ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  علی ربيعي:
حمله عراق و ترورهای مجاهدين
دو رويداد کمر شکن انقلاب 57
 
 
 
 

 

بخش هائی از گفتگوی علی ربيعی، مشاور امنيتی محمد خاتمی در دوران اصلاحات با خبرگزاری ايسنا، بمناسبت سالگرد در گذشت آيت الله خميني:

 

در همه انقلاب‌ها اين قاعده وجود دارد که پس از مدتی، مناسباتی که روزی انقلاب و مردم درصدد نفی آن‌ها برآمدند با ظاهری تغييريافته، خود را بازسازی می‌کنند و بر دوره جديد و پس از انقلاب، حاکم می‌شوند. اين درست همان اتفاقی است که در مورد انقلاب ما هم رخ داد. «بازسازی مناسباتی که مردم يک روز آن‌ها را نفی کردند». شايد اگر امام امروز بودند، توجه اصلی شان به همين مناسبات بازسازی شده بود.
بخش مهمی از مناسبات دوران پيش از انقلاب که مردم آن را نفی کردند، محدوديت آزادی‌ها بود. به جرات می‌توان گفت که در تلقی‌های آن روز از آزادی هرچند که تعريف مشخصی از آزادی وجود نداشت ولی بی‌بندوباری مد نظر نبود. آزادی مورد نظر مردم و مورد تاکيد امام، آزادی در انتخاب، آزادی‌های سياسی و آزادی بيان بود. امام تاکيد داشتند که مردم بايد بتوانند آزادانه انتخاب کنند و حتی اگر مردم آن‌چه را که من نمی‌خواهم، بخواهند من حق ندارم آن را نفی کنم.

شايد يکی از دلايل انقلاب، ژستی بود که شاه درمورد «حزب رستاخيز» گرفت و گفت اگر کسی نمی‌خواهد می‌تواند برود. اين شايد بيشترين آسيب را به وجهه شاه نزد افکار مردم زد. برای مردم مهم بود که ساخت سياسی چقدر به انتخاب آن‌ها احترام می گذارد. امام برای انتخاب مردم هيچ حدی قائل نبود و صراحتا اعلام می‌کرد که ميزان رای ملت است. ايشان اعتقاد داشتند که ساختار سياسی ايران بايد از ملت ناشی شود و اين از آن مطلوباتی است که امروز متاسفانه در حال کمرنگ شدن است. ايشان در مقام يک فيلسوف و يک فقيه ديدگاه‌های خود را درباره ساختار سياسی و ولايت فقيه و غيره طرح می‌کردند اما معتقد بودند که در عمل آن‌چه مردم انتخاب کنند به تحقق خواهد پيوست و رای زمينی مردم حاکم است. ما امروز در اين مباحث دچار نقصان هستيم.

ديدگاه اصيل انقلاب را می‌توان از آرای شهيد مطهری در مورد آزادی بيان رديابی کرد. شهيد مطهری معتقد بود که در دانشگاه‌ها مارکسيسم نه تنها بايد تدريس شود، بلكه حتی بايد توسط يک مارکسيست تدريس شود. در سال‌های اوليه انقلاب هم، هر فرد و هر انديشه‌ای نشريه‌ای داشت و حتی امام(ره) را هم به باد تندترين انتقادها می‌گرفتند و کسی مانع نمی‌شد. اما متاسفانه ترورهايی که در مقطعی توسط برخی جريان‌های سياسی کجرو رخ داد و پس از آن نيز هشت سال جنگ، جامعه را از مسير طبيعی خود خارج کرد. بعد از آن هم ما رفتارها و ديدگاه‌های دوران ترور و جنگ را درباره آزادی بيان به دوره‌های بعد بسط داديم. در حالی که هر جامعه‌ای در دوران جنگ و خشونت محدوديت‌هايی را به لحاظ امنيتی برای آزادی قائل می‌شود. ما نمی‌توانيم دوران جنگ و کودتا و ترور را به عنوان يک مقطع معيار بگيريم و رفتارها و سخنان حضرت امام را در مورد آزادی بيان در اين دوره به همه مقاطع بسط دهيم. سخنان ايشان در دوران پيش از جنگ و ترورهای کور گروهک منافقين و همچنين فرمايشات ايشان در سال‌های پيش از پيروزی انقلاب بايد ملاک عمل ما در عرصه آزادی بيان باشد. با اين همه حتی در سال‌های جنگ هم حضرت امام تاکيد داشتند که همه می‌توانند حرف بزنند مگر اين که بخواهند توطئه کنند. مرزی که امام(ره) برای آزادی بيان مشخص می‌کردند، توطئه بود. اما متاسفانه امروز در شرايط ثبات، مرزهای توطئه را بسط می‌دهيم و مشکل از اينجا ناشی می‌شود. شايد اگر امروز امام(ره) بودند، يکی از دلمشغولی‌های اصلی‌شان بحث نهادينه کردن آزادی‌ها بود و توقعی هم که مردم از ايشان داشتند شايد همين بود. کمااين‌که پس از پايان جنگ، نمايندگان مجلس سوم نامه‌ای به ايشان نوشتند که در اين کشور تصميمات خلاف قانون گرفته می‌شود، حضرت امام در پاسخ به نامه نمايندگان نوشتند که فرزندانم من قبول دارم و بياييد همه به قانون برگرديم*.

عدالت و آزادی مفاهيم مظلومی هستند که خيلی مورد سوء استفاده قرار گرفته‌اند. هرکس برای توجيه رفتارهای خود اين مفاهيم را دستاويز می‌کند.

ارزش‌های مطلوب انقلاب در بحث‌های اقتصادی مصادره شده‌اند و امروز شاهد شکل‌گيری قبيله‌هايی هستيم که ثروت را در اختيار می‌گيرند و لابه‌لای رنگ و لعاب انقلاب و ايدئولوژی پنهان شده‌اند و ديده نمی‌شوند.