اعتراض به دستگيری های اخير دانشجوئی، بويژه دستگيری اعضای
شورای مرکز دفتر تحکيم وحدت و مهر و موم کردن دفتر ادوار تحکيم
و بازداشت چند تن از اعضای اين سازمان، بتدريج گسترده شده و
بيانيه ها و اعتراضات وسعت می گيرد. علاوه بر نامه يکهزار
امضائی که دراين زمينه انتشار يافته،
نشستی بعنوان "دفاع از جامعه دانشگاهی " نيز با حضور
علیمحمد حاضری دبيركل انجمن اسلامی مدرسين دانشگاهها و عضو
هيات علمی جامعه شناسی دانشگاه تربيت مدرس، نجفقلی حبيبی عضو
انجمن اسلامی مدرسين دانشگاهها، مرتضی احمدی عضو هيات علمی
دانشگاه تربيت مدرس و غلامرضا ظريفيان معاون فرهنگی وزارت علوم
سابق در دفتر انجمن اسلامی مدرسين دانشگاهها برگزار شد.
دبيركل انجمن اسلامی مدرسين دانشگاهها گفت:
آنهايی كه امروز دانشگاهيان را مورد تهاجم قرار میدهند، همان جريانی هستند كه قبل
از انقلاب تفكرشان با انديشه امام زاويه داشت.
علیمحمد حاضری طی سخنانی در اين نشست گفت: در دهه 1350 گروهی
از روحانيت وجود داشتند كه با روشنفكری دينی و فعاليت
دانشجويان در زمينه دين مشكل
داشتند، اما امام در سال 56 اين موضوع را كاملا نقد كردند و
فرمودند كه
روشنفكران دانشگاهی از موضع دلسوزی حرفهایشان را بيان میكنند
و اگر خطايی وجود دارد، بايد با صبوری رفع شود.
معاون دانشجويی وزير سابق علوم نيز گفت: فرهيختگان
نوع برخوردشان با عوام فرق دارد و اگر دانشجويان ما بیحرمتی
ديدند، دچار نوعی سكوت پنهان میشوند.
با مرور بر سال 75 میتوان به اين نتيجه رسيد كه فضای سياسی
دانشگاهها دچار
ركود
سنگينی
شده بود. اما پس از سال 76، انفعال دانشگاهها با شروع
اصلاحات به نشاطی پرمهيج تبديل شد. در اوايل ما نگران بوديم آن
انفعال و اين پويايی ما را به بحران
بكشد اما از سال 76 تا سال 78 دانشجويان در بستری آرام در
زمينههای مختلف فعاليتهای گسترده خود را آغاز كردهاند و فضای دانشگاه توانست
تكثر و تعامل جدی بين گرايشهای مختلف به وجود آورد.
در سال 78 اتفاق تلخي(حمله به خوابگاه دانشجويان) به وجود آمد كه
تمام مسوولان مختلف نظام به تلخی از آن ياد
میكنند؛ كوی دانشگاه محصول دو امر بدبينی و سوءظن نسبت به
نهاد دانش بود كه اين نگاه به قشرهای مختلفی از دانشگاه تزريق میشد.
عدهای اصلاحات را يك پروسه نمیديدند بلكه آن را پروژهای
میدانستند كه پايگاه آن در دانشگاه وجود دارد، ما شاهد بوديم كه اين ديد منجر به
حادثه تلخ 18 تير شد.
برخوردهای تندی كه با دانشجويان صورت گرفت و از سوی ديگر بی
تدبيری كه در بخشی از
نيروهای انتظامی وجود داشت، منجر شد كه آن بی تدبيری و آن
بدبينی تبديل به فاجعه 18 تير شود.
كسانی كه به تاريخ توجه نمیكنند مجبور به تكرار آن هستند.
اظهار نظرهايی كه می شود نشان از آن دارد كه در حال حاضر سوءظن
و بی تدبيری نسبت به
محيط دانشگاه به وجودآمده و اين نوع اظهارات و برخوردها امكان
دارد عواقب تلخی را برای جامعه دانشگاهی ما مجددا رقم بزند.
درستی است؟
طبق بررسیهای صورت گرفته از
سال 75 تا 82 ، از كل آمار 1 ميليون و 580 دانشجو، كل
پروندههای كميته
انضباطی 8 هزار و 327 نفر بود كه از 53 دهم، يك درصد تخلفات
بودند كه 2 / 36
درصد آن مربوط به دختران، و 67 درصد مربوط به پسران بود. اين
نشان میدهد رشد دانشجويان دختر باعث كاهش تخلفات بوده است و تخلفات سياسی تنها
6 / 2 مطرح شده
است. نسبت تخلفات جامعه با دانشگاه زير 1 دهم است. عزيزان ما
كه اهل علم هستند، پس
بايد دقت كنند كدام آمار اطلاعاتی مطابق با حرفهایشان است كه
فساد اخلاقی را از دانشگاه میدانند.
اختلالات رفتاری كه در مدارس وجود
دارد، چند برابر اختلافات دانشگاههاست و مراكز فرهنگی تك
جنسيتی 4 / 1 تخلفشان
از مراكز فرهنگی دو جنسيتی بيشتر است. اين شبهههايی كه به
دانشگاه میزنند اتهام است.
مبانی فكری در دانشگاه است
يك عضو انجمن اسلامی مدرسين دانشگاهها با
ابراز تاسف از برخوردها و اظهار نظرهايی كه از سوی برخی نسبت
به جامعه دانشگاهی صورت میگيرد، گفت: داستان حمله به دانشگاه
و شكستن حرمت آن حادثهای است كه هر از گاهی تكرار میشود؛ هرچند امكان دارد حملههای پيش آمده متفاوت
باشد، اما ماهيت
موضوع يكی است.
نجفقلی حبيبی
در همين نشست گفت:
بازداشت برخی از دانشجويان و پلمپ برخی دفاتر انجمنهای اسلامی هيچ گاه مفيد نبوده است و هيچ مشكلی را حل نمیكند.
|