ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  سريال ادامه دار اتمی
 "مذاکره- تحريم- تهديد"
عباس عبدی
 
 
 
 

 

مذاكرات اخير دولت ايران و اتحاديه اروپا از سوی دو طرف تا حدی متفاوت انعكاس يافت. ايرانی‌ها خيلی به آن پرداختند و اروپايی‌ها از كنار آن رد شدند و آن را جدی نگرفتند. چرا؟ اين يادداشت در مقام توضيح مختصر اين موضوع است.اين يادداشت 3 روز پيش نوشته شد و به علت وجود مطالب ديگر امروز انتشار يافت.

پس از مذاكرات اخير دولت ايران و اتحاديه اروپا در خصوص برنامه هسته‌ای، طرف ايرانی اخباری از آن را منتشر كرد كه طرف مقابل اشاره‌ای به آنها نكرده است و حتی يكی از خبرگزاری‌های داخلی نكاتی را از قول منابع آن طرف آب نقل كرده كه ظاهراً چنين نقل‌قول‌هايی وجود خارجی ندارد. اين كه مطبوعات تيتر بزنند، رضايت دو طرف از مذاكرات، طرح شدن ايده‌های جالب، طرح سوئيس روی ميز! چرخش مثبت، و امثالهم اين عناوين با چه هدفی است؟
واقعيت اين است كه با گذشت زمان، در پرونده هسته‌ای ايران چند اتفاق مهم رخ داده است.

 اول اينكه طرف گفتگو ديگر اتحاديه اروپا نيست. بلكه شورای امنيت و ايالات متحده است. بنابراين اساسا مذاكره با آقای سولانا چيز زيادی نصيب طرف ايرانی نمی‌كند، به همين دليل مهمترين نکته مورد اشاره سولانا از اين مذاکرات بيان اين استنباط وی از طرف ايرانی بود که آماده مذاکره با ايالات متحده هستند.

دوم اينكه گذشت زمان هزينه‌های عقب‌نشينی را برای هر دو طرف سنگين‌تر كرده است. و لذا عقب‌نشينی در اين مراحل وقتی ميسر و محتمل است كه اتفاق بسيار مهمی به سود يا زيان يكی از دو طرف رخ دهد. و چون چنين اتفاقی از يك ماه پيش تا كنون رخ نداده (حداقل از منظر طرفين) در نتيجه هيچ نتيجه ملموسی بر اين مذاكرات مترتب نيست. نه شواهدی بر عقب‌نشينی طرف غربی ديده می‌شود و نه در طرف حكومت ايران چنين امری ديده شده است. پس چرا چنين ديداری انجام و حتی تبليغ مثبت از نتايج آن می‌شود؟ بويژه آنكه اصولاً اين مذاكرات برای مذاكرات بوده و در ادامه مذاكرات محتوائی قبلی نيست.

ابتدا به دلايل طرف غربی بايد توجه كرد. به نظر من اهداف آنها از برگزاری اين نشست و منعكس نكردن منفی آن دو چيز است:

الف‌ـ بوش به حضور ايران در شرم‌الشيخ برای ارايه تصويری از موفقيت خود در عراق در داخل و خارج از ايالات متحده آمريكا نيازمند است و از اين حيث می‌كوشد تا با ارايه چهره‌ای مصالحه‌جو و اهل گفتگو ايران را به اين حضور ترغيب كند و چنين حضوری را يکی از معيارهای پيشرفت برنامه هايش در عراق می داند.

ب‌ـ تبليغ اين ايده كه اروپا كماكان حاضر به مذاكره هست و راه خود را محدود به قطعنامه‌های شورای امنيت نكرده، می‌تواند برای اروپا مهم باشد، و راه را برای ادامه مسير قطعنامه‌ها هموار كند.

زيرا انجام يك يا دو ديدار با طرف ايرانی باعث از دست رفتن چيزی برای آنان نخواهد شد، جز اينكه در پايان خواهند گفت ايران کماکان قبول نكرد قطعنامه‌های شورای امنيت را اجرا كند.

اما طرف ايرانی هم برای خود دلايل مهمتری دارد و از همين روست كه به اين مذاكرات بيشتر پر و بال تبليغی داده است.

الف‌ـ طرف ايرانی هم دوست دارد كه در شرم‌الشيخ شركت كند. گرچه با شرايط فعلی پرونده ايران در شورای امنيت و نيز دستگيری اتباعش در شمال عراق و نيز محل كنفرانس، اين شركت منطقی نيست. اما دور ماندن از بازی عراق و عدم شركت در آن نيز از يك سو به منزله منزوی شدن است و از سوی ديگر ممكن است عزم غرب را برای تشديد قطعنامه بعدی عليه ايران جزم‌تر كند.

ب‌ـ حكومت ايران پس از جشن هسته‌ای اخير، نيازمند آن است تا در داخل كشور چنين وانمود كند كه پيشرفت در نصب سانتريفيوژها موجب عقب‌نشينی غرب می‌شود و اين نتيجه را مصداق صحت و درستی سياست و راهبرد اتخاذ شده موجود معرفی كند. از اين رو انعكاس اين مطلب كه غرب و سولانا، ايده‌های جالبی را مطرح كرده‌اند، می‌تواند چنين القا كند كه پيشرفت هسته‌ای ايران، عقب‌نشينی غربی‌ها را موجب شده است و هرچه پيشرفت بيشتری نماييم، عقب‌نشينی آنان نيز كامل‌تر خواهد شد و دير يا زود سريال قطعنامه‌ها و تنگ شدن حلقه محاصره تحريم‌ها نيز پايان خواهد يافت.