ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  رئيس جمهوری غرق در
اوهام و تخيلات خويش
احمد شيرزاد
 
 
 
 

 

به همان اندازه که حرف زدن راجع به دموکراسی برای آقای احمدی نژاد تهوع آور است، گفتمان ضد دموکراسی و از موضع "خود حق پنداری" و "خود منجی پنداری" نيز برای آنها که حقوقی برابر برای انسانها قائلند تهوع آور است.

متاسفانه بايد صريح ترين سخنان رئيس جمهور را نه در مصاحبه های رسمی، که در سخنرانی های شهرستان های دور و نزديک شنيد. جمع مستقبلين شعارگوی و تريبون يک سويه ای که بر فراز آنها بر پای می کنند آنچنان سياستمداران تازه کار را از خود بی خود می کند که ناخودآگاه مخفی ترين زوايای افکار خويش را بيرون می ريزند و نصيحت مشاوران و برنامه ريزان را به يک سوی می افکندند.

کار از نکته گيری گذشته است. افکاری که در هياهوی سفرها و در جمع شهرستانی های محرومی که مشتاقانه چشم انتظارند تا "قدوم مبارک" مقامات دولتی اندک خير و برکتی برای ديار آنها داشته باشد مطرح می شوند آنچنان شفافيتی دارند که کم نظير است. ديدگاههای آقای رئيس جمهور بسيار ويژه اند، و يا شايد با صراحت بسيار ويژه ای مطرح می شوند. آن زمان که فيلم اظهارات ايشان در مورد "هاله نور" منتشر شد و يا آن هنگام که ميليونها نفر مستقيم و غيرمستقيم از اظهارات تعجب برانگيز ايشان در مورد دخترکی که در زيرزمين خانه شان اورانيوم غنی می کند آگاهی يافتند، برخی تصور کردند که گوئی لغزشی اتفاق افتاده و اختيار کلام از دست در رفته و خلاصه گافی ناخواسته رخ داده است.

اکنون فرازهای جديدی از افکار آقای احمدی نژاد و احتمالا برخی حاميان ايشان در سفرهای شهرستانی بر ملا می شود که به شدت در خور تامل است، جائی که می گويد: "ما مشکلات فراوانی به خصوص در حوزه مادی داريم، اما درس خوانده های آمريکا و انگليس دوای درد ما نيستند.... من رسما از علما و مدارس علميه دعوت می کنم که در اين باره (يعنی درباره مشکلات فراوان در حوزه مادی) تحقيق کنند و دولت از انديشه ها و الگوهای آنها در اين زمينه استفاده می کند.... اکنون دوران تئوری های مادی به پايان رسيده است.

و يا اظهارات ديگرشان که:

"تئوری های زورگو برای حل مشکلات جهان فقط منطق زور را قبول دارند و امروز به خاطر عملکرد اين قدرتهای زورگو در عرصه جهانی اگر در کشوری راجع به دموکراسی حرف بزنيم مردم حالت تهوع می گيرند و اين بيانگر اين است که تئوری های مادی به بن بست رسيده است." (مطبوعات مورخ 30/1/86)

حافظه ها به خاطر نمی آورند که در اين ايام تبليغات انتخابات رياست جمهوری آقای احمدی نژاد و دوستانش جز گفتمانی مبهم از عدالت طلبی و سخنانی در افشای غارتگران بيت المال و مبارزه با مفاسد برنامه مشخصی از عملکرد اجرايی که آنها در پيش خواهند گرفت شنيده باشد. هنوز روشن نيست که ما به ازای آن شعارها و ايده آل های مبهم چه بوده است و چه خواهد بود. اما آنچه امروز بسيار روشن تر از گذشته است جغرافيای فکری آقای احمدی نژاد و زوايای ترسيم ناشده افکار ايشان است که به تدريج و شايد در فضاهايی که ايشان را به حالت تهييج در می آورد روشن تر می شود. امروز سخنانی گفته می شود که هرگز در آن ايام به اين صراحت گفته نمی شد.

چارچوب فکری آقای احمدی نژاد، آن طور که به وضوح از کلامشان پيداست، بر نفی دستاوردهای علم و تمدن بشری دنيای امروز از هر نسخ آن استوار است. ايشان اين ادعا را آنچنان کلی مطرح می کنند که گويی هيچ چيز پذيرفتنی در تمدن موجود بشری قابل تصور نيست. نکته ظريف آن است که ايشان نه بر معنويت دنيای امروز که بر حوزه ماديات دست گذاشته اند و از حوزه های علميه دوای درد "مشکلات مادی" دولت را می طلبند. اين ادعايی است که کمتر روحانی منصف و طلبه دين شناسی هم ممکن است بر زبان آورد. تجربه نشان می دهد که آقای احمدی نژاد و ياران نزديکشان آنچنان خود را زمينه ساز تحولی بزرگ و عنقريب در تمدن بشری به حساب می آورند و آنچنان با اعتماد به نفس حتی در حوزه های دينی سخن می رانند که گوئی بر بام معارف دينی ايستاده اند و می توانند به حوزه های علميه نيز خط دهند.

آقای احمدی نژاد مدعی هستند که تئوری های مادی امروز به بن بست رسيده اند. بسيار خوشحال خواهيم شد اگر جناب ايشان بتوانند حتی يک جلسه يک ساعته در تبيين و توضيح يکی از آن تئوری ها در هر زمينه ای که باشد، حتی در مهندسی ساختمان که دکترايش را در دست دارند، بحث علمی کنند و چگونگی به بن بست رسيدن آن را برای مشتاقان دانستن تشريح کنند. شواهد نشان می دهد آقای احمدی نژاد تا پيش از آنکه ردای رياست جمهوری بر تن کنند و تصور کنند که علاوه بر تسلط بر دستگاههای اجرايی، توان تعيين تکليف تئوری های مادی را نيز دارند، کمترين نوشته ای، حتی در قالب مقالات ساده و کوتاه در تبيين ديدگاه های خود منتشر نکرده اند. اين پديده در تاريخ بشر کم نظير است که کسی در عرصه انديشه هيچ اثر مکتوبی نداشته باشد و به ناگاه با دست يافتن بر قدرت اجرايی و سياسی شراين تفکرش آنچنان به پويايی افتاده باشند که در کمتر از دو سال پنبه همه تئوريهای مادی موجود در جهان را بزند، جل الخالق.

در گذشته هر بار که آقای احمدی نژاد با "شيرين زبانی های خود" کار دست مملکت دادند، آنها که از پروراندن اين استعداد سترگ قند در دلشان آب می شد و به سان آقای الهام حسرت صراحت کلام و جاذبه مردمی گفتار ايشان را می خوردند، گفتمان ايشان را به حساب توان ارتباط گيری ايشان با توده های مردم و شخصيت خلقی و بی پيرايگی می گذاشتند. آن تشويق ها اکنون نتايج ديگری به بار آورده است.

اينک ديگر "ادعای درک خواسته های مردم"، "فهم مشکلات توده های مستضعف" و "احساس رابطه عميق با محرومان جامعه" نيست که موضوع ابراز برتری قرار گرفته است. اين بار آقای احمدی نژاد مدعی به بن بست رسيدن کليه تئوری های مادی شده اند. اين عرصه کسوت ديگری می طلبد. در اين وادی نمی توان با ادعای خلقی بودن و بر تن کردن لباس رفتگران يا لباس فوتباليست ها يا لباسهای محلی راهی بر اثبات مدعا گشود. حتی محبوبيت مردمی و آراء ميليونی هم نمی تواند برای اثبات بطلان تئوری هايی که يک رهبر سياسی از آن خوشش نمی آيد کمکی بکند.

در عرصه ادعای علمی تنها می توان کباده علم را بر دوش کشيد.

يا مکن با پيل بانان دوستی- يا بنا کن خانه ای در خورد پيل