اولين نشست از سلسله نشستهای «چشمانداز
اصلاحات» از سوی روابط عمومی جبهه مشاركت ايران اسلامی برگزار
شد. در اين نشست«عليرضا رجايی" نيز از جمله سخنرانان بود.
سخنرانی او را يا خبرگزاری ايسنا پرغلط، و شتابزده و با احساس
مسئوليت اندک منتشر کرده و يا خود عليرضا رجائی دچار
تناقض گوئی و پراکنده گوئی بوده است و يا مجموعه ای از هر دو
که بنظر می رسد اين محتمل تر باشد!
بهرحال از اين سخنرانی فشرده ای را استخراج کرده و
منتشر می کنيم با اين انگيزه که بدانيم بخشی از نيروهای ملی
مذهبی در آستانه انتخابات مجلس هشتم و اوضاع پيچيده ايران چه
انديشه هائی دارند.
رجائی در اين سخنرانی از جمله گفت:
دو گروه مخالف اصلاحات هستند.
يكی جناح راست است كه يا به مفهوم اصلاحطلبی قائل
نيست و يا آن را در ساختار اقتصاد و فرهنگ میبيند و در عرصهی
سياسی نيز آن را از موضع تغيير روش حاكميت نمیداند.
ديگری كسانی كه معتقدند با تجارب جمهوری اسلامی
ساختار حكومتی اصلاحناپذير است؛ بنابراين تلاَشهای اصلاحات
نيز بی نتيجه است و تنها زمينهای برای برخورد با گروههای
سياسی مخالف می شود.
اين گروه (گروه دوم) معتقدند جمهوری اسلامی يك نظام
مرحلهيی است. مثلا دكتر پرهام گفتهاست گروه های ملی ومذهبی
از جمله مهندس سحابی و دكتر پيمان و جبهه مشاركت و ساير گروهها
منافعشان در گرو وجود جمهوری اسلامی است؛ در حالی كه اشتباه
او اينجاست كه ملیمذهبیها اگر جمهوری اسلامی را مرحلهيی
نمیبينند، به دليل تعلقات ايدئولوژيك نيست؛ بلكه حقيقت اين
است كه ملی مذهبیها به جهت تحليلی، عبور از جمهوری اسلامی را
درست نمیبينند.
اغلب اصلاحطلبان و حتی كسانی كه اعتقادی به
اصلاحات ندارند، معتقدند ساختار دولتها غيردموكراتيك است.
مسلما اگر دموكراتيك بود، نيازی به اصلاحات نداشت.
البته موضوع اصلاحات در نگاه اصولگرايان براندازی
نرم محسوب میشود. بر خلاف برخی كشورها كه وقتی بين نهادهای آن
اختلاف پيش می آيد، از طريق مبارزه سياسی و انتخابات مشكلشان
حل میشود، در ساختار نظام ما اين امكان وجود ندارد و وقتی
قرار است تغيير موازنهای صورت گيرد، با مقاومت اساسی مواجه
میشود و در اين فرآيند است که قتلهای زنجيرهيی يا 18 تير
بروز میكند. در حاليکه، ذات ساختار سياسی ما به گونه ايست که
هيچگاه در آن يكدستی رخ نمیدهد. بنابراين اين كه گفته میشود
حاكميت يكدست شده به نظر من اينگونه نيست.
رجائی درباره دولت احمدی نژاد گفت:
تجربه دولت احمدینژاد به لحاظ سياست خارجی، اقتصاد
و سياست داخلی موفق نبوده، اما بايد اعتراف داشت كه تا اين
لحظه توانسته مساله هستهيی را پيش ببرد و تا كنون نيز در اين
زمينه موفق بوده است. حال اين كه در آينده چه شود معلوم نيست.
|