طيف لباس شخصی های معروف به "حزب الهی" ها که حالا شده اند حزب
پادگاهی و بسيج محلات، ادبياتشان، ادبياتی لاتی است. از صدر تا
ذيل و از 15 خرداد 1342 که از ميدان بارفروش های تهران در کنار
طيب حاج رضائی راه افتادند، تا حالا که 1386 است. اين ادبيات
در فدائيان اسلام هم رخته داشت و در موتلفه اسلامی هم رخنه
دارد. باز هم از چند ده سال قبل تا حالا. در تعدادی پررنگ تر و
در شماری کمرنگ تر. حتی به سخنرانی های مجلس هفتم هم که توجه
کنيد گاه باهمين ادبيات و حتی حرکات(کتک کاری در مجلس) روبرو
می شويد. روحانيون اين طيف نيز اغلب همين ادبيات را دارند.
کلمات واصطلاحاتی که گاه احمد جنتی يا دری نجف آبادی و يا
احمدی نژاد به کار می گيرند همين ادبيات است و عليرغم همه
ملاحظه و سانسوری که مراعات می کنند گاه همان لغاتی که در خلوت
بر دهانشان جاری است از پشت تريبون ها جاری می شود.
نمونه زير، آخرين نمونه است. سخنرانی دری نجف آبادی وزير
اطلاعات دوران قتل های زنجيره ای در کابينه اول خاتمی که پس از
برکناری از اين سمت به خواست خاتمی، با حکم رهبر شد رئيس
بازرسی و دادستان کل کشور و عضو هيات رئيسه مجلس خبرگان رهبری.
تازه، دری نجف آبادی شيخی است با سواد در ميان شيوخ حزب الهی!
بخوانيد تا بدانيد تره (احمدی نژاد) به تخمش (که جنتی و دری
باشند) می رود:
دری نجفآبادی، دادستان كل كشور در جمع
فرماندهان، مسئولان
و كاركنان ستاد مشترك ارتش گفت:
«بوش
و دار و دستهاش،
از جمله
رايس و چنی و ديگران بايد خواب و خيال سلطه بر ايران را به گور
ببرند.
دفاع از حقوق هستهای كشور
وظيفهای شرعی، الهی، قانونی و تاريخی
است.
اين درس مكتب عاشورا و مكتب
امام است.
دلاورمردان نيروهای مسلح و ارتش و بسيج همواره سينههايشان را
در برابر سرنيزههای دشمن آماده كردهاند
و
هرگز تسليم اسراييل، آمريكا و مستكبران نخواهند شد.
گروههای القاعده، آمريكايیها،
انگليسیها و اسراييلیها بدانند كه مسجد
جای بیادبی
(گوزيدن)
نيست.» |