سومين دوره جشن دانش آموختگی پليس زن را
امسال، همآهنگ و همسو با طرح مقابله با کم حجابی پوشش خبری
گسترده دادند و پورمحمدی وزير کشور از فارغ التحصيلات سان ديد
و به چند تن از آنها درجاتشان را داد. زنان پليس نيز حرکاتی را
هماهنگ با نمايش خشونت پليس و نيروی انتظامی به نمايش گذاشتند.
اين که زنان پليس شده اند، نه تنها اشکالی ندارد، بلکه اگر مثل
اتوبوس زنانه و مردانه، هدف از پليس شدن آنها ادامه تقسيم جنسی
جامعه نباشد خيلی هم خوب است. در همه جای دنيا نيز مرسوم است و
از سالها پيش از انقلاب نيز زنان پليس شده بودند. اين نه امری
خارق العاده است و نه عجيب که زن پليس شود، عجيب و خارق العاده
آنست که اين پليس را نيز مانند پليس مرد، پيش از آنکه مجهز به
منطق و قانون کرده باشند زبان زور و اعمال خشونت را يادش داده
اند و همين جنبه آن را نيز در سومين دوره جشن دانش آموختگی
پليس زن به نمايش گذاشتند تا پوشش تصويری در سيما و عکسی در
مطبوعات و سايت های خبری داشته باشد. بجای خنجر کشيدن به روی
زنان، کلت کشيدن برای زنان و آن را پشت گردن زنان گذاشتن و يا
از ديوار بالا رفتن و يا بازی با مسلسل، ای کاش به آنها مثل
همه جای دنيا پليس به معنای حافظ نظم و قانون را ياد می دادند.
ياد ندادند، زيرا اين هم مثل بقيه کارها و تصميمات و اقدامات،
به گونه ای متفاوت با جهان به اجرا در آمده است. زياد هم تعجب
آور نيست. در آن دولت و حاکميتی که وزير کشورش اسرار مگوی قتل
سيد احمدی خمينی را زير بغل دارد، دادستانش پرونده قتل زهرا
کاظمی و رئيس جمهورش دانای راز قتل دکتر سامی است و مشاورش
"حسينيان" آمر ترور سعيد حجاريان و وزير اطلاعاتش فتوا دهنده
قتل های محفلی و قائم مقام وزير کشورش مبتکر طرح مقابله با هر
تجمع و تظاهرات و تحصن و جلسه و پرونده ای سبک تر از افراد ياد
شده در بالا ندارد و... پليس زنش چگونه می تواند متفاوت با
پليس مرد باشد؟ و تابع تيم بالا نباشد؟ |