طرح مبارزه با بد حجابی و اراذل و اوباش
هنوز هم ادامه دارد و اينجور که می گويند می خواهند اين مبارزه
را ببرند به فاز جديد. نمی دانم اين طرح
مبارزه با اراذل و اوباش چقدر طول
می کشد ولی ما منتظر نشسته بوديم ببينيم سعيد
عسگر را هم می گيرند يا خير. اينجور
که ما فهميديم اراذل و اوباش هم خودی و غير
خودی دارند. جالب است که برايتان از
سعيد عسگر بگويم که ببينيد واژه اراذل را برای سعيد عسگر ساخته
اند. سعيد عسگر دانشجوی دانشگاه آزاد تهران جنوب بود. البته
الان
خيلی وقت است که نديدمش. نمی دانم درسش
تمام شده است يا خير. ولی وقتی زنجيرچرخان وارد دانشگاه می شد
هميشه نوچه هايش همراهش بودند و هميشه 10 نفری را با خود
داشت. برای خودش سر و وضعی درست
کرده بود که فقط سر و وضعش 3 سال حبس داشت.
هيچکس طرفش نمی رفت. وقتی با نوچه
هايش به طرف يک صندلی در حياط دانشگاه می رفت آن
صندلی سريع خالی می شد. وقتی سر کلاس
نوبت حاضر و غايب کردن می شد تا استاد به
اسم سعيد عسگر می رسيد اسمش را چنان
می خواند که در تبليغ يک فيلم اسم عزت الله
انتظامی را می خوانند.
اينروزها همه از اين طرح ها و گرانی ها و
سرکوبی ها و خيلی چيزهای ديگر انتقاد می کنند ولی بنظر من اين
طرح ها يک خوبی داشت و آنهم اين بود که
بر سر هر پيچ اين حوادث موجی از آگاهی
ها وارد عمق جامعه می شود که حتی اين موج بسيج را
هم گرفته است . اينروزها اگر با
بسيجی ها حرف بزنيد ميبينيد که هرکدامشان بوسيله
يکی از همين حوادث آگاه شده اند و
ماهيت خيلی آدم ها و حوادث را شناخته اند. خيلی هايشان از
دولت بريده اند و خيلی هايشان هم طرفدار هاشمی رفسنجانی شده
اند و يا رفته
اند طرف خاتمی. اگر اين حوادثی که دولت خلق
می کند همينطور ادامه پيدا کند از بسيج
فقط رسوباتی باقی خواهند ماند که
فقط برای مقام يا نفوذ يا پول يا مزايای آن در آن
سازمان خواهند ماند . البته تا
رسيدن به اين نقطه هنوز فاصله داريم ولی قدرت با
سرعت دارد به طرف آن نقطه می رود. يک
روزی همين بسيجی ها از احمدی نژاد دفاع می کردند ولی حالا می
خواهم مدعی شوم که احمدی نژاد نه در ميان مردم، بلکه همين پايگاه
را هم از دست داده است. لااقل در تهران که ما می بينيم اينطور
است. سخنرانی های احمدی نژاد برای جوان ها شده اسباب خنده و
حرف هايش را برای هم تعريف می کنند و می خندند . نمی دانم باعث
و بانی اين اوضاع حاکم چه کسی است ولی هرکس هست اميدوارم اين
دستش هم
همانند آن دستش بشود
. |