طی
چند ماه اخير علاوه بر ايجاد فضای امنيتی و بازداشت و
احضارهايی که بر فعالان جنبش زنان تحميل شده است، فشارهای
روانی نيز گسترش يافته است و بازار اتهام زنی و برچسب وابستگی
به بيگانگان داغ و پر رونق شده است . به گونه ای که به نظر می
رسد برخی نهادها از تمام امکانات خود برای خنثا کردن و ازبين
بردن سازمان های تاثيرگذار بر حرکت های اجتماعی زنان بهره می
گيرند: با ابزار بازداشت های غيرقانونی فعالان جنبش زنان (برای
نمونه از بهمن ماه سال گذشته تا کنون 10 نفر از اعضای مرکز
فرهنگی زنان به زندان افتاده اند و بسياری ديگر از اعضا مورد
بازجويی قرار گرفته اند)، با پلمب کردن دفاتر سازمان های مختلف
زنان، با ايجاد فضای رعب و وحشت در سطح جامعه به منظور کنترل
دوباره بر فضای شهری و عقب راندن زنان از حوزه عمومی ، با مطرح
کردن تهديدها، اخراج از محيط کار، کنترل و تعقيب و مراقبت و...
در واقع به نظر می رسد برخی از نهادها برای پس زدن خواسته های
حقوقی زنان ازهر ابزاری (چه مشروع و چه نامشروع) بهره می برند
تا فضای ناامنی برای فعالان زن فراهم سازند و آنان را به عقب
نشينی و تمکين از وضع موجود وادار سازند. و در اين ميان پخش و
گسترش اتهام و شايعات مالی به سازمان های زنان نيز يکی از همين
ابزارهاست.
با صدای بلند اعلام می کنيم: مرکز فرهنگی زنان هيچ کمک مالی از
نهادهای دولتی وبين المللی دريافت نکرده است
مرکز فرهنگی زنان شرح روند ايجاد کتابخانه و نيز ديگر فعاليت
های خود را همواره در خبرنامه ها و در وب سايت های خود (تريبون
فمينيستی و زنستان) به تدريج منتشر کرده است. در طول سال ها
فعاليت فرهنگی مان در مرکز، افتخار می کنيم که توانستيم بدون
هيچ کمک مالی از سازمان های بين المللی و دولتی، و تنها از
طريق کمک های افراد و کمک خود اعضای مرکز، اين کتابخانه و ديگر
فعاليت های مرکز را پيش برده و بتوانيم کتابخانه را به حدی از
بلوغ خود برسانيم و به ديگران واگذاريم تا بزرگ و بزرگ ترش
کنند.
هرچند فکر می کنيم که دريافت کمک مالی از سوی سازمان های بين
المللی به سازمان های غيردولتی نه جرم است و نه يک کار
غيرمعمول و نه يک عمل غيراخلاقی، زيرا فکر می کنيم اگر نوع
فعاليت های برخی از سازمان های غيردولتی حول فعاليت های خدمات
رسانی به زنان باشد ناچار از دريافت کمک های مالی اين چنينی
هستند، اما نوع فعاليت مرکز فرهنگی زنان و نيز قول و قرار
اخلاقی ما در مرکز و دلايل ديگر که برخی از آنها ذکر شد، باعث
شده است که تاکنون ما از دريافت چنين کمک هايی امتناع کنيم و
بر تعهد داخلی اعضای مرکز مبنی بر عدم دريافت کمک مالی از
نهادهای بين المللی و دولتی پايبند باشيم. ما می دانيم که با
پخش چنين شايعاتی سعی دارند افکار عمومی را نسبت به انگيزه های
انسانی فعالان زن به شک و ترديد وادارند و از اين طريق انگيزه
تلاش برای تغييرات اجتماعی به نفع زنان را در افکار عمومی بی
اعتبار سازند و پس از ايجاد شبهه و بی اعتبار نمودن آنان،
فعاليت شان را مهار يا سرکوب کنند.
ما به خوبی می دانيم که چنين فضاسازی ها و شايعه پراکنی ها
ريشه در ستيزهای جدی تری دارد، چرا که با جدی تر شدن مبارزه حق
خواهانه زنان و عمومی تر شدن بحث تغيير قوانين تبعيض آميز و
گسترش اين خواست در لايه های مختلف اجتماعی، واکنش منفی و
خشونت بار از سوی برخی از مقامات و نهادها نيز گسترش يافته و
بدين ترتيب جنبش زنان وارد مرحله جديدی از زندگی خود شده است.
مرحله ای که هرچند دوران سختی را برايمان به ارمغان آورده، اما
حاصل به ثمر رسيدن سال ها تلاش فرهنگی و پيگری برای گسترش
مسئله زنان است که به نظر می رسد اکنون به تدريج به مراحل اوج
خود نزديک می شود.
ما و همه مدافعان حقوق زنان می دانستيم به ميزانی که خواسته
های خود را جدی تر و عمومی تر سازيم، بالطبع واکنش منفی به اين
خواسته ها از سوی برخی از صاحبان قدرت که اين خواست ها را با
منافع خود در تضاد می بينند گسترش خواهد يافت. اگر نيروهای
فعال کنونی در جنبش زنان سرکوب يا به تسليم واداشته شوند، باز
هم نيروهای جديد و تازه نفس فراخواهند روييد. مگر فعالان جنبش
زنان که در گذشته به بهانه های مختلف سرکوب شدند، جايشان خالی
مانده است که جای فعالان کنونی جنبش زنان خالی بماند؟
مرکز فرهنگی زنان
25فروردين ماه 1386
(متن اين نامه در سايت اينترنتی مرکز نامبرده قابل دسترسی.
آنچه را ما نقل کرديم خلاصه اين نامه است.)
|