ديروز همه از صبح بيرون بوديم. صبح هه چيز سر جايش بود. شب
وقتی برگشتيم
منزل هم همه چيز به نظر عادی بود. آخر شب وقتی آلوچه خانوم
کامپيوتر را
روشن کرد متوجه شديم هارد ديسک ندارد! يک نفر وارد خانه ما شده
و هارد
ديسک و رايتر کامپيوتر را باز کرده و برده. بدون اين که به چيز
ديگری حتی دست بزند. سی دی ها، دوربين، طلا و يک عالمه وسايل
ديگر از جايشان تکان
نخورده اند و فقط هارد ديسک کامپيوتر ما باز و ناپديد شده. ما
عکس های خانوادگی، آهنگها و فيلم ها، نوشته ها و ترانه های من،
کارهای مجله،
برنامه ها و خاطرات ده ساله
مان را از دست داده ايم و نمی دانم چه کسی چه
چيزی به دست آورده. اميدوارم هيچ چيز به هيچ چيز ربط نداشته
باشد.
اميدوارم اين يک شوخی باشد. اميدوارم با يک دزد ناشی که قيمت
هارد ديسک
قديمی من را نمی داند سر و کار داشته باشيم. اميدوارم اين قضيه
هيچ ربطی به اين صفحه نداشته باشد. اميدوارم کسی که اين کار را
کرده تنها شغل رسميش
دزدی باشد. نيروی انتظامی در پاسخ تماس من اعلام کرد بايد به
دادسرا
مراجعه کنيد و دادسرا اعلام می کند بايد شکايت تنظيم کنيد( از
چه کسی، نمی دانم) برای خانواده ام احساس امنيت نمی کنم. چه
وقتی خانه ام چه وقتی نيستم. احساس امنيت چيز خوبی است. همسايه ها می گويند سه روز قبل دو نفر را دم در اصلی
آپارتمان ما ديده اند که گفته اند برای جمع آوری ماهواره ها
آمده ايم. |