنيم (چيزی كه مال خود مردم است را به نحو نامناسبی به خودشان دادن و منت بر آنان گذاشتن) و بعد آنها را به داشتن عادت بد و مذموم مصرف ارزان بنزين محکوم کردن، نتيجه‌ای جز غيبت مردم از صحنه اجتماعی و تصميم‌سازی ندارد . مردم را موجوداتی منفعل و بی‌خاصيت خواستن، نتيجه‌ای جز نظاره‌گر بودن آتش‌سوزی پمپ‌بنزين‌ها كه از ثروت‌های همان مردم هستند، ندارد. اينجاست كه ساز و كار خود فريبی فعال می‌شود و به جای پرداختن به ريشه وقايع و درك واقعيت، بلافاصله دست‌های خارجی و بيگانان به ميان آورده می‌شود و كسی هم نيست كه بپرسد اين‌ها چه بيگانگانی هستند كه می‌توانند در عرض كمتر از يك ساعت نيروهای خود را بسيج كرده و اين بلوا را فراهم كنند؟

اين رويدادها فقط يك علامت بود، علامتی كه دست‌اندركاران می‌بايست بيش از پيش به آن توجه كنند.

اگر امروز اهداف و آرزوهای بلندی در حوزه داخل و مهم‌تر از آن در عرصه بين‌المللی بيان می‌شود، بايد به لوازم و ابزار اين اهداف و آرزوها نيز ملتزم بود. با دمپايی ابری لا‌انگشتی نمی‌توان به قله اورست صعود كرد. قدرتمندترين حكومت‌ها، آنهايی هستند كه بيشترين انسجام و اعتماد اجتماعی را دارند و اين سرمايه‌ای است كه موجب افزايش بهره‌وری در سرمايه‌های فيزيكی، مالی و انسانی می‌شود و در غياب چنين انسجام و اعتمادی، سرمايه‌هايی چون پول نفت، نه‌تنها مشكل‌گشا و نعمت نيست، بلكه مشكل‌ساز و نقمت است، چرا كه با تكيه بر اين سرمايه بادآورده تنها می‌توان مشكلات را به‌طور موقتی تسكين داد و بروز آنها را اندكی به تأخير انداخت، اما پس از اين تأخير، با شدت و حدّت بيشتری بروز پيدا می‌كند.

واقعه رخ‌داده پس از سهميه‌بندی بنزين، چون درد و تب در بيماری است. می‌توان با يك مسكن يا قراردادن حوله خيس بر بدن، درد را تسكين و تب را از ناپديد کرد، اما چنين كاری اگر با هدف شناخت سرچشمه درد و تب همراه نباشد، صرفاً موجب خشنودی موقتی بيمار می‌شود. از اين رو بايد از كليه دست‌اندركاران جامعه، دوستانه و حتی عاجزانه درخواست كرد كه اين تذكرات و موارد مشابه را بيش از آن‌كه از زاويه رقابت‌های سياسی تلقی كنند، برای يك بار هم كه شده آنها را مشفقانه و از سر دلسوزی برای كشور و حتی ساخت قدرت، مطالعه و برداشت كنند و مثل كشوهای پيشرفته، گروه‌های كاری بی‌طرف (و نه دولتی و تحت امر) و كارشناسانه را برای بررسی و تجزيه و تحليل اين امور تعيين و بر اساس گزارش نهايی آنها، سياست‌ها و برنامه‌های خود را اصلاح كنند. اگر امروز چنين كاری نكنند، فردا فرصتی برای اين كار نيست.(مشروح و کامل اين مقاله با عنوان " فقط يک علامت" در روزنامه شرق منتشر شده و آنچه را دراينجا منتشر کرديم نيمه دوم نوشته عبدی بود- پيک نت)