روزنامه « دی ولت» چاپ آلمان، که از جمله نشريات وابسته به
بالاترين محافل اقتصادی- سياسی اين کشور می باشد، مصاحبه ای با
"دنيس روس" متخصص امريکائی امور خاورميانه کرده است. اين
مصاحبه بر محور رابطه استراتژی اسرائيل و تحرک ناچيز در
مذاکرات جمهوری اسلامی با اتحاديه اروپا انجام شده است. نقطه
نظراتی دراين مصاحبه مطرح شده که به آسانی نبايد از کنار آن
گذشت و به همين دليل تقريبا تمامی اين مصاحبه را ترجمه کرده
ايم که می خوانيد:
س:«بنيامين نتانياهو» رئيس«حزب لهود» اسرائيل اعلام خطر کرده
است که عقب نشينی اسرائيل از جنوب لبنان می تواند برای حماس و
حزب الله لبنان اين امکان را فراهم آورد تا از اين منطقه جهت
حمله به اسرائيل استفاده کنند. نظر خواهی ها در اسرائيل نشان
می دهد که اعلام اين نظريه ازطرف «نتانياهو» باعث بالا رفتن
ميزان طرفداری ازاو بين اسرائيلی ها شده است. اکنون اين سوال
پيش می آيد: امکان به قدرت رسيدن مجدد «نتان ياهو» دراسرائيل
چقدر است؟ و آياممکن است دولت او جمهوری اسلامی و مراکز اتمی
آن را مورد حمله قرار دهد؟
ج: اگر امروز در اسرائيل انتخابات برگزار شود،
«نتانياهو»انتخاب خواهد شد. در عين حال نتايج انتخابات فرضی
نشان می دهد که« اهود المرت» و «حزب کار» از نظر
افکارعمومی اسرائيل موقعيت ضعيفی دارد. پيروزی «نتانياهو» در
عين حال منوط به اين است که«ايهود باراک» بعنوان وزير دفاع
فعلی و نخست وزير و قهرمان جنگ آن دوره به دولت او رای اعتماد
داده و رهبری او را تائيد کند.
حدود 50 % نمايندگان کنست ـ پارلمان اسرائيل ـ صندلی های خود
را ممکن است در انتخابات آينده از دست بدهند. بديهی است
که«نتان ياهو» در مقايسه با ديگران به موضوع ايران توجه بيشتری
نشان خواهد داد. من براين عقيده هستم که مراکز امنيتی اسرائيل
معتقدند با حضور«نتانياهو» و يا بدون حضور او، اگر جمهوری
اسلامی به بمب اتم دسترسی داشته باشد، موجوديت اسرائيل مورد
تهديد کامل قرار خواهد گرفت.
س: اما خط قرمز
اين موضوع کجاست؟
ج: تهديدات
«محمود احمدی نژاد» در اسرائيل کاملا جدی تلقی می شود. بويژه
که او اخيرا گفت:«شمارش معکوس جهت نابودی رژيم صهيونيستی آغاز
شده است»
حتی"علی اکبر
رفسنجانی" که بعنوان يک پراگماتيست شناخته می شود، يک سال قبل
گفت که برای نابودی اسرائيل يک بمب اتم کافی است.
اکثرجريانات
سياسی اسرائيل معتقدند که سياستمداران دنيا بايد چه از طريق
ديپلماتيک و چه از طريق نظامی بحران آفرينی های جمهوری اسلامی
را متوقف کنند. اگرموضوع با مسالمت حل نشود ضرورت اعمال زور در
دستور کار قرار خواهد گرفت. برای اسرائيل خط قرمزعدم دسترسی
جمهوری اسلامی به موادی است که امکان ساخت سلاح اتمی را فراهم
می آورد. جمهوری اسلامی تا 18 ماه ديگر سيستم موشکی خود را
توسط روس ها تکميل و مدرن خواهد کرد،
آنوقت
ديگر حمله هوائی جهت از بين بردن تاسيسات اتمی ايران سخت تر
خواهد شد. هر قدر که ما به پايان تکميل سازی و مدرن کردن سيستم
موشکی جمهوری اسلامی نزديک تر می شويم، در شرايط حساس تری
واقع می شويم، بدون آنکه اقدامی بر عليه آن انجام داده باشيم.
عينيت خطر اين اجبار را برای اسرائيل فراهم می کند که خود راسا
برای حل مشکل اقدام کرده و به موقع ضربه لازم را فرود آورد. در
حال حاضرما مرتبا از خودمان سوال می کنيم، حمله هوائی،
آری يا
نه؟ مسئله اين است که زمان رسيدن به نتايج مثبت از طرق
ديپلماتيک اصلا مشخص نيست.
س: بنا براين تا
18 ماه آينده چه اقداماتی بايد انجام شود، تا از آغازاين جنگ
جلوگيری به عمل آيد؟
ج: ضروری است در
جبهه ديپلماتيک 3 موضوع اعمال شود تا سياست های اروپا جهت
محاصره اقتصادی به تحرک بيفتد. اروپائی ها بويژه آلمان و
ايتاليا با سياست گارانتی جهت وام اقتصادی عملا راه نجات
حمهوری اسلامی را پيش گرفته اند. عربستان سعودی بايد اروپا را
تحت فشار قرار دهد و اعلام کند که جمهوری اسلامی دارای سلاح
اتمی خطری است بالقوه عليه اعراب. آنها بايد اعلام کنند که
جمهوری اسلامی با تکيه بر سلاح اتمی می تواند تمام خاورميانه
را مورد تهديد و تجاوز قرار دهد. سعودی ها می توانند در اين
رابطه امکانات اقتصادی بی نظير خود را به کار اندازند. دوم
اسرائيلی ها در تماس با اروپائی ها بايد رسما به آن ها گوشزد
کنند: «اگر شما تصور می کنيد که می توانيد با اين روش ها جلوی
يک جنگ را بگيريد، در اشتباه هستيد، ما اسرائيلی ها غير ممکن
است با جمهوری اسلامی دارای بمب اتمی در آرامش زندگی کنيم.»
سوم آمريکا بايد توسط اروپائی ها زمينه مذاکره با ايران را
فراهم آورد. اغلب کشور های اروپائی مايلند تا جهت آغازمذاکره
مطابق خواسته آمريکا، جمهوری اسلامی غنی سازی اورانيوم را
متوقف کند. من با اين پيش شرط موافق نيستم. اگر اروپائی ها
خدمات اقتصادی به جمهوری اسلامی را در عمل متوقف کنند، ديگر
احتياج به شرط توقف غنی سازی ضروری نيست و جمهوری اسلامی ناچار
اين عمل را انجام خواهد داد.
خيلی از اروپائی
ها نگران اين هستند که در صورت اعمال فشار های اقتصادی بيشتر
اروپا بر جمهوری اسلامی امکان مذاکره جمهوری اسلامی و آمريکا
فراهم شود و در عين حال آمريکا فرصتی برای حضور هيئت های
اروپائی در جلسات فراهم نکند. آمريکا در اين رابطه بايد اعتماد
اروپائی ها راجلب کند.
س: بوش و پوتين
اعلام کردند که در رابطه با مسئله ايران می خواهند همکاری
مشترک داشته باشند.
ج: اين موضوع
البته می تواند مثبت باشد. جمهوری اسلامی روی مهره روسيه به
عنوان يک امکان، جهت خنثی کردن محاصره اقتصادی حساب می کند. هر
قدر روس ها به هيئت های اروپائی و آمريکائی در اين ارتباط
نزديکتر باشند به همان اندازه محاصره اقتصادی سازمان ملل می
تواند موثرترباشد.
س: فکر می کنيد
که محاصره اقتصادی شديد جمهوری اسلامی را از ادامه اقدامات
اتمی خود باز می دارد؟
ج: جناح حاکم در
ايران بر اين باور است که بدون ترديد می تواند بر انزوا و
محاصر اقتصادی غلبه کند. می دانيد که آن ها با دستگير و آزاد
کردن ملوانان انگليسی در چند ماه گذشته احساس قهرمانی می کنند.
بايد توجه داشت که بروز يک جنگ می تواند به بحران اقتصادی و نا
آرامی های اجتماعی منتهی شود. توجه کنيد که فقط سهميه بندی
بنزين در ماه گذشته چه نا آرامی مهمی را در ايران بوجود آورد.
ما در مسيری قرار داريم که ظاهرا به راه های خشونت آميز منتهی
می شود. البته ما مايل نيستم که چنين اتفاقی بيفتد. |