استدلال های معتبری وجود دارند كه مخالف حمله هوايی به تاسيسات
هسته ای ايران می باشند. دو استدلال معين وجود دارند:
اولين استدلال معتقد است بمباران هوايی همواره باعث تقويت
حكومت و صف آرايی مردم پشت سر رهبرانی هر چند نامحبوب می شود.
اين نحو استدلال پايه محكم تاريخی دارد ولی در اين جا قابل به
كار بستن نيست. ايران يك دولت ملی نيست بلكه يك امپراطوری چند
مليتی است كه فارس ها بر آن حكومت می كنند و در حدود نصف جمعيت
كشور هستند.
عدم شركت تعداد زيادی از مردم در انتخابات اخير كه نزديك نيمی
از ايرانيان واجد حق رای بود، باعث خشم مقام های حكومت مذهبی
شد. اين عدم شركت برای تحقير حاكمان ستمگر آنها كفايت می كرد.
بسياری از كردها كه در حدود 9% جمعيت ايران هستند آماده اند
تا در برابر حکومت مرکزی صف آرائی کنند.
افراطيون مذهبی
حاكم با تبعيضی كه بر كردهای ايران روا می دارند باعث شكسته
شدن اتحاد ملی در ايران
گرديده اند. در تهران كه در حدود يك ميليون سنی زندگی می كنند،
سنی ها حتی نمی توانند برای خودشان مسجدی بسازند.
دومين استدلال بيانگر آن است كه حمله هوايی عليه تاسيسات هسته
ای ايران به پروازهای تهاجمی و دفاعی نياز دارد. از آنجا كه
ايران برای توليد سلاح هسته ای به شماری از تاسيسات مختلف نياز
دارد، كافی است بخشی از تاسيسات حساس آن نابود شود تا برنامه
هسته ای ايران سال ها به تاخير افتد.
بخشی از اين تاسيسات حفاظت شده هستند ولی موقعيت قرار گيری
آنها طوری است كه نمی توانند در برابر بمب های نفوذ كننده جديد
تاب آورند.اين بمبارن ها می تواند ظرف يك شب انجام شود. |