ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  نگاهی تحليلی به تظاهرات آذربايجان
استراتژی حاکميت - تاکتيک های ملت
آيدين تبريزی
 
 
 
 

 

تحليل راهپيمايی امسال مردم آذربايجان از نظر جامعه شناسی ايران امروز حائز اهميت بسيار بالايی است. هرچند تظاهرات امسال در تبريز، اروميه و برخی شهرهای ديگر آذربايجان از نظر کميت به مراتب کمتر از تظاهرات سال پيش بود اما از نظر سياسی بسيار مهمتر و با ارزش تر از سال پيش بود، زيرا شايد عده ای تصور می کردند که حرکت سال گذشته آذربايجان تنها يک حرکت احساسی در اعتراض به يک کاريکاتور بود، اما تظاهرات خردادماه امسال ثابت کرد که اين يک حرکت اعتراضی و ريشه دار در آذربايجان است.

استراتژيست های جمهوری اسلامی يک اصل نانوشته را در تمام شئون اجتماعی ايران جاری کرده اند و آن اينکه به هر قيمتی شده نبايد به اعتراضات مردم ترتيب اثر داد. حتی اگر اين اعتراضات به موضوع بسيار کم اهميتی همچون جدا کردن يک روستا از يک شهر و الحاق آن به شهر مجاور مربوط باشد. اين استراتژی بر اين مبنا مستقر است که مردم بايد به تجربه دريابند که اعتراضات آنها هيچ فايده ای ندارد جز آنکه معترضين دستگير و شکنجه می شوند ولی هيچ توجهی به خواسته های مردم نخواهد شد حتی اگر تحقق اين خواسته ها برای رژيم کاملا بی ضرر هم باشد. مردم بايد در زندگی روزمره به تجربه ببينند که حتی اگر به يک مامور دون پايه اداری اعتراضی کاملا قانونی نمايند و وظايف قانونی اش را به او تذکر دهند، نه تنها فايده ای نخواهد داشت بلکه همان مامور دون پايه به شکلی کاملا غير قانونی از اجرای وظايفش امتناع کرده و مانع از به جريان افتادن کار او در اداره خواهد شد و اعتراض به مقامات بالاتر نيز جز اتلاف وقت نيست ولی اگر همان شخص از در چاپلوسی و تملق در آيد و حق قانونی خود را از مامور خاطی با التماس تمنا کند نتيجه بهتری خواهد گرفت. بنابراين مردم بايد براساس حساب سرانگشتی سود و زيان به اين نتيجه برسند که ضرر اعتراض به اين حکومت از منفعتش بيشتر است!

وقتی به حوادث کوی دانشگاه نگاه می کنيم می بينيم که چگونه حکومت يک اعتراض کوچک دانشجويی به بسته شدن روزنامه سلام را به بحرانی بزرگ مبدل کرد ولی با نهايت سماجتی که شايد قابل درک نباشد بدون کوچکترين عقب نشينی حتی يک نفر را در قبال اين حوادث مقصر ندانست و برای دهن کجی به تمام کسانی که اعتراضات خيابانی به راه انداخته بودند تنها چند نفر را به جرم هايی چون دزديدن ريش تراش دانشجويان و غيره متهم کرد! همين سياست در برابر اعتراضات سال گذشته آذربايجان به شکلی متفاوت تکرار شد. عظمت قيام مردم آذربايجان به حدی بود که حاکميت ناچار شد به صورت موقت از اصل فوق عدول کند و روزنامه دولتی ايران را ببندد و نويسندگان مطلب موهن را دستگير کند اما وقتی متوجه شد که نه تنها اعتراضات پايان نيافت بلکه ابعاد گسترده تری گرفت و سطح خواسته های عمومی به سرعت افزايش يافت، با تير اندازی مستقيم به سوی تظاهر کنندگان در شهر کوچک نقده (سولدوز) که به کشته شدن حدود ده نفر و زخمی شدن صدها نفر تنها در اين شهر کوچک منجر شد و سپس اعلام حکومت نظامی در تمام آذربايجان به سرکوب حرکت پرداخت.

پس از آنکه حکومت از آرام شدن نسبی اوضاع مطمئن شد نه تنها هيچ گزارشی از سوی کميته قلابی تحقيق در مورد عاملان شليک مستقيم به سوی مردم ارائه نشد بلکه پس از چند ماه برای دهن کجی به مردم، روزنامه ايران را دوباره منتشر کرد و درست چند هفته مانده به سالگرد حوادث خردادماه گذشته خبری را در اختيار خبرگزاری ها قرار داد به اين مضمون که نويسنده مطلب موهن روزنامه ايران در دوران مرخصی به فرانسه رفته و در آنجا مشغول به تحصيل است!  

انتشار اين خبر تحريک کننده که رژيم عمدا درست در آستانه سالگرد حوادث پارسال منتشر کرد با هدف تحقير و بی اثر نشان دادن آنهمه اعتراضات گسترده و در نهايت مايوس کردن آذربايجانيان از ادامه پی گيری اعتراضات خود انجام شد. امسال نيز حکومت مطمئن بود با اقدامات گسترده ای که انجام داده است و دستگيری و احضار هزاران نفر از فعالين آذربايجانی و گرفتن تعهد از آنها به منظور عدم شرکت در اجتماعات اول خرداد ماه، خواهد توانست مانع از برگزاری هر تجمعی شود. در واقع از اين تحريک عمدی آذربايجانيان با انتشار خبر فوق و اخبار ديگری چون امتناع وزير کشور از حضور در مجلس برای پاسخ به سوال نماينده تبريز آقای اعلمی در مورد نحوه برخورد با مردم در سال گذشته، هدف بزرگتری نيز داشت و آن شکستن روحيه آذربايجانيان و به کرسی نشاندن اقتدار خود و اين که گويا هيچ ترسی از آذربايجانيان ندارد و حتی خود عمدا به تحريک آنها اقدام می کند.

تظاهرات امسال مردم تبريز درست در تاريخ از پيش تعيين شده و موفقيت فعالين آذربايجانی در ارسال اسناد اين حرکت تاريخی به خارج از کشور، به کلی نتيجه ای معکوس به بار آورد و اعتماد به نفسی وصف ناپذير مردم را نشان داد. ملت آذربايجان با راهپيمانی مدنی خود در شرايط حکومت نظامی اعلام نشده، به غاصبان انقلاب مردمی بهمن 57 اعلام کرد که اگر استراتژيستهای حکومت راههای مقابله با تکرار انقلاب را به ظاهر دريافته اند ، ملت آذربايجان نيز آفرينندگان همان انقلاب و انقلاب های پيشين هستند. ما همان ملتی هستيم که ماهها محاصره کامل شهر تبريز را در دوران مشروطه با تحمل گرسنگی در نهايت شکستيم و انقلاب مشروطه را به ثمر رسانديم.

تظاهرات امسال مردم آذربايجان از جهات ديگری نيز بسيار پخته تر بود. برخلاف انتظار حکومت، هيچ شعاری برضد روزنامه ايران و يا کاريکاتوريست آن که به تازگی خبر خروجش از کشور منتشر شده بود، داده نشد. همچنين شعارهای احساسی سال گذشته که انتقاداتی را نيز موجب شده بود اين بار شنيده نشد. مردم آذربايجان به خوبی می دانند که کاريکاتور بهانه ای بيش نبود و خواسته اصلی مردم آزادی، دموکراسی و حقوق بشر و در راس آنها حقوق فرهنگی و ملی آذربايجان است که در شعارهای "اولوم اولسون فاشيسته" (مرگ بر فاشيست) "تورک ديلينده مدرسه" (مدرسه به زبان ترکی) انعکاس يافت و شاه بيت اين شعارها "بيز اولمه يه حاضيريق -   بابکين سربازييق" (ما آماده مردنيم – سربازان بابکيم) بود. زمان به سرعت می گذرد و همه چيز به زيان يکپارچگی ايران به پيش می رود و تنها اراده ای محکم و تحليلی عاقلانه و منطقی می تواند روند حوادث را معکوس کند.

 

(اين مقاله، بدليل حجم زياد و محدوديت های اينترنتی پيک نت، خلاصه شد اما روح اصلی مطلب حفظ گرديد.)