ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  صلوات بفرستيد!
حجاب من از تو- ريش تو هم از من
احمد شيرزاد
 
 
 
 

 

«من آزادم در مورد لباس خودم و آرايش چهره‌ام خودم تصميم بگيرم. به دولت چه ربطی دارد كه من چه می‌پوشم. به نيروی انتظامی چه مربوط كه لباس من تنگ است يا گشاد. اين آقايون اگر مشكلی دارند بروند مشكل خودشان را حل كنند، چرا می‌خواهند ما دخترها را توی چادر و مقنعه حبس كنند...»

«خيابان شده سالن مد. ديگه وقاحت را از حد به در برده‌اند. هرچه مدارا می‌كنيم دست‌بردار نيستند. كجا می‌خواهند اين بی‌بندوباری‌‌هايشان را متوقف كنند. خانواده‌ها امنيت و‌ آرامش ندارند. هرجور دلشان بخواهد كه نمی‌توانند در مرئی و منظر ظاهر شوند. اگر فردا روسری را كنار انداختند و لخت و عور در خيابان‌ها راه افتادند، اگر در ملاعام دست به فحشا و بی‌بندوباری زدند و اينجا را هم كردند مثل كشورهايی كه آدم شرم دارد بيان كند، تكليف چيست؟...»

تلاش كردم دو فراز از دو ديدگاه متضاد اجتماعی را به تصوير كشم. مشكل بتوان سنجيد كه هر يك از دو ديدگاه فوق چند درصد طرفدار دارد.

جمع كثيری از مردم هم ممكن است نظرات بينابين داشته باشند. قدر مسلم اين است كه اين اختلاف ديدگاه وجود دارد. شايد به جرات بتوان گفت كه جامعه امروز ما از حيث مجموعه رفتار و كرداری كه يك تجلی ويژه‌اش در مساله حجاب و لباس خانم‌هاست بيش از هر زمان ديگری مجمع اضداد شده است. جوامع شهری ايران در تهران و شهرهای بزرگ طيف متضادی از نظرات و اخلاق‌ها را دربرگرفته‌اند.

....

مشكل جامعه ما تنها آن نيست كه فلان حاج ‌آقای مذهبی يا فلان حاج‌ خانم سنتی تاب ديدن دختران و پسران جوانی كه لباس‌های مد روز بر تن دارند يا موسيقی‌های غربی گوش می‌دهند يا در معاشرت‌شان با جنس مخالف قيدوبند كمتری دارند را ندارد. بلكه درست شبيه همين حاج ‌آقا يا حاج ‌خانم از آن طرف هم كسانی را به ‌وفور می‌شود يافت كه با چشم تحقير و تمسخر مثلا به يك خانم چادری يا يك آقای ريش‌دار نگاه می‌كنند و خودآگاه يا ناخودآگاه رفتاری زننده و حساسيت ‌برانگيز را نسبت به آنان از خود بروز می‌دهند.

به گمان من، اخلاقی كه نياز ضروری جامعه متكثر و متنوع ما در اين قرن تبادلات فرهنگی است، اخلاق تحمل و مداراست. ميزان توسعه‌يافتگی ما با اين شاخص كه چقدر جوانان از مذهب و سنت‌ها فاصله گرفته‌اند و ظواهر رفتار و پوشش خود را به جوامع غربی شبيه ساخته‌اند اندازه‌گيری نمی‌شود. شاخص توسعه در آن است كه مثلا همان احترامی كه به يك خانم شيك‌پوش و‌ آراسته گذاشته می‌شود، در شرايط يكسان به خانمی كه با پوشش اسلامی در مجامع ظاهر می‌شود نيز گذاشته شود و همچنين برعكس، خواهران و برادران مومن نيز باور كنند كه تمام اخلاق و عفاف به آنان منحصر نيست و كسانی كه ظاهری متفاوت با آنها دارند نبايد به ديد آدم‌های فاسد و عشرت‌طلب نگاه شود.

در اين ميان، آنچه مصيبت را تاسف‌بارتر می‌كند، دخالت نابجای ارگان‌های حكومتی در روابط اجتماعی است. تجربه سه دهه اخير نشان می‌دهد كه استفاده از قوه قهريه و ابزار حكومتی در تنظيم روابط اجتماعی نه تنها كمكی به توان تحمل و مدارا در ميان مردم نمی‌كند، بلكه به‌شدت روابط اجتماعی شهروندان و تعاملات آنان با يكديگر را دچار پيچيدگی و سردرگمی می‌كند. همچنان كه فشار دولت‌های لائيك و نيروهای مذهب‌ ستيز مثلا در تركيه يا ساير كشورهای اسلامی منجر به ظهور نوعی اسلام‌گرايی ستيزه‌گر و به دور از تحمل و مدارا در ميان مردم اين كشورها شد. در كشوری مثل ما نيز استفاده از اهرم فشار حكومتی برای تحميل نوع خاصی از رفتار و پوشش منجر به نوعی دين‌گريزی و اخلاق‌ستيزی در ميان نسل جديد می‌شود كه نه فقط رفتار موردنظر حكومت را برای خود نمی‌پذيرد بلكه نسبت به كسانی كه نه برحسب اجبار دولتی و حكومتی بلكه به دليل ميل شخصی خود هنجارهای سنتی را رعايت می‌كنند، بی‌تحمل و مدارا ناپذير می‌شود و صدالبته كه تا ابد نمی‌توان با استفاده از ابزار زور اين قبيل تمايلات را سركوب كرد. اينجاست كه دختربچه محجبه همان ماموری كه سر چهارراه زنان و دختران را مجبور به حجاب حكومتی می‌كند در مدرسه و كوچه مورد تحقير و تمسخر ديگران قرار می‌گيرد تا گريه‌كنان تقاص رفتار زورمدارانه پدر يا مادر خويش را پس دهد.

طراحان و مجريان طرح به‌اصطلاح مبارزه با بدحجابی يا به قول خودشان «طرح امنيت اجتماعی" مدعی‌اند كه كسانی با عمد و برنامه به دنبال شكستن هنجارهای اخلاقی جامعه‌اند. حتی برخی از مقامات فرهنگی موضوع را با تحليل نظامی – امنيتی نيز مخلوط می‌كنند و ادعا دارند كه اين عمليات از خانه‌های مشخصی هدايت و اجرا می‌شود. از اين فرضيات عجيب و بی‌توجيه كه بگذريم، شايد بتوان باور كرد كه كسانی در طيف مورد اشاره به دنبال تحميل رفتار سنت‌ستيزانه خويش بر جامعه هستند و با افراط‌گری‌های خود نوعی رفتار غيرمداراجويانه و تحقيرآميز را دنبال می‌كنند. اين چنين چيزی اگر درست باشد، دقيقا انعكاس همان رفتاری است كه آنها از طيف مقابل خويش ديده‌اند. تحميل فرهنگی، تحميل فرهنگی متقابل را به دنبال دارد. همانطور كه تحمل و مدارا می‌تواند احترام متقابل و رفتار متعادل را نتيجه دهد.

(خلاصه شده توسط پيک نت. عنوان نيز انتخاب پيک نت است)