بخش هائی از سخنرانی عبدالله رمضانزاده، سخنگوی دولت خاتمی و
قائم مقام کنونی جبهه مشارکت در نشست «ده سال پس از دوم خرداد»
:
برای بررسی دستاوردهای اصلاحطلبان در حوزه سياست خارجی بايد
ابتدا به اين سوال كه «ما در چه شرايطی كشور را تحويل گرفتيم،
به كجا رسانديم و امروز به كجا رسيدهايم» پاسخ داده شود.
در روزهای پايان سال 75 كشور به لحاظ نظامی در وضعيت
آمادهباش نظامی كامل بود و تهديدات خارجی به اوج خود رسيده
بود. اتهاماتی در مورد انفجارهای عربستان متوجه ما كرده بودند
و بنادر دستگاههای نظامی ما در آمادهباش كامل بود و حتی
برخی نقاط نيز سنگربندی شده بود. تقريبا هيچ كشور بزرگ خارجی
در ايران سفير نداشت و روابط سياسی ما به پايينترين حد خود
با دنيا در سطح بينالمللی قرار گرفته و حداكثر ارتباط ما در
سطح مديران كل وزارت خارجه بود.
با پيدايش حضور مستقل و آگاهانه مردم در انتخابات، دو تحول بعد
از دوم خرداد در عرصه سياست خارجی اتفاق افتاد؛ يك تحول از
ناحيه كسانی بود كه ما مايل به ارتباط با آنها بوديم و تحول
ديگر از ناحيه ما بود. آنها پذيرفتند كه ملت تصميم جدی گرفته و
خود وارد مقوله تصميمگيری برای سرنوشت خودش شده است و روند
منقطع تصميمگيری برای سرنوشت خود را مجددا پس از پيروزی
انقلاب احيا كرده است.
در نتيجه آنچه به گفتمان اصلاحطلبی مشهور شد، روش تقابل در
سياست خارجی به روش تعامل تبديل شد، به همين جهت از روز دوم
خرداد 76 تا اواسط تير 84 هيچ تهديد خارجی مستقيم نظامی متوجه
منافع ملت ايران - كه تماميت ارضی ما را در معرض خطر قرار دهد-
نشد.
ما معتقد بوديم كه برای توسعه پايدار و گسترش رفاه عمومی،
نيازمند استفاده از منابع مالی خارجی و بازارهای خارجی برای
گسترش حوزه رفاه عمومی هستيم. عرصه سياست خارجی برای ما ارزش
مستقلی محسوب نمیشد بلكه آن را وسيله و ابزاری برای تحقق
اهدافی كه دولت در داخل برای مردم متصور بود، میديديم و در
كنار آن به دنبال ارتقای جايگاه ملت ايران و نزديك كردن اين
جايگاه به شانی كه ملت ايران برای خود قائل است، بوديم.
پذيرفتن اينكه ما نيازمنديم حيثيت و عزت ملت ايران را در صحنه
بينالمللی حفظ كرده و بهگونهای رفتار كنيم كه ملت ايران
به عنوان ملتی با شعور و دارای منطق در عرصه بينالمللی مطرح
شود، به اين منجر شد كه روابط گسترده صلحآميز در عرصه
بينالمللی داشته باشيم. ما با تمام همسايگان خود روابط مثبت
بر اساس منطق برد- برد و سود طرفينی فراهم كرديم.
دولتی كه به آرای عمومی متكی باشد و در داخل نيز اعتماد عمومی
وجود داشته باشد، در خارج از مرزها میتواند اعتمادسازی كند.
اصل تعامل زمانی امكانپذير است كه ديگران به شما اعتماد
داشته باشند. وقتی اعتمادشكنی میكنيد، نمیتوانيد از تعامل
حرف بزنيد.
كسی كه نمايندگی مردم را با پشتوانه آرای مردمی داشت، آنقدر
جرات و جسارت در صحنه بينالمللی پيدا كرد كه در زمانی كه همه
جنگطلبان بر طبل جنگ میكوبيدند، پيشنهادی را مطرح كرد تا
جلوی روند جنگطلبی در دنيا را بگيرد. اعلام گفتوگوی
تمدنها اگرچه در داخل با بیمهری مواجه شد اما در خارچ از
مرزها برای ملت ما عزت و حيثيت داشت و موجب شد صلحطلبان عالم
نقطه اتكايی پيدا كنند تا بر محور آن حركتهای خود را ادامه
دهند.
14 تا 18 درصد گاز دنيا در منطقه عسلويه و پارس جنوبی وجود
داشت. قطریها از اين منطقه بهرهبرداری كرده بودند و ما به
دليل نداشتن منابع مالی و تكنولوژی، نتوانسته بوديم از آن
بهرهبرداری كنيم. در سال 77 دولت تصميم گرفت در اين زمينه
اقدام كند. هر آنچه امروز دولت به عنوان صادرات غيرنفتی ذكر
میكند، بيش از 70 درصد آن مربوط به پارس جنوبی است.
از سال 50 تا 76، نوزده ميليون نفر از گاز شهری استفاده
میكردند كه در سال 84 در نتيجه پروژههايی كه در پارس جنوبی
انجام شد، 39 ميليون و 500 هزار ايرانی از گاز بهرهمند شدند.
پارس جنوبی در 20 فاز طراحی شد كه اگر ادامه میيافت، اكنون
ما دو برابر درآمد نفت عايد كشورمان میشد.
زمانی كه دولت را تحويل گرفتيم، با 120 كشور دنيا روابط سياسی-
اقتصادی و تعاملی داشتيم كه در دوران اصلاحات به 170 كشور رسيد
و ما توانستيم كليه بازارها را در دست داشته باشيم.
نرخ ريسك سرمايهگذاری در دوران اصلاحات از 6 به 4 رسيده بود
كه متاسفانه امروز دوباره به 6 رسيده است.
متاسفانه نگاه به شرق پول هنگفتی را به دامن روسها ريخته
است. وقتی جامعهای سرزنده است و پشت سر دولت میايستد و آن
دولت به صورت عقلانی، منطقی و كارشناسی عمل میكند، در عرصه
سياست خارجی منافعی را عايد كشور میسازد كه در سياست تقابلی،
احساسی، بیمنطق و شعاری اين منافع پيدا نمیشود.
رئيس جمهور خطاب به غرب می گويد «ما را تحريم كنيد، ما هيچ چيز
از شما نمیخواهيم». اين هيچ چيز نمیخواهيم، با 60 ميليارد
دلار واردات جور درنمیآيد. ما الان اگر بخواهيم يك جنس
معمولی بخريم، هيچ بانكی حاضر نيست برای ما اعتبار بگذارد، مگر
اينكه 10 درصد اضافه از ما بگيرد. وقتی منابع ملی اينگونه
هدر میرود، ما بايد در پردرآمدترين سال تاريخ ايران، با تورم
بسيار گسترده روبرو شويم.
در روندی كه ايران در عرصه بينالمللی از انزوا درآمد در يك
سال دو قطعنامه امنيتی عليه ايران صادر میشود.
به هر قيمتی و با كمك هر كسی در داخل بايد جلوی آسيب بيشتر به
كشور را گرفت. ما نگاه به خارج نداريم و
ائتلاف ملی برای جلوگيری از
مصيبت عظما را لازم میدانيم. به همين دليل از همه گروههای
اصلاحطلب انتظار همدلی داريم. |